پیشنهاد‌های مهدی کشاورز (٣,٢٨٨)

بازدید
٦,٣٧٢
تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

درود ُ سپاس "گیج" واژه ای ست پارسی - پهلوی که در فرهنگنامه لغت فرس اسدی ( سده 5 ) آمده به معنای [احمق و ابله] و همچنین در معنای [خودستای و صاحب عجب و ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

شترگلو نامواژه ای که از گذشته های دور برای نامیدن لوله های خمیده به کار می رفت.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

شترگلو واژه "شترگلو" را برای هرچیز خمیده ( U شکل یا S شکل ) می توان به کار برد مانند راه آب ( سیفون ) زیر سینی ظرفشویی.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

سینی ظرفشویی یا لگن ظرفشویی به جای سینک ظرفشویی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

تُهی گشت از آمیخنه واژه ی "تهی گشت" می توان به جای معنای انگاری ( مجازی ) خَلَا بهره برد مانندمعنای خلا در واژاک ( اصطلاح ) [خلا قدرت] که به جای این ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

نادادگرانه، نادادمند

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

نیکی، سود، چاره، چاره کار نیکمندانه، سودمندانه، گاهی نیز خردمندانه او صلاح کارش را بهتر می داند. او چاره ی کارش را بهتر می داند. این سخن درست است و ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

نیکی، سود، چاره، چاره کار نیکمندانه، سودمندانه، گاهی نیز خردمندانه مصلحتِ کار=چاره ی کار این سخن درست است ولی گفتنش به مصلحت یا صلاح نیست. این سخن د ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

سود اندیش، نیک اندیش، چاره اندیش سودخواه، نیکخواه،

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

نیک اندیشی، نیک خواهی سود اندیشی، سود خواهی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

ناهومنی، نامردمی، نامردانه، ناجوانمردانه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

دست اندازانه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

هنجارمند

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

ناهنجار، ناهنجارمند

پیشنهاد
٧

آریو اروپایی با نگرش به اینکه واژه آریا در بنمایه های پارسی باستان و اوستایی و سانسکریت در چمار ( مفهوم ) نژادی و آیینی برای تیره های ایرانی و هندی ...

پیشنهاد
٤

زبانهای آریو اروپایی با نگرش به اینکه واژه آریا در بنمایه های پارسی باستان و اوستایی و سانسکریت در چمار ( مفهوم ) نژادی و آیینی ( دینی ) برای تیره ه ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

درود واژه صد یا سد، برگرفته از واژه ی سَت در پهلوی و سَتِم ( satem ) در اوستایی ست. نام این شماره در سانسکریت شَـتَ و در جایگاه پسوند به دیس شَتَم ( ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
-٤٣

درود در عربی از ریشه سه واجی ( د م ر ) واژگانی مانند دمار، تدمیر و . . ساخته شده ولی این نشان دهنده عربی بودن این ریشه نیست مانند بسیاری از ریشه های ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

تحت الشعاع قرار دادن = کنار زدن، زیردست کردن، خدشه دار نمودن، ناتوان کردن

پیشنهاد
٠

ناتوان شده بودن، کنار زده بودن، زیردست بودن،

پیشنهاد
٠

کنار زدن، زیردست کردن، خدشه دار نمودن، ناتوان کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
-٢٢

درود به همانگونه که در بالا هم گفتم، بودن یک واژه در گویشهای یک زبان، دلیل خدشه ناپذیر و دست اولی نیست به ویژه در ترکی که گویشورانش، قبیله هایی کوچرو ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

خواستگاه که در جایگاه برابر پارسی برای مقصد آورده شده نادرست است، خواستگاه به چم مبدا است. به جای مقصد، پیشنهادهای دوستان مانند رسشگاه و یا هدفگاه ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

درود ُ سپاس در نامواژه ی قورباغه: "قور"، آوا و صدای برآمده از این جانور است. "باغه"، ریخت دیگری ست از واژه های پَک، بک، بق، وک، وزک، وزغ که در گویشه ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

نمونه ها، باره ها در برخی موارد = گاهی مورد = نمونه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

در برابرِ . . . در برخورد با . . . دستخوشِ. . . در معرض دیدن = در برابر دیدن در معرض گناه = در برخورد با گناه در معرض اتهام = دستخوش بزه وری

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

در معرضِ . . . = در برابرِ . . . در برخورد با . . . دستخوشِ. . . در معرض دیدن = در برابر دیدن در معرض گناه = در برخورد با گناه در معرض اتهام = د ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
-١٠

درود ُ سپاس آری، با درخواست پوزش، باید بگویم که برگردان واژه رگ به استانبولی که [gemi] نوشته بودم نادرست است واین خطا از روی اشتباهی که برای برگردان ...

پیشنهاد
١

دادنامه مردمان داتنامه مردم آگهی نامه هودگان مردم بخشنامه داتیکان هومنی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

هودِگان مردم هودگان هومنی داتیکان هومنی داتنامه مردم = اعلامیه حقوق بشر

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

آگهی، آگهی نامه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

درود سلام بر حسین و به روانهایی که درآمیختند به فنایش گداختند در خونش و زنده گشتند در زنده بودنش بیا! - ای تک سوار جاده نور! / جدا کن بندها، از دست ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

شفاف، شیشه گون

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

ترانما = شفاف ترانمایی = شفافیت "ترا" پیشوندی ست به چم " از سویی به سوی دیگر" مانند نمونه های ترادیس، تراداد، ترابری، ترامون و . . . ترانما هم به چ ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

تفنگدار، جنگی، جنگوَر جنگ آماد، جنگاماد = آماده جنگ مسلح کردن سربازان = جنگاماد کردن سربازان مسلح کردن توپ و تفنگ و. . = جنگی کردنِ . . . یا جنگاماد ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

جنگی کردن جنگ آماد کردن، جنگاماد کردن، آماده جنگ کردن جنگی کردن یا جنگاماد کردن [نیروها یا جنگ افزارها] به جای مسلح کردنِ [آنها] جنگاماد=جنگ آماد=م ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

کودن، خرفت، ناگیرا

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

گاند در زبان بلوچی به چم شکم است و گاندو یا گاندی در این زبان، به چمار ( مفهوم ) شکمو است که در جایگاه یک نامواژه برای نامیدن سوسمار بزرگ بلوچستان به ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

گاندو، سوسمار

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

کارتَن، کارتَنه، کارتون جانوری که کارش، تنیدن و بافتن است. ز دام کارتنه چون مگس فرار کند؟ / فضای روزی او بسته راه پروازش. رکن بکرانی

پیشنهاد
١

ابزار پزشکی ابزارهای پزشکی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

ابزارها، دستگاهها

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

ابزارمندی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

ابزارمند، ابزارمند کردن، ابزارمند شدن با سپاس از دیگر پیشنهادهای خوب دوستان، به جای "مجهز به" نیز می توان به سادگی از واژه ی "دارایِ" بهره گرفت: ای ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

دارایِ. . . این مکان مجهز به دوربین مدار بسته می باشد. اینجا دارای دوربین مدار بسته می باشد.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

پاک از، بی بهره از

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

درود ُ سپاس یک از ده ⬅ یکازده ⬅ یازده = یک در ده، یک بر ده، یک برای ده، یک با ده افزون واژ ( =حرف اضافه ) [از]، به جز چم ( معنی ) بنیادینش، دارای چ ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

افزونواژ، افزون واژ، فزونواژ

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

افزایشی، افزایش پلکانی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

انگ خوردن، بزه ور شدن برچسب خوردن ( عامیانه )