پاسخهای Sm (٨٩١)
اشکار ،،روشن،هویدا،
یارا بهشت صحبت یاران همدم است دیدار یار نامتناسب جهنم است خلاف یار همدم و همراز یار نامتناسب کسی است که رخنمود و نهانش نسبتی با هم ندارد همنشینی با چنین آدم دورویی بیشک از جهنم هم بدتر است.
من توی عربی شنیدم کلمات جَهاد و جِهاد باهم فرق دارن امکانش هست یکی معنی تک تکشو بهم بگه
جَهاد ،زمین سخت و جِهاد ،ستیهش ،کارزار،
مطابق قانون اساسی جمهوري اسلامی ایران ، تعیین رئیس قوه قضائیه .......از طرف ......است .
تا جایی که من میدانم دست نشانده رهبری است
معنی کلمه ی " سائقه" در جمله ی نیاز و سائقهای که انسان را به فعالیت وا میدارد
به چم محرک و برانگیزاننده است
کدام تلفظ برای واژهی " فرمانبرداران " با معنی (کسانی که فرمانبر هستند) صحیح است؟ " فرمانبُرداران " یا " فرمانبَرداران "
فرمانبُرداران یا فرمان بُرداران درست است
کسم پای مرغی نیاورد پیش ولی دست خر رفت از اندازه بیش !
دست خرحواله کسی کردن دشنامی بس زشت است. میگوید کسی به رسم پذیرایی پیش من ران مرغی نیاورد،ولی بیش از حد با بدترین دشنام از من پذیرایی کردند
تنها کلمه خوب و سرحالی که دیدهام «هفت و هشتی» است، اما راضی کننده نیست.
کژمژ،جناغی،منشاری،ضربدری،قیقاج
مهمترین و طولانی ترین بخش شاهنامه کدام است؟
مهمترین همان بخش پهلوانی است
درود به همه دوستان. منظور و مفهوم " نقش میبینی که در آیینهای است ** نقش تست آن نقش آن آیینه نیست"
اینجا آینه نماد چوپان است و ما موسای داستان و در حقیقت موسی نقش موهوم خود را در آیینه چوپان میدید و ندانسته خود را سرزنش میکرد نه چوپان یعنی خود را در مقام مقایسه با چوپان قرار می داد،در حالی که چوپان مبرا از نقشی بود که موسی در او میدید
معنی کلمه مهتدی در شعر زیر: گر نبودی اختیار این شرم چیست/این دریغ و خجلت و آزرم چیست؟ وان پشیمانی که خوردی زان بدی/ ز اختیار خویش گشتی مهتدی همچنین لطفا معنی بیت دوم رو هم بهم بگید.
راه درست را یافته،اگاه شده،هدایت شده،پذیرنده ،معترف،مقر، همین که به خواست خویش پشیمان شدی و گناه خود را پذیرفتی نشانه داشتن اختیار است
چون ختم به حروف کشیده است درسته،همین که جدا نوشتن موجب ناخوانایی و نازیبایی واژه ای بشود نشان از نادرستی است،
منظور حافط از ظاهر پرست چیه ؟ زاهدِ ظاهرپرست از حالِ ما آگاه نیست در حقِ ما هر چه گوید جایِ هیچ اکراه نیست
کسی که از روی ظاهر دیگران را قضاوت میکند و از شناخت باطن بی بهره است، دراینجا منظور ریاکار و سطحی نگر است
معنی " مناعت" در جمله ی: مثال: همت والا و مناعت طبع اهالی این شهر ستودنی است!
به چم بلندی و بزرگی، مناعت طبع= بلند نظری،
در زمره کسی قرار گرفتن یعنی چی؟ مثلا: <<با گفتن لا اله الا الله در زمره برادران و خواهران دینی قرار خواهید گرفت>>
در شمار و جمع ودسته و گروه و طایفه برادران و ....آرام خواهید گرفت
آدم قدبلند، خوش قلب، هنرمند و خاکیایه:)
این شعر از عبدالله روا مجری برنامه ویدیو چک است
واژه ی " نامستدل" یعنی چی؟ مثال: پاسخ شما غیرمنطقی و نامستدل است!
نا استوار ،نادرست،بیهوده
معنی واژه ی "وزانت" در جمله ی : مثال: او همواره فردی با وقار و متانت و وزانت رفتار شناخته میشد
متانت ،وقار ،سنگینی،«وزانة ،واژه ایی عربی است و در اصل به چم استوار رای و دانا وخردمند است
آیا نوشتن کلمه نابجا به صورت نا به جا غلط املایی محسوب میشه؟
بجا درست است ،حرف ب اضافه نیست
منظور از " مستی او" در بیت مخموری ما ز مستی مستی اوست بی مایی ما و نیستی هستی اوست چیه ؟
مستی و مستی جناس تام است و مستی دوم به چم شراب است،مخموری ما از مستی شراب اوست
شقایق در عبارت "تا شقایق هست زندگی باید کرد" نماد چیه ؟
شور و اشتیاق و امید و آزادی است
مجموعه «اقبال نامه» و «شرف نامه» چه نام دارد؟
فکر کنم اسکندرنامه نظامی باشد
نام شاعر معاصر افغاني که شعر زيباي «مسافر» سروده شده در رثاي يکي از دوستان شهيد شاعر، از اوست،چیه ؟
شعرمسافراز محمد کاظم کاظمی است بااین مطلع: وآتش چنان سوخت بال و پرت را«» که حتی ندیدم خاکسترت رار
ارایه های بکار رفته در شعر زیر رو نام ببرید نی قصهٔ آن شمع چگل بتوان گفت نی حالِ دلِ سوختهدل بتوان گفت غم در دلِ تنگِ من از آن است که نیست یک دوست که با او غمِ دل بتوان گفت
شمع چگل کنایه از معشوق زیبا روی و سوخته دل عاشق،سوخته و شمع ،،تناسب
نوع دستوري کلمه ي قافيه، در همه ي گزينه ها به جز گزينه ي ...... يکسان است.
قافیه در گزینه سوم متمم است .
ان دونده مسل باد تند می دوید بزد تیغ و بنداخت از بر سرش فرو ریخت چون رود خون از برش می توانم هزاران سال شب و روز به تو فکر کنم
۱،تشبیه دونده به باد در تند دویدن۲،تشبیه خون به رود ،۳,تضاد شب و روز
معنی " وثوق" در جمله ی مثال: این مدیر جوان مورد وثوق و ملجا مردم است
به چم اطمینان است
"آذرخش " یا "رعد و برق" ایا فرقی با هم دارن ؟
«رعد=تندر » همستار «برق =آذرخش»
چرا تو بعضی جاها از الیه استفاده میشه و در بعضی جای دیگه از علیه مثلا مرسل الیه موقوف علیه
الیه «به سوی او»علیه ««بر او»
معنی {پشته} در جمله " نوک انبوه کاج های همیشگی بر پشته های پلکانی هرکدام از دو سوی رود سر به آسمان کشیده اند"
درود تل و تپه
باسلام عزیزان؛ من که الان داشتم لغات رو رصد میکردم به فکرم رسید کلمه ممنوع که در ترکی به ان قدغن گفته میشود اما در زبان فارسی معنای خاصی برای ان در نظر نگرفته شده است مثلا بخواهیم بگوییم ورود ممنوع ما باید اینارو بکار ببریم که اصلا معنی نمیدن این معنی ها هم منبعش همین سایت هست{ورود = غیرمجاز، غیرقانونی ممنوعه، منع شده، ناروا، نهی} اگر معنی خاصی دارد بفرمایید تا اگاه شویم.
درود,ویپیک،نهژیک،نژیدیک،نژداد،پنامیده
هر چند تا میتونید برای کلمه ی "اختیار " هم خانواده بگید لطفا
مخیر ،خیار،مختار
شاخص ترین آرایه ی این بیت چیه ؟ به جور او چو بمیرم ز نو شوم زنده اگر به چشم عنایت کند نگاه مرا
چشم عنایت اضافه اقترانی،تضاد مرگ و زندگی
"زنخدان " در بیت زیر یعنی چی؟ بکشت غمزهٔ آن شوخ، بیگناه مرا فکند سیب زنخدان او به چاه مرا
منظور چانه است
معنی کلمه ی: عجین مثال در جمله : چگونه قلب و عشق با هم عجین شدند؟
چگونه قلب و عشق با هم آمیخته شدند؟
در بيت «بياموزمت کيمياي سعادت / ز هم صحبت بد جدايي، جدايي» ضمير متصل(ت) چه نقشي دارد؟
به تو بیاموزم متمم
در بيت «بياموزمت کيمياي سعادت / ز هم صحبت بد جدايي، جدايي» ضمير متصل(ت) چه نقشي دارد؟
بیاموزم تو را ،،مفعولی است
درود پسوند مکان ساز است
معنی کلمه قوت در جمله ..و قوت حرکت در فرزند پدید آید.. چیست
و قوت حرکت در فرزند پیدا آید .قوت درست است
پاسخ شما: «پس چون ماههاىِ حرام سپرى شد، مشرکان را هر کجا یافتید بکشید و آنان را دستگیر کنید و به محاصره درآورید و در هر کمینگاهی به کمین آنان بنشینید پس اگر توبه کردند و نماز برپا داشتند و زکات دادند، راه برایشان گشاده گردانید، زیرا خدا آمرزنده مهربان است.»«ایه ۵ سوره توبه»