پیشنهاد‌های افشین حاجی طرخانی (٨٩١)

بازدید
١,٣٣٣
تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣

( اصطلاح ) : 1 - شیرجه یا پرش در چیزی ( غالباً استخر ) . 2 - شروع یک کار با شور و شوق. 3 - خوردن چیزی با شور و شوق. https://idioms. thefreedictio ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤٠

( اصطلاح ) : 1 - شیرجه یا پرش در چیزی ( غالباً استخر ) . 2 - شروع یک کار با شور و شوق. 3 - خوردن چیزی با شور و شوق. https://idioms. thefreedictio ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣٨

( اصطلاح ) : حتی بیش از پیش. https://dictionary. cambridge. org/dictionary/english/all - the - more

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٧

( اصطلاح ) : آبکی، ساده. https://idioms. thefreedictionary. com/watered down

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٨

( اصطلاح ) : جای خالی چیزی رو پر کردن.

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤٥

( اصطلاح ) : 1 - بطور غیررسمی یا گذرا در مورد موضوعی بحث کردن یا سروکار داشتن با آن. 2 - بطور خلاصه به چیزی اشاره کردن یا صحبت کردن. https://idiom ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٤

( اصطلاح عامیانه ) : مقدار کمی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣١

( اصطلاح ) : تأثیر مهمی گذاشتن. تغییر قابل توجه داشتن. ( اشاره به حرکت سوزن ابزارهای اندازه گیری آنالوگ ) http://www. yourdictionary. com/move - th ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٩

کاربردی بودن چیزی. کارامدی چیزی.

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٧

غیرعادی ، متفاوت. خارج از مرکز، دقیقا در مرکز نبودن. خارج از تعادل https://www. merriam - webster. com/dictionary/off - center

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٨١

یکی از مفاهیم رایج که معمولا در فضای بازاریابی دیجیتال مورد استفاده قرار می گیرد Disruption است. این مفهوم به تکنولوژی ای اشاره می کند که می تواند در ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤١

عنصر

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٦

( اصطلاح ) : به تنهایی، بدون کمک ( دیگران ) https://dictionary. cambridge. org/dictionary/english/on - its - own - merits

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣٩

افزایش حجم، اندازه یا مقدار چیزی. ( تخصصی اقتصاد / بازاریابی ) : افزایش تولیدات پیش از افزایش تقاضای بازار https://idioms. thefreedictionary. com ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

deliberate about ( someone or something ) : گفت و گو با کسی یا چیزی - اغلب برای مدتی طولانی deliberate over ( someone or something ) : درنظر گرفتن، گ ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٤٦

1 - شروع یک سفر 2 - شروع یک کار خاص به منزله شروع یک فرایند 3 - یاد دادن یا وادار کردن کسی به شروع کاری اولیه. https://idioms. thefreedictionary. c ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٥

عدالت در سلامت.

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٧

صحبت شده، در حال وقوع، استفاده در حال پخش ( تلویزیون ) https://www. thefreedictionary. com/on - air

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

( صفت ) : چیزی که مطلوب جامعه، مطلوب اجتماع یا مورد پسند جامعه باشد / به سود جامعه باشد. https://www. thefreedictionary. com/prosocial

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٥

چیزی که به صلاح یا یا مورد استفاده ی اکثر عموم است. مثل سرزمین، هوای پاک و محیط زیست و. . . مترادف: Social good https://www. thefreedictionary. com ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤٢

( اصطلاح ) : برای صبحت در مورد گذشته استفاده می شود ، مخصوصاً زمانی که شما خاطرات خوبی یا نوستالژی را از آن زمان به یاد می آورید. https://idioms. t ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢١٩

این کلمه معانی مختلفی داره: اگه اول جمله بیاد، حالت امری میگیره به معنی: 1 - حرکت کن، بجنب، برو. . . 2 - move someone or something on: کسی یا چیزی ر ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٢

اطلاعات موثق و قابل استناد. https://www. urbandictionary. com/define. php?term=hard facts

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣

( بازاریابی ) : به آن دسته از خدمات یا محصولات یک شرکت گفته می شود که مشتری اول خدمات می گییرد سپس هزینه پرداخت می کند. متضادHard offer https://fi ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣

( بازاریابی ) : به آن دسته از خدمات یا محصولات یک شرکت گفته می شود که مشتری اول هزینه را پرداخت می کند و سپس خدمات می گییرد. متضاد soft offer https ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١١

1 - سریعاً حرکت کردن 2 - سریعاً و شدیداً منطقه ای را پوشش دادن 3 - تمیز کردن 4 - ( اصطلاح ) : به دقت چیزی را نظاره یا بررسی کردن. https://idioms. t ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٦

رجوع شود به scour 1 - سریعاً حرکت کردن 2 - سریعاً و شدیداً منطقه ای را پوشش دادن 3 - تمیز کردن 4 - ( اصطلاح ) : به دقت چیزی را نظاره یا بررسی کردن.

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٦

( اصطلاح - یک صفت در بازاریابی ) : نشان دهنده ارتباط خیلی نزدیک یک شرکت با مشتریان خود است.

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢١

( اصطلاح ) : در سطح وسیع، شدیداً، خیلی زیاد. https://idioms. thefreedictionary. com/in a big way

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣٨

1 - ضمناً، همچنین 2 - بطور همزمان https://idioms. thefreedictionary. com/at the same time

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

( اصطلاح ) : چیزی یا کسی را برجسته کردن، قابل توجه کردن، متمایز کردن نسب به بقیه. . . https://idioms. thefreedictionary. com/set apart from

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٩٩

( اصطلاح ) : تأثیر گذاشتن بر کسی یا چیزی. ( معمولاً مثبت ) . چیزی را تغییر دادن. ایجاد تفاوت کردن. https://idioms. thefreedictionary. com/Make the ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٧

فرایند متخصص شدن، فرایند تخصصی شدن. https://www. thefreedictionary. com/Specialization

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٧

( اصطلاح ) : ماندگار کردن و دایر کردن چیزی، به توافق رسیدن در چیزی. http://idioms. thefreedictionary. com/make stick

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٧

( اصطلاح ) به علاوه، هچنین. https://idioms. thefreedictionary. com/to boot

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٨

( اصطلاح ) رسیدن به موقعیت مفید و حیاتی در یم فرایند https://www. englishforums. com/English/ToGetInTheDoor/dlggw/post. htm

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٩

از ابتدا، از آغاز

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣٣

( اصطلاح ) : در نظر گرفتن. مترادف با take into account https://www. merriam - webster. com/dictionary/take ( something ) into consideration

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣٩

( اصطلاح ) بودجه محدودی داشتن.

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٢

( اصطلاح ) : انجام کاری با دقت و اهسته به دلیل ندانستن نتیجه آن. ترجمه اصطلاح: پا را در آب گذاشتن برای دانستن میزان سردی یا عمق آن. . . https://w ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

( اصطلاح ) : پاسخی است به معنی اینکه: چیزی که شنیده اید ممکن است حقیقت نداشته باشد. https://www. collinsdictionary. com/dictionary/english/not - ne ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

( اصطلاح ) بهتر و مهمتر از همه چیز. https://www. collinsdictionary. com/dictionary/english/best - of - all

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

( اصطلاح ) : با این وجود، با وجود اینکه، علی رغم. . . مترداف: In spite of https://idioms. thefreedictionary. com/Even then

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

1: ( اصطلاح در جملات منفی به معنی Not too ) : نه خیلی. 2: ( اصطلاح ) : به حدی یا اندازه ای که پیش بینی شده بود، حدی که انتظار می رفت. https://idio ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

( بازاریابی، تبلیغات ) ظاهری، پوچ، صوری

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٠

( صفت ) جذاب، دلپذیر، سرزنده، پر شور، خوشایند، پر جنب و جوش.

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣٤

( اصطلاح ) برداشتن پوشش، لایه و . . . از کسی یا چیزی، کاهش چیزی، برداشتن حق یا امتیازات چیزی.

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٩

مهیج

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٥٧

1 - برداشتن یا گرفتن چیزی. ایده یا نظر کسی. 2 - مواجه شدن/رویارویی با چیزی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

to produce something automatically, without much thought, and in large amounts دوست عزیزی که دیسلایک کردی. منبع: دیکشنری آکسفورد: https://dictionary. ...