تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

- ( رفتن ) به مغازه

پیشنهاد
٠

- حقیقتی بیش نیست - عین حقیقت است - حقیقت دارد - حقیقت محض است

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

- حقیقتی بیش نیست - عین حقیقت است - حقیقت دارد - حقیقت محض است

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

rapid قلمی که برای رسم فنی استفاده می شود

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

- قلم فنی ( قلمی که برای رسم فنی استفاده می شود ) rapid

پیشنهاد
٠

feel like a million bucks feel like a million dollars

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

- در اصطلاح عامیه معنی �ضدحال� هم می دهد

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

- می دانم که از زیر بته درنیامده ام

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

- دانستن این که از زیر بته درنیامده ای

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

- ندانستن این که از زیر بته درنیامدی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

باورکردنی و عین اصل چیزی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سقف مسطح

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

- ولی باز هم

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

leaf cigarette

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

- سیگار برگ

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

- زاویه تقریب

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

- درخت سایه دار

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

- صدای خوردن به جایی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

come off it

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کوتاه بیا!

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

come off it

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پاپِی شدن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

( of a person ) become afraid or anxious. "at his age, I guess he doesn't frighten any more" این لغت در مورد شخص، می تواند مفهوم ترسیدن و ترسو بودن ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

- لبخند تلخ

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

- حرف خود را به کرسی نشاندن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

- تا آخرِ . . . - ظرفِ - در کمتر از . . .

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

- خیلی سریع، خیلی زود

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

- کلاس سه زنگه

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

- کلاس دوجلسه ای ( یعنی دو جلسه یا دو زنگ به هم می پیوندد و در یک وهله برگذار می شود ) - کلاس دوزنگه

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

- دل و جرأت - بی باکی - رشادت

پیشنهاد
٠

- آن هم همین طور

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

- او هم همین طور

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

- آن هم همین طور

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

- کی بیشتر ضرر می کند - کسی که از . . . ضرر می کند

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

To be knowledgeable about how best to do or deal with something لم کاری را بلد بودن قلق کاری را بلد بودن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

poke

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

- همین که گفتم و شنیدی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

just what I said

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

- همین که گفتم

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

- نقش اصلی ( در نمایشنامه )

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اوریون mumps

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

- ( اصطلاحا ) من هم دارم می آیم

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

- گوشزد کردن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

- در حال دویدن ( و با عجله ) کاری را انجام دادن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

- عهد عتیق ( قدیم )

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

- عهد جدید

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

- چیزی که چشم همه را درآورده باشد - چیزی که حسادت همه را برانگیزد

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

- چیزی که چشم همه را درآورده باشد - چیزی که حسادت همه را برانگیزد

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

- پا به فرار گذاشتن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پر کشید