پیشنهادهای نعیمه (٦٦١)
پاپیون زده
illegal or dishonest deal معامله ای که شفاف نباشد
- حتی بعد از آن هم - بعدش هم باز. . - بعد از آن هم باز. . .
- تسلیم سرنوشت شدن
- ریز نقش
ناکامی
بعضی دوهزاری ها دیر می افتد. دوهزاری بعضی ها دیر می افتد
فراموش کاری
گازش را گرفتن
- بنا را بر اعتماد گذاشتن
عقل سلیم
- محشر، معرکه، عالی، خیلی خوب
flatbread
- رصد جو بالا
- تجزیه و تحلیل جو بالا
- هواشناسی جو بالا
- جو بالا
upper air
- حتمی بودن
- منم منم کردن
- خاک کوبیده - خاک غلتک خورده
- به حال خود
- ددری بودن
پنج شنبه هفته بعد
- دود از کله بلند شدن
- سه شنبه بعد - سه شنبه دیگر
- شنبه بعد - شنبه دیگر - این شنبه نه شنبه بعد
monday week
thursday week
- پنج شنبه بعد - پنج شنبه دیگر - این پنج شنبه نه پنج شنبه بعدی
- چهارشنبه بعد - چهارشنبه دیگر - این چهارشنبه نه چهارشنبه دیگر
- سه شنبه بعد - سه شنبه دیگر - این سه شنبه نه سه شنبه دیگر
- دوشنبه بعد - دوشنبه دیگر - این دوشنبه نه دوشنبه بعدی
آفرین پسر خوب
clock hand
- به حساب آمدن - مهم بودن
- شیپورمانند - شیپوری
- فین کردن
- کدورت ها را برطرف کردن کدورت ها را کنار گذاشتن
- کدورت ها را برطرف کردن - کدورت ها را کنار گذاشتن
( اصطلاحاً ) سوزنت گیر کرده
- مشت زدن طوری که فرد از هوش برود - ( اصطلاحاً ) فک و مک را پایین آوردن
- فکر را درگیر کردن
( اصطلاحاً ) چیز بار فرد نبودن
راه به راه
بدخلقی
حالا شد!
- تو هم که!
تو هم که . . .
as it is for you/like for you - تو که