پیشنهادهای نعیمه (٥٣٢)
- هر چه می خواهی بگو - هر چه هم بگویی - بخواهی نخواهی
higher education
تحصیلات عالیه
- یا بهتر بگوییم ( در جمله )
- در دورة ازمایشی
- رنگ پریده
- تطبیق حافظه ( نوعی بازی )
- آشنا به نظر رسیدن - غریبه به نظر نرسیدن
- معقول
- نوری که چشمم را می زند نور خیر کننده
- نوری که چشم را می زند
از عمق وجود حس کردن
- نوعی کیک برنج که به عنوان صبحانه در جنوب هند مصرف می شود
- نوعی کیک برنج که به عنوان صبحانه در جنوب هند مصرف می شود
- نوعی کیک برنج که به عنوان صبحانه در جنوب هند مصرف می شود
- نوعی کیک برنج که به عنوان صبحانه در جنوب هند مصرف می شود
- با لکنت گفتن
- بی خود نیست که
- یحتمل
subcontinental
- طرح مسکن سازی ( برای تهیه مسکن یارانه ای )
- دست به کار شو
حرص و جوش خوردن
- کدام اش؟ ( عامیانه )
- تند - درجا
- مطالعات بازار - مطالعات مصرف کننده
- پرورش کودک
- ناودان روباز - ناودان باز
- ناباورانه - به طرز باورنکردنی
- علاقه پیدا کردن به یک خوراکی مثلا می شود گفت "چایی خور" شدن
- بیش از آنچه باید
non - commissioned officer
non - commissioned officer
- مدیر عامل نخبه یا برجسته - دستفروش خیابانی
- مدیر عامل برجسته - دستفروش خیابانی
- عصا قورت داده ( در توصیف رفتار )
- نبرد دریایی
- جنگ بین نیروهای مسلح بزرگ - نبرد نظامی یا دریایی
تلافی نشده
تلافی شده
- از خیر . . . گشتن - دست شستن از
گنداخلاق
- این که آدمی می تواند یا نمی تواند، یا انتخاب می کند که چنین و چنان کند - امکان آدمی
- طور خاصی فکر کردن - با توجه به چیزی فکر کردن - مثل گروه یا فرد خاصی فکر کردن
- از قبل تمبر شده ( در مورد نامه )
- اردوگاه آموزشی
- تشریفات صوری
- چشم . . . ( چیزی ) . . . را گرفتن. - چشمش آن را گرفت.
استند گردان