پیشنهاد‌های دکتر محمدرضا ایوبی صانع (٢,٤١٧)

بازدید
١,٨٧٥
تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

شیطان کوتوله داستانی هم به همین نام وجود دارد که البته خیلی قدیمی است. کتابش رو در همون دوره کودکی خوانده بودم. داستان جالبی است. محمدرضا ایوبی صانع

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

involved

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

to include something in a particular group and not consider it separately. Ox

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

بالغ بر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

implicature

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

the act of suggesting that you feel or think something is true, without saying so directly. Ox

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

intuition

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

cite

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

utterance

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

بسزا

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

قابل ملاحظه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

هنگفت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
-١٧

متفاوت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

کشف و شهود

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

منقلب کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

illustrate

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

مفهوم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

به این جمله از شازده کوچولو دقت کنید: which I water everyday هر روز آبش میدم ( گل ) . محمدرضا ایوبی صانع

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

البته در حال حاضر معنی آسمان می دهد، اما در ادبیات قدیمی به معنای خداوند استفاده می شده. محمدرضا ایوبی صانع

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

The words surrounding a particular word or passage within a text that provide context and help to determine meaning. Soeun Vansak/linked in

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

a piece of cloth that is worn around the neck, for example to keep warm or for decoration. Women also wear scarves over their shoulders or hair. Ox ب ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

entrap

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

complex

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

بهترین معادل برای این ترکیب یه اصطلاح کف خیابونی از فرهنگ خودمونه:می گن ابروی پاچه بزی یعنی ابروهای خیلی پرپشت ( به تعریف آکسفورد از bulge توجه کنید ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

to be completely full ( of something ) . Ox

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

pubescent

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

shaggy

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

پشمالو. این اصطلاح رو در کتب گیاهشناسی برای میوه هایی مثل هلو که پوشیده از کرک های نرم هستند، استفاده می کنند. محمدرضا ایوبی صانع

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

نکته جالب توجه اینه که این کلمه رو که از کتاب Soviet استخراج کردم، در واژگان آکسفورد تعریف نشده است. ( توجه به تفاوت فرهنگی دو بلوک شرق و غرب ) محمدر ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

خرمقدس

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

a religious hypocrite and protagonist in Moli�re's play Tartuffe. Mer

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

به این جمله از کتابSoviet دقت کنید: Long entries followed قدیمی ترها، پیشکسوت ها به نظرم معادل مناسبی باشه. محمدرضا ایوبی صانع

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

the act of entering . Mer

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

an act of going into or getting into a place. Ox

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

​in a way that shows you are easily annoyed by things that are not important. Ox

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

​to reply quickly to a comment, in an angry, offended or humorous way. Ox

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

anecdote

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

story

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

tale

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

shallow

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

surface

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

annoy

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

vex

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

irritate

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

allegory

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

tale

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

story

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

appeal

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

persuade

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

convince