پیشنهادهای نعیمه (٦٦١)
ولادیمیر لنین، سیاست مدار انقلابی و نظریه پرداز سیاسی روس
روز به روز . . . تر
رده بالا
- شرکت هند شرقی بریتانیا - کمپانی هند شرقی بریتانیا
soft bodied
Dosa
سمبوسه
- ته قلب
- آدم حساب نشدن
- گره افتادن در کار
- منطقه کارائیب
post - colonialism
post colonial
post colonial
- در قید حیات
- من درآوردی
- از کوره در رفتن
squat
گرانمایه، گران قدر، محترم، ارجمند ( لغت serious در مورد صفت انسان، شامل این معنای هم می شود )
دلچسب
- آفریقای خاوریِ آلمان ( نام مستمره پیشین امپراتوری آلمان در شرق آفریقا )
- ولنگار و لاابالی بودن
روی دور کند
- این لغت به صورت استعاری معنی �توقع� هم می دهد.
- نفوذ داشتن - بانفوذ بودن
- دست و پا کردن
- چین چین
- خیلی راحت
- دور - جای پرتی بودن
خیلی قبل تر از
dead
- منبت کاری
- راجع به کودک می شود: چشم و گوش باز
- صیقل شده
- تخته صیقل
- الوار صیقل شده - چوب صیقل شده
- از پس خود برآمدن
- گوگولی
- شرایط آسان ( در گرفتن و بازپس دادن تسهیلات اقتصادی و وام و . . . )
- تمام شدن - به پایان خود رسیدن
- جروبحث - بگومگو
- حرف کسی را نشنیده گرفتن
- اهمیت ندادن ( به حرف کسی )
patch up a flat tire fixing a flat tire
- پنجری گرفتن تایر
- امان ندادن
- وضع خوبی داشتن
- شاکی شدن
از سر راه برداشتن
در بعضی بافت ها به معنی �انتظار ( چیزی را ) داشتن� است.