پیشنهاد‌های مائده حوایی (٤٦)

ماژه به معنای دیدن نوری در دل تاریکی است. موقعیتی که در آن شخصی که مدت ها در تاریکی بوده، ناگهان نوری را مشاهده می کند. آن حال خوب آن لحظه ماژه نام د ...

کاریزماتیک

انسجام

تو می توانی

یک ژانر قدیمی در رمان نویسی به معنای رمان تربیتی که عنوان آلمانی آن بیلدانگس رمان خوانده می شود. ژانر رمان تربیتی

ژانر رمان تربیتی - یک ژانر قدیمی که گوستاو فلوبر درواقع رمان تربیت احساسات خودش را با تحریف همین ژانر نوشته است.

درمان به کمک مطالعه، درمان به کمک کتاب

بی زحمت و مفت و مجانی به دست آمده

services

مهم ترین مقاله یک مجله که با عکس روی جلد مرتبط است.

محل اقامت

به عبارتی

به عبارت بهتر

درآمد غیر فعال - درآمدی که بدون صرف زمان به دست می آید.

در مورد بانک: بدون شعبه، تک شعبه ای، مرکزی

در روانشناسی به معنای سرسختی ( ایستادگی و کم نیاوردن مثبت )

کانون، انجمن

حمله کردن به صورت کلامی یا عملی

در موقعیت سخت قرار گرفتن، دچار مشکل شدن

مدل ها . جمع mockup ( رجوع شود )

دگرگون کننده

تجدید کننده، تقویت مجدد

داستانی

ادبیات غیر داستانی

ترک کردن کاری

خود درمانی کردن، بدون تجویز پزشک خود را درمان کردن

خود درمانی

گیر کردن در سخنرانی، تپق زدن

کارامدی، کارایی

پویا

دانش آموزان، شاگردان ( جمع grader )

زیادی فکر کردن، در گذشته سیر کردن و مدام به گذشته اندیشیدن

شاخص و معیار

محصول یا خدمات با کیفیت ( و بنابراین معمولا گرانقیمت )

ابزارهای دیجیتال

جدایی ناپذیر

درگیر شدن

کاربردی

اهمال کاری

دست و پنجه نرم کردن

اصطلاحی به معنی خویشتن داری کردن، جلوی خود را گرفتن، کاهش دادن ( انرژی یا یک عادت ) مثال: You need to dial back the drinking, man. مرد، تو باید نوشی ...

شکل گذشته ی فعل lay out

کاردار، متصدی

حضور ذهن

قابل توجه

غیر داستانی