پیشنهادهای علی اصغر سلحشور (٥٤٨)
اندود شده برای مثال plastered wall: دیوار اندود شده
خوش ساخت ( درباره سازه ها و بناها ) well - built structure: سازه خوش ساخت
لرستان یکی از استان های ایران بزرگ
کم شده تنزل یافته
میان رودانی مربوط به میان رودان
قائل شدن در نظر گرفتن
excavate: کاوش کردن ( در باستان شناسی ) excavated: کاوش شده excavation: کاوش excavator: کاوشگر ( محوطه باستانی )
پراکنش، انتشار، گسترش
sapiens: هوشمند، خردمند Homo sapiens sapiens : انسان هوشمند هوشمند یا انسان خردمند خردمند ( در باستان شناسی مشخصه انسان دوره پارینه سنگی جدید )
برای نمونه، مثلاً
فسیل شده، سنگواره شده، به صورت فسیل یا سنگواره درآمده
دوره گذار، انتقالی
توالی لایه نگارانه تسسل لایه نگارانه
لایه نگاری ( در باستان شناسی )
معتقد به باورمند به
زمینه سازی کردن بسترسازی کردن
نمایانگر، نشانگر، نشان دهنده
خودهمذات پنداری یکی انگاری خود ( با دیگری )
لازم است یاداوری شود که لازم به یاداوری است
آنالیز تجزیه و تحلیل تحلیل واکاوی
همانطور که خاطر نشان شد همانطور که گفته شد همانطور که بیان شد
این واقعیت که این حقیقت که
claimed
مربوط به ( زمان ) در ارتباط با در پیوند با
سنگتراشی حجاری
Rome: رم ایتالیا، روم Roman: رومی Romans: رومیان، رومی ها
ستوندار columned= pillared: ستوندار مانند columned hall: تالار ستوندار
بررسی پیمایشی. معادل آن Foot survey ( در باستان شناسی کاربرد زیادی دارد ) .
Seal impression: اثر مهر، نقش مهر
شاهنشاهی ( درباره حکومت های ایران باستان ) Achaemenid Empire: شاهنشاهی هخامنشی
تاج و تخت سلطنت پادشاهی
برابرهای فارسی: پاکی، سپندینگی
اشتباه چاپی یا تایپی
درست پشت سر
از جهات دیگر
یورش بردن به حمله کردن به
محاصره کردن ( دشمن )
به خود مشغول کردن
چشم برنداشتن مراقب بودن زیر نظر داشتن
ستیزه درگیری
در پیوند با مرتبط با در ارتباط با
کاروان تدارکات ( ارتش، سپاه، لشکر )
در مقیاس کمتر در اندازه کوچک تر
immediately after: بلافاصله پس از
واژگون یا سرنگون کردن/ شدن ( درباره وسایل نقلیه مانند خودرو، اتوبوس و غیره )
گشایش
ارابه سوار
حائل
شهر صور ( در لبنان )
شکاک