پیشنهاد‌های افشین حاجی طرخانی (٨٩١)

بازدید
١,٣٣٠
تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٥

( اصطلاح ) : معادل at the end of the day نهایاتاً، سرانجام، آخر سر، نتیجتاً. https://idioms. thefreedictionary. com/at the end of the day

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢

( اصطلاح ) : deep drive analyse تجزیه و تحیل جامع و دقیق. https://idioms. thefreedictionary. com/drive action

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

یک فرایند، موضوع یا مجموعه ای از فرایندها یا موضوعاتی که به منابع قابل توجه سیستمی و زمان نیاز دارند، یا نیازمند دسترسی به حجم بالایی از داده ها را د ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣٩

( اصطلاح ) : 1 - چیزی که به آسانی برای کسی بدست نیامده است. 2 - مانع نشدن کسی، در مسیر کسی نبودن. 3 - در یک جای دور، دور افتاده، موقعیت بعید. 4 - ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

احتمال زیاد. محتمل. https://legal - dictionary. thefreedictionary. com/good chance

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣

همزمان، در هر زمان.

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

خودافشایی ( به انگلیسی: Self - disclosure ) یک فرایند ارتباطی است که در آن فرد اطلاعاتی در مورد خودش را به دیگری می گوید. این اطلاعات می تواند توصیفی ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٩

( اصطلاح ) : 1 - در یک جای خیلی آشکار و قابل توجه. 2 - در والاترین/مهمترین موقعیت. https://idioms. thefreedictionary. com/front and center

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣

( بازاریابی ) : دوره ای که در آن تلاش های بازاریابی و فروش بیشتر از معمول می شود. https://www. collinsdictionary. com/dictionary/english/sales - dr ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣٢

( اصطلاح ) : طعمه شدن، قربانی شدن، زخمی شدن، کشته شدن. https://idioms. thefreedictionary. com/fall victim

پیشنهاد
٥

( اصطلاح ) : پدیدار شدن غیر منتظره ی مدعیان/مخالفان. https://idioms. thefreedictionary. com/come out of the woodwork

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٨

( اصطلاح ) : 1 - از چیزی ناگاه بودن ( معمولاً به این خاطر که دیگران آن را به صورت راز نگه داشته اند ) . 2 - پی نبردن/نفهمیدن چیزی ( حتی پس از اینکه ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣٩

دست یافتن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤

( بازاریابی ) : یک کمپین تبلیغاتی است که با قرار دادن تبلیغات در سایت های ممتاز به منظور افزایش ارزش یک برند و پیوند این برند با این سایتها در اذهان ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٨٤

عملاً

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤

پیشرفتی حاصل شدن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٧

( اصطلاح ) : دلالت بر حقانیت یا عملکرد ثابت شده/قضاوت شده ی چیزی. https://idioms. thefreedictionary. com/for good reason

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٥٩

( اصطلاح ) : خیلی سریع، سریعاً https://idioms. thefreedictionary. com/in no time

پیشنهاد
٧

( اصطلاح ) : یک اظهار نظر طنزآمیز و مبالغه آمیز که نظر شخصی را در مورد چیزی عالی و اغلب جدید بیان می کند/ اختراع جدید و عالی. https://idioms. thefr ...

پیشنهاد
٨

( اصطلاح ) : یک اظهار نظر طنزآمیز و مبالغه آمیز که نظر شخصی را در مورد چیزی عالی و اغلب جدید بیان می کند/ اختراع جدید و عالی. https://idioms. thefr ...

پیشنهاد
٢

( اصطلاح ) : یک اظهار نظر طنزآمیز و مبالغه آمیز که نظر شخصی را در مورد چیزی عالی و اغلب جدید بیان می کند/ اختراع جدید و عالی. https://idioms. thefr ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

( اصطلاح ) : متحد کردن، یکپارچه کردن، یکی کردن تلاش ها یا منابع یک گروه یا تیم. گردهم آوردن، سازماندهی کردن یا ایجاد چیزی. https://idioms. thefree ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٨

( مدیریت و بازاریابی ) : رهبر فکری. رهبری که در شاخه از یک صنعت مقتدر، قابل احترام و تاثیر گذار است.

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٧

تمرکز یا توجه بالا/شدید.

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣٢

( اصطلاح ) : بیخیال. . .

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤٠

( اصطلاح ) : با فاصله ی زیاد، به مقدار زیاد https://idioms. thefreedictionary. com/by far

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٨

( اصطلاح ) : درحال افزایش یا کاهش. https://idioms. thefreedictionary. com/and counting

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤

( اصطلاح ) : to give place 1 - ثمر/نتیجه دادن 2 - افشا کردن 3 - مزیت دادن https://www. thefreedictionary. com/To give place

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣

( اصطلاح ) : 1 - ثمر/نتیجه دادن 2 - افشا کردن 3 - مزیت دادن https://www. thefreedictionary. com/To give place

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٠

( اصطلاح ) : to give room کنار کشیدن یا فراهم کردن فضایی خالی برای کسی یا چیزی. میدان دادن. https://www. thefreedictionary. com/To give room

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣

( اصطلاح ) : کنار کشیدن یا فراهم کردن فضایی خالی برای کسی یا چیزی. میدان دادن. https://www. thefreedictionary. com/To give room

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

( اصطلاح ) : طراحی شده به درخواست یا برای استفاده ی مخاطبان خاصی یا نیل به هدف خاصی. https://idioms. thefreedictionary. com/geared toward

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٩

( اصطلاح ) : stick on ( something ) 1 - به کسی خیلی علاقه مند بودن 2 - به ایده یا نظری متعهد بودن. https://idioms. thefreedictionary. com/stick on

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٧١

تکه - کدها یا اسنیپت ها ( انگلیسی: Snippets ) یک اصطلاح برنامه نویسی است که برای قطعات کوچک و قابل استفاده مجدد از کد بکار می رود. برخی از ویرایشگرها ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٥

مربوط به کالاها یا خدماتی که در یک مکان مشخص ارائه می شوند. https://www. thefreedictionary. com/one - stop

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

( اصطلاح ) : winging ( Something ) انجام یا اجرای کاری بدون آمادگی و تجربه ی کافی - فی البداهه انجام دادن/ساختن، انا ساختن، بداهه گویی، سرهم کردن. ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣١

( اصطلاح ) : فهمیدن، سردراوردن، یادگرفتن از چیزی که سخت بوده. https://idioms. thefreedictionary. com/get head around

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٤

( اصطلاح ) : حین انجام کاری به مشکل خیلی بزرگ و غیرقابل حلی برخوردن. به سد برخوردن. https://idioms. thefreedictionary. com/hit a brick wall

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

( اصطلاح ) : 1 - به وفور همه جا بودن/ خیلی رایج بودن چیزی آنقدر که بی ارزش شود. https://idioms. thefreedictionary. com/a dime a dozen

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

( اصطلاح ) : 1 - تلاش فیزیکی یا ذهنی کسی / به زور از کسی یا خود کار ذهنی یا فیزیکی کشیدن. 2 - پول زیادی در جایی سرمایه گذاری کردن. https://idioms. ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢١

( اصطلاح ) : 1 - حفاری عمیق 2 - کاوش در چیزی یا کسی به دنبال کسب اطلاعات از آن ( اغلب اطلاعات منفی ) 3 - شروع به خوردن ( اغلب با هیجان و اشتیاق ) 4 ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٦٦

ساده گرا. ( نوعی سبک در انواع طراحی و دکوراسیون )

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١١

( اصطلاح ) : برخوردن به مانع/مشکل/سد. https://idioms. thefreedictionary. com/hit a wall

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤

( صنعت صحافی ) : مهرکوبی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٠

( اصطلاح ) : به هم گره زدن دو چیز. https://www. collinsdictionary. com/dictionary/english/tie

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٦

( بازاریابی و اقتصاد ) : مربوط به کالاها و خدمات گران و لوکسی کهمعمولاً به درخواست بالای مشتریان ساخته می شوند.

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

( اصطلاح ) : 1 - حامی هر دو جنبه ی موضوعی بودن. 2 - به یک تصمیم متعهد نبودن یا در صورت معرفی چند گزینه طرف یکی را گرفتن. 3 - مردد بودن، متعهد نبود ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٧

( اصطلاح ) : خاص بودن، همتا نداشتن.

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣٨

پایبند بودن ( به چیزی ) .

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٧

( اصطلاح ) :ویژگی بارز / سودمندی یا اثر مثبت چیز ی/ رضایت بخش ترین ویژگی چیزی https://idioms. thefreedictionary. com/that's the beauty of