مُک = بی کم و کاست پس می توان داشت: مُکنا = بی کم و کاستی، تمامیت، integrity ( بسنجید با درازنا از دراز، ژرفنا از ژرف، تنگنا از تنگ و . . . ) و بنابراین: مُکنای سرزمینی = تمامیت ارضی، territorial integrity #پارسی دوست
تمامت/تمامیّت: این دو کلمه را نباید با هم اشتباه کرد. تمامت در عربی مصدر است به معنای" تمام کردن، کامل کردن "، ولی در فارسی در جای قید و به معنای" همه" به کار می رود و امروزه دیگر متداول نیست:" مردی بر وی بگذشت و ملخ بریان کرده می فروخت. آن بیمار مقدار پنج من از آن ملخ بخرید و تمامت بخورد" ( فرج بعد از شدت ) . ... [مشاهده متن کامل]
اما تمامیّت اسم مصدر به معنای "کامل بودن" است. این کلمه که از ساخته های فارسی زبانان در قرن اخیر است بیشتر در واژگان سیاست و حقوق بین الملل، خاصه در ترکیب تمامیت ارضی به معنای "مصون از تعرّض بودن خاک یک کشور" به کار می رود: تمامیت ارضی ایران را دولت های همسایه باید محترم بشمارند" . ( غلط ننویسیم ، ابوالحسن نجفی ، چاپ نهم ۱۳۷۸ ص ۱۱۳.
واژه << تمامیت>> را می توان برابر نهاد واژه <<فرآراستگی>> گرفت. همانند: قضیه ناتمامیت گودل= گزاره نافرآراستگی گودل.فرآراستگی>