پیشنهادهای محسن قنبری (٢,٠٢٠)
مثال: Steeped in mortality, it's a master - feat of vitality. Times, Sunday Times ( 2017 ) For a club so steeped in their regional identity, it is ...
عمیقا آغشته به سرشار از غرق در
اسمی بنام شهره شهیر مبرز مشهور معروف نام آور نامدار نامور نامی
مثال: The window was shut and the curtains were drawn while the master of the house scolded his daughter for indiscriminate charity to beggars. Bren ...
هردمبیل
1. عمل تعقیب 2. هواپیمای تعقیب و گریز 3. ( در دوچرخه سواری ) مسابقه ای که در آن سوارکاران در فواصل زمانی در مسیر حرکت می کنند و سعی می کنند از یکدیگر ...
مثال: They feed voraciously on large beetles and moths. Times, Sunday Times Hoverfly larvae gather on leaves and feed voraciously on aphids, in thi ...
غذا خوردن حریصانه
حریصانه
1. حریص در خوردن; بلعیدن یا مشتاق خوردن مقادیر زیادی غذا؛ بسیار گرسنه؛ پرخور 2. بسیار حریص در برخی از آرزوها یا فعالیتها. سیر نشدنی
1. یک کودک 2. جوان نوجوان 3. حیوان جوان 4. ایالات متحده دانشجوی سال دوم در آکادمی نیروی دریایی ایالات متحده یک میانه کشتی با سابقه کمتر از چهار سال ...
مثال: In Islam, a prayer mat is placed between the ground and the worshipper for cleanliness during the various positions of Islamic prayer. These in ...
جانماز
1. کشتن بی رویه و غیرضروری تعداد زیادی از انسان ها یا حیوانات، مانند جنگ های وحشیانه یا آزار و اذیت یا برای انتقام یا غارت. 2. ذبح عمومی افراد یا حی ...
مثال: In 2017, Campbell et al. proposed several experiments aimed at testing the simulation hypothesis in their paper "On Testing the Simulation The ...
نظریه شبیه سازی نظریه ای است با این مضمون که تمام وجود ما یک واقعیت شبیه سازی شده شده است، چیزی مانند یک شبیه سازی کامپیوتری که عناصر خود را به این ک ...
1. رهبران جنبش های جدید یا غیر متعارف، به ویژه. در هنر؛ پیشتاز 2. از این قبیل جنبش ها، ایده ها و غیره. 4. غیر متعارف یا جسورانه; افراطی؛ شجاعانه
1. بسیار عجیب در شیوه، ظاهر، و غیره. گروتسک 2. با تضادهای شدید و ناهماهنگی رنگ، طرح یا سبک مشخص شده است 3. از نظر ظاهر، سبک یا خصوصیات کلی غیرمعمول و ...
1. عجیب و غریب یا ابتکاری مثال: Fantasies cannot harm you, no matter how bizarre or far out they are. We need to do something really far out, like s ...
1. شخصی که ارتباط برقرار می کند، بخصوص کسی که در انتقال اطلاعات، ایده ها یا خط مشی ها به مردم مهارت دارد 2. شخصی در تجارت ارتباطات، در تلویزیون یا نش ...
اخترفیزیک علمی است که روش ها و اصول فیزیک و شیمی را در مطالعه اجرام و پدیده های نجومی به کار می گیرد. همانطور که یکی از بنیانگذاران این رشته گفت، اخت ...
1. قسط: هر یک از چندین بخش که بدهی یا مبلغ قابل پرداخت دیگری برای پرداخت در زمان های ثابت متوالی به آن تقسیم می شود 2. بخش واحدی از چیزی که در زمان ه ...
مثال: They were young enough to be my sons and puny under their baggy clothes. The Guardian ( 2016 ) That is the puny extent to which they are ou ...
مثال: There might be a multiverse, like a honeycomb, or like adjoining bubbles in the bath. Isabel Wolff RESCUING ROSE ( 2002 ) The possibility of ...
puisne mortgage وام مسکن رهن مسکن
1. قانون جوان تر؛ در رتبه پایین تر قاضی وابسته به عنوان متمایز از قاضی ارشد ( قاضی زیردست )
1. دارای اندازه و قدرت کمتر از حد معمول. ضعیف 2. بی اهمیت; ناچیز؛ کوچک یا جزئی 3. منسوخ جوان تر؛ در رتبه پایین تر
همچنین مراجعه به: stayaway
شخصی که از کار دوری می کند مثال: The club has long had stayaways for the squad to turn playing colleagues into friends. The Guardian ( 2017 ) Wed ...
1. آفریقای جنوبی اعتصاب غیر خشونت آمیز کارگران 2. شخصی که از کار دوری می کند مثال: The club has long had stayaways for the squad to turn playing col ...
1. به ساحل; به طرف ساحل 2. در ساحل; در خشکی به جای دریا یا روی آب
نرم و خیس نرم و آبکی جیغ ودادی دارای صدای ترق وتروق احساسی یا عاطفی پیچ وتاب دار مثال: Lola weighed up the dynamics of wandering along the riverb ...
مثال: After being bandied from pillar to post for about twenty minutes, she finally got connected to a Voice. Trenhalle, John A MEANS TO EVIL ( 2002 ...
مثال: But he was totally not heavy - handed or made any judgments. The Guardian ( 2016 ) Many critics regarded the film as a heavy - handed stun ...
مثال: Okami, who could be subtle when the need arose, had deliberately cut a wide swath through the bar. Lustbader, Eric FLOATING CITY ( 1994 )
مثال: Thirty - five diggers and ten bulldozers are constructing the 25, 000 sq m medical facility around a former holiday complex. Times, Sunday Tim ...
ناسازگاری کردن بدسلوکی کردن بدکردار بودن
ایجاد یک نمایش متظاهر یا تأثیر نیرومند
خط یا پشته علف، دانه یا مانند آن که با داس یا ماشین چمن زنی بریده و به هم ریخته می شود.
1. دست و پا چلفتی 2. خشن و ظالم
برانداختن
1. بدون زحمت از مکانی به مکان دیگر 2. از یک مصیبت، محل تجدیدنظر و غیره. به دیگری، معمولا تحت آزار و اذیت
مرکز پزشکی
مثال: They have established branches across the country, as well as student organizations, trade guilds, and medical faculties. www. ap. org
مثال: French reconnaissance aircraft flew dangerously low trying to see what was happening on the ground, with 20 of the planes crashing or hit by ...
مثال: But the trouble with that is that the fizzle and sparkle has gone already. The Guardian ( 2015 ) It fizzled out after eight years. The Gua ...
مثال: That idea seems to have been quashed. The Guardian ( 2015 ) We urge the government to quash these convictions. The Guardian ( 2015 ) Thi ...
مثال: If things are to change, the company must be reformed from within
مثال: As soon as it hits stage two the monster can begin fighting back. The Guardian ( 2015 ) But researchers are fighting back with a scientific ...
مثال: Even so, she still managed to get lost on a couple of occasions. Peter Robinson AFTERMATH ( 2001 ) But on this particular day, when we were ...