پاسخ‌های Sm (٨٩١)
٢
پاسخ
پیام این بیت چیه ؟ چون اساس خانه‌ای می‌افکنند اولین بنیاد را بر می‌کنند
میگوید برای ساختن خانه نو بنای قدیمی یا خاک سست رو باید کنار زد تا به زمین استوار برسیم ،همان گونه که انسان برای روییدن و نو شدن باید ریشه باور های هرز و کهنه را در خویش بخشکاند
٢
پاسخ
"حشر" چه معنایی داره ؟ حشر تو گوید که سر مرگ چیست میوه‌ها گویند سر برگ چیست
زنده شدن،برخاستن،رستاخیز
٢
پاسخ
به چشم خود دیدن چیزی را
١
پاسخ
منظور از "عصای شیخ بخفت" چیه ؟ چنان که رسم عروسی بود تماشا بود ولی به حملهٔ اوّل عصای شیخ بخفت
عصا کنایه از آلت مردانه است ،میگوید که پیر توان باندازه برای برطرف کردن خواسته دخترک رو نداشت
٤
پاسخ
" روز جهان افروزست" کنایه از چیه ؟ شب مردان خدا روز جهان افروزست روشنان را به حقیقت شب ظلمانی نیست
منظور این است که باوجود انها شب و ظلمتی وجود ندارد
٤
پاسخ
" روز جهان افروزست" کنایه از چیه ؟ شب مردان خدا روز جهان افروزست روشنان را به حقیقت شب ظلمانی نیست
مردان خدا را به خورشید تشبیه کرده در روشنی و پاکی،
٢
پاسخ
ای گُلبُن جوان، بر دولت بخور که من - در سایه تو بلبل باغ جهان شدم (حافظ) "بر" در تعبیر "بر دولت بخور" در بیت بالا از حافظ به چه معناست؟
میوه سعادت خوردن ،سعادتمند زندگی کردن است
١
پاسخ
"نازیدن طاووس " کنایه از چیه ؟ دوش چون طاووس می نازیدم اندر باغ وصل دیگر امروز از فراق یار می پیچم چو مار
کنایه از فخر فروشی است
این سؤال فریبنده و مقایسه اشتباه وایجاد انحراف ذهنی! حجاب مسئله فرهنگی -اجتماعی - مذهبی - ... نان شب مسئله مادی به بقاء بدن "مرگ وزندگی" مربوطه. محدود کردن تمایلات شخصی در مقابل مصالح جامعه. http:/ ...
در این روزگار با اندیشه ای که در نهاخانه ذره‌ای ناپیدا نشیمن دارد سخن پوشش تن راندن از دشنام بلندای بام بسی خوارتر است که هر خردمندی بیگمان مایه ی آسایش خویش را نیکوتر از دیگری میداند
٤
پاسخ
"دیر شدن روز " یعنی چی؟ هر که جز ماهی ز آبش سیر شد هرکه بی روزیست روزش دیر شد
قدما باور داشتن که روزی رو صبح تقسیم میکردن واینجا مولانا میگوید آدم بی روزی صبح رو که وقت تقسیم روزی است رو در خواب غفلت از دست میدهد و روز بر او دیر میشود یا فرصت بر او تمام میشود
٤
پاسخ
"دیر شدن روز " یعنی چی؟ هر که جز ماهی ز آبش سیر شد هرکه بی روزیست روزش دیر شد
منظور همون صبح را بیهوده پسین کردن است ،تلف کردن وقت
منظور از "سر " در "سر سلطانی" چیه ؟ گر گدایی کنی از درگه او کن باری که گدایان درش را سر سلطانی نیست
میل،هوای،ارزوی،
٢
پاسخ
منظور شاعر از "بلا " و "در عین بلا بودن " در این بیت چیه ؟ ترسيدن ما هم چو از بيم بلا بود اكنون ز چه ترسيم كه در عين بلاييم
منظور آزمایش و ابتلا باید باشد،در عین بلا بودن مبتلا و گرفتار بودن است
٣
پاسخ
" سم الخیاط" در این بیت یعنی چی؟ راه حق تنگ است چون سم الخیاط ما مثال رشته یکتا می‌رویم
منظور سوراخ سوزن است
٣
پاسخ
" سم الخیاط" در این بیت یعنی چی؟ راه حق تنگ است چون سم الخیاط ما مثال رشته یکتا می‌رویم
منظور سوراخ سوزن است
١
پاسخ
معنی "کورموش" چیه در این شعر ؟ رو ز خرمنگاه ما ای کورموش گر نه کوری بین که بینا می‌رویم
منظور موش کور استاسا
باید کوتاه شده اگر نیستم باشد
دامن حسن در بیت زیر چه معنایی دارد؟ مست بگذشتی و از حافظت اندیشه نبود - آه اگر دامن حسن تو بگیرد آهم ( حافظ )
دامن حسن اضافه استعاری است،منظور زیبایی و جوانی است
١
پاسخ
سلام وقتتون بخیر باشه در شعر به کجا چنین شتابان از آقای شفیعی کندنی گون از نسیم پرسید کلمه گوند در اینجا به چه معناییه؟
گون نام یک گیاه است ،واینجا از آرایه تشخیص استفاده شده
معنی مصرع زیر در شاهنامه چیست همان باژ روم آنچ بود از نخست
خراج روم هر آنچه از روز نخست تعیین شده بود
٢
پاسخ
معنی "ریشه" در بیت : سپرهای ایشان همه ریشه شد دل نامداران پر اندیشه شد
ریشه شدن به چم گسستن است در این بیت
١
پاسخ
آرایه های بکار رفته در این بیت رو نام ببرید دست حسرت گزی ار یک درمت فوت شود هیچت از عمر تلف کرده پشیمانی نیست
دست حسرت ،،اضافه اقترانی# دست حسرت گزیدن،کنایه از پشیمان شدن
١
پاسخ
"چون لاله رخ " کنایه از چیه ؟ هر چند که رنگ و بوی زیباست مرا چون لاله رخ و چو سرو بالاست مرا معلوم نشد که در طربخانۀ خاک نقاش ازل بهر چه آراست مرا
منظور جوانی زیبایی است
هر دو ریخت درست است
توی یه کتاب نوشته بود{... شخصیت بدیع داشت} شخصیت بدیع داشتن چه معنی داره؟
شخصیت خوبی داشت،نیکو منش بود
در متن قدیمی ای که میخواندم امده بود که: "دلاک پرسید: سر بزنم یا رگ بزنم؟ " معنی اش چه هست؟
دلاک پرسید سر بتراشم یا حجامت کنم
٢
پاسخ
منظور از "تو" در این بیت کیه ؟ ناامید از در لطف تو کجا شاید رفت؟ تو ببخشای که درگاه تو را ثانی نیست
منظور خداوند است این بیت ادامه دو بیت قبل است. «یارب» از نیست به هست آمدهٔ صنع توایم وانچه هست از نظر علم تو پنهانی نیست گر برانی و گرم بندهٔ مخلص خوانی روی نومیدیم از حضرت سلطانی نیست ناامید از در لطف تو کجا شاید رفت؟ تو ببخشای که درگاه تو را ثانی نیست
در این شعر خیام که «گر می نخوری طعنه مزن مستان را - بنیاد مکن تو حیله و دستان را» معنای «بنیاد مکن حیله ... را» به عبارت دیگر «حیله بنیاد مکن» مشخص است یعنی اساس طعنه ات ریا کاری و ...
دستان در این بیت تنها به چم حیله و مکر و تزویر است نه چیز دیگر
٢
پاسخ
پرهیز از آن گلی که با خار نشست بگریز از آن مگس که با مار نشست
میگوید از هر چیزی که در آن گزندی هست باید دوری گزید به خلوت خیالات پناه برد، در شگفتم که مگر چیزی هست که بی رنجشی به دست اید
١
پاسخ
"بخایندش" در این بیت یعنی چی؟ بخایندش از کینه دندان به زهر که دون پرور است این فرومایه دهر
دندان خاییدن در اینجا زبان گشودن و گفتن ،،دندان به زهر خاییدن از کینه ، بدگویی از روی دشمنی و عداوت
٢
پاسخ
منظور از خاکستر من در بیت اخر به باد فنا داد /عشق تو خاکستر من چیه ؟
منظور اساس هستی و وجود باید باشد
درود .ملون،ملمع
تلفظ فتدش در شعر « تا فتدش جمله بدانجا نظر» چگونه است؟
Fotad زیباتر است،هرچند که fetad هم درست می نماید
جمع مملکت است به چم پادشاهی و سرزمین است،و هیچ کدام از گزینه ها پاسخ این پرسش نیست.
١
پاسخ
بگفت ای هوادار مسکین من برفت انگبین یار شیرین من چو شیرینی از من بدر میرود چو فرهادم آتش بسر میرود
شمع از موم عسل ساخته میشود ،،اینجا شمع به پروانه میگوید که چون عسل را از من جدا می کنند ضرورت است که در اتش بسوزم همچون فرهاد که از شیرین جدا میشود
٤
پاسخ
در جمله زیر معنی کلمه بارفطن را بیان کنید ... همه را در ظروف طلا و نقره و بلور و بارفطن گذاشته بودند.
«بارفتن »باید باشد که گونه ای شیشه کبود است
٢
پاسخ
جمله ی "چون دیروز هوا افتابی بود " از نطر دستوری چه نوع جمله ای است ؟
جمله ناقص است و اگر چون را از اول جمله برداریم اسنادی می شود
١
پاسخ
" قند " یا " شکر " در ادبیات فارسی کنایه از چی هستن ؟ "قند من است او "
در این جمله محبوب و معشوق،دلخواه،
١
پاسخ
در بیت شیطان نیاز و آز را گردن در بند وکمند سیم و زرگیرم "را" از نظر دستوری چیه ؟
رای مفعولی است
اگه میشه جواب بدین
اضافه استعاری نیست