تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

به عنوان صفت: اول، نخست، یکم؛ اولین، نخستین، یکمین، یِکُمی به عنوان قید: ۱. اول، نخست، پیش از همه ۲. ( برای ) اولین بار، نخستین بار به عنوان اسم: ۱ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

( محاوره ) ۱. [شخص] کشتن، از پا درآوردن؛ دخل . . . را آوردن؛ مورد حمله قرار دادن، زدن؛ بیهوش کردن ۲. از بین بردن، نابود کردن، داغون کردن ۳. ( تلویزی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

۱. ( محاوره ) مسخره، مضحک؛ عجیب و غریب، خُل ۲. دلقک، لوده، آدمِ مضحک؛ آدم عجیب و غریب

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

زامبیایی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

۱. حساب کردنی، شمارپذیر، برآوردکردنی، قابل اندازه گیری، قابل محاسبه ۲. قابل اطمینان، باورکردنی، باورپذیر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

۱. [سنگ آهک] پختن، آهک کردن ۲. ( شیمی ) تکلیس کردن؛ اکسیدن ۳. سوزاندن و خاکستر کردن ۴. [سنگ آهک] پخته شدن، آهک شدن ۵. ( شیمی ) تکلیس شدن؛ اکسیده شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

۱. آهک پزی، آهک سازی ۲. ( شیمی ) تکلیس؛ تشویه ۳. احراق، سوزاندن و خاکستر کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

۱. آهکی کردن ۲. آهکی شدن؛ تصلب پیدا کردن؛ سفت شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

آهکی شدگی، تصلب پیداکردگی، تصلب، سفت شدگی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

[واقعه، تصمیم] مصیبت بار، پربلا، فاجعه انگیز؛ [شخص] مصیبت زده، فلاکت زده؛ بدبخت، بیچاره

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

۱. ( شیمی ) کالامین، سنگ توتیا ۲. لوسیونِ کالامین

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

( گیاه ) کدوی قلیانی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

۱. کیک؛ شیرینی؛ کلوچه ۲. کتلت، شامی ۳. [صابون، یخ، شکلات و غیره] قالب ۴. با لایه ای از . . . پوشاندن ۵. سفت کردن، خشک کردن؛ [خون] لخته کردن، دلمه کرد ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

تملق، چاپلوسی، مداهنه؛ زبان بازی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

با زبان بازی . . . را راضی کردن، با چرب زبانی . . . را متقاعد کردن؛ زیر پای . . . نشستن؛ هندوانه زیر بغل . . . گذاشتن؛ گول زدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

( کاربرد قدیمی ) پست، زبون؛ بزدل، جبون

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

۱. ( نظامی ) صندوق مهمات؛ ارابه مهمات ۲. ( معماری زیرآبی ) صندوقه هوا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

( به عنوان نشانه در راه و غیره ) سنگ چین؛ ( روی قبر ) سنگ نشانه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

۱. زیرکی، موذی گری؛ کم حرفی، توداری، رازداری ۲. احتیاط کاری، احتیاط

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

۱. زیرکی، موذی گری؛ کم حرفی، توداری، رازداری ۲. احتیاط کاری، احتیاط

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

( محاوره ) ۱. تودار، آب زیر کاه؛ کم حرف؛ مرموز، موذی ۲. محتاط، محافظه کار؛ دست به عصا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

جبّه، قبا، قفتان؛ پیراهن ( زنانه ) ، کفتان، پیراهن عربی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

( ادبیات، در میانِ مصراع ) سکته ملیح، درنگ

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

۱. چهارچوب، کادر، استخوان بندی ۲. ( حقوق ) ( افسران ) کادر ۳. کادر رهبری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

طفیلی، انگل، گدا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

گدایی کردن؛ تلکه کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

۱. دانشجوی دانشکده افسری ۲. کارآموز، شاگرد ۳. ( در خانواده ) پسر کوچک، برادر کوچک

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

[صدا، گفتار] وزن؛ آهنگ؛ افت و خیز، فراز و فرود؛ ( موسیقی ) کادانس، فرود

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

( گلف ) ۱. کوله کش ۲. وسایلِ بازی را حمل کردن، کوله کشی کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

[شخص] نانجیب، نالوطی، نامرد؛ [رفتار] بی شرمانه، پست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

مردنی، تکیده، وارفته؛ مثل میت؛ رنگ پریده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

آدم پست؛ آدم بی سر و پا؛ ولگرد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

جسد، نعش، میت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

۱. ( در گفتار و گفتگو ) تنافرِ آواها، تنافرِ الفاظ، ناهمگونی؛ بدآوایی؛ ( موسیقی ) ناموزونی، ناهماهنگی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

۱. [صداها، الفاظ] متنافر، ناهمگون؛ بدآوا؛ ( موسیقی ) ناموزون، ناهماهنگ

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

۱. [مرغ] قُدقُد؛ [شخص] قاه قاه؛ [سخن] پرت و پلا ۲. [مرغ] قدقد کردن؛ [شخص] قهقه زدن، پرت و پلا گفتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

۱. [سند، نامه] مُهر؛ مُهرِ تأیید ۲. نشان اصالت؛ علامت مرغوبیت ۳. ( در داروسازی ) کاشه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

۱. ( برای اسلحه، آذوقه ) مخفیگاه، نهانگاه؛ ( در مخفیگاه ) آذوقه؛ اسلحه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

۱. ( در کشتی ) آشپزخانه ۲. ( در آمریکا، در قطار باری ) واگن خدمه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

( عامیانه ) همگی، همه اشان، همه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

راننده تاکسی، تاکسیران؛ درشکه چی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

قطار کابلی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

( دریانوردی ) کابل = واحد اندازه گیری مسافت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

کابل کشی، کابل گذاری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

۱. کابل؛ سیم؛ طناب؛ مفتول، طناب فلزی؛ [لنگر] زنجیر ۲. تلگراف، تلگرام ۳. تلگراف زدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

۱. قفسه، کابینت ۲. ( در رادیو، دستگاه های صوتی ) جعبه ۳. هیئت دولت، هیئت وزرا، کابینه ۴. ( کاربرد قدیمی ) اتاق خلوت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

قایقِ تفریحی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مستخدم کشتی خدمتکار کشتی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

۱. [کشتی، هواپیما] کابین ۲. کلبه ( چوبی ) ؛ ( در راه آهن ) اتاقکِ سوزنبان، سوزنبانی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

ورزش میل