پیشنهادهای نعیمه (٧٤٠)
در چشم رس در دید در تیررس
bring up the rear
پشت سر بقیه آمدن
همان موقع اش هم. . . ( عامیانه )
اصطلاح ایرلندی به معنی �به خدا� �به خدا قسم�
صبح عالی متعالی
the best part of the morning to you
please God
ببینیم چه جور می شود ببینیم چی می شود
این لغت نوشتار اشتباهی از interregnum، یک اصطلاحی رسمی و تاریخی است، به معنی �دوره ای بین دو حکومت یا پادشهای، وقتی هیچ حاکمی بر سر کار نیست. �دوره ...
گوشت قلقلی
گوشت قلقلی
شرتی شلخته
ژولیده
اصطلاح قدیمی و غیررسمی در لهجه های ایرلندی و اسکاتلندی انگلیسی به معنی �دختری آشفته و نامرتب�، �دختری ژولیده�
thoughts and prayers راز و نیازها
- رابط گرافیکی کاربر
- رابط گرافیکی کاربر
graphical user interface ( GUI )
- جدوآباد
as for me. . .
Tuesday week
- لگن حمام - لگن استحمام - وان پلاستیکی که برای حمام کردن استفاده می شود
- لباس رزم
military fatigues
چشمداشت
تاریخ معاصر
رنگ حنایی
پیش رفتن حرف if they have their way اگر حرفشان پیش برود
حروف چاپی قدیمی
یک روده راست تو شکم نداشتن
- اجق وجق
پرچین جعبه ای
- installation art
هنر چیدمان انسانی
- اکلیل
لنگه خودش را پیدا کرد
لنگه
- ننر
ironing mark
- خط تاه ( روی لباس )
- خط اتو ( روی لباس )
assuage - satisfy -
council estate
( بدن ) ورزیده
رفتن دنبال هنر و کاری که به آن علاقه داری
به کتفش نیست
به کتف شان هم نیست
- زود رد شدن از چیزی ( توجه نکردن به مطلبی )
فولاد تنیده