پیشنهاد
٠

It generally means to think about something intently and for a long period of time. Example: I've been breaking my head over this math problem for ho ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مراجعه به come full circle

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

return to a past position or situation, especially in a way considered to be inevitable. "the region is being forced to come full circle and repeat ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Ex : out Pede : foot پا را از موانع بیرون گذاشتن بسرعت از موانع بیرون آمدن - بسرعت مشکلات را رفع کردن Antonym : impete : مانع ایجاد کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

Antonym : expedite Impede comes from the Latin impedire which literally means "to hold the feet, " formed from the prefix in - , ( "in" ) plus pes ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

یک معنی : Accept ریشه : مثل وقتی غذا را می بلعی حرف کسی را پذیرفتن - دربست حرف کسی را قبول کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ریشه : مثل آب جوش که در اثر حرارت زیاد سر ریز می کند، از کنترل خارج شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ریشه : مثل ماهیگیری دنبال ماهی گشتن : جستجو کردن در کشو ها - دنبال چیزی گشتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Beef نماد قدرت و توان و نیرو است . قویتر شدن - توانمندتر شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

Chicken نماد ترسویی است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

ریشه : مثل صدف در بسته شدن : خاموش و ساکت شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ریشه : مثل چیزی که بجویی و تف کنی با کسی رفتار کردن : بشدت سرزنش و تنبیه کردن کسی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Some example sentences with confide and its derivatives 1. She **confided** in her sister about her relationship troubles. 2. The CEO **confided** ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Celebrates menstruation First period party

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

Consign to oblivion : به فراموشی سپردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Consignment store : مغازه امانت فروشی - سمساری - دست دوم فروشی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بطور طاقت فرسایی گرم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Sharia provisions : موازین دینی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

when someone talks about a “backhander, ” they’re often referring to an underhanded way of getting things done. Bing copilot

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

My word is a binding contract : حرف من یه قرارداد الزام آوره - حرف من یه تعهد الزام آوره - سرم بره حرفم نمیره .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

To bring an end to magic

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

اندک دستکاری برای اصلاحات - نقطه مقابل تغییرات اساسی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مدارج ترقی را طی کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

Feel the pinch : در مضیقه مالی - در تنگنای مالی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Requisite : شرط لازم - ضروری Prerequisite : پیش شرط لازم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

مثالها : ناخنک به غذا زدن - از پارچ آبخوری آب خوردن - فیلم یا کتاب غیر عرف دیدن و خواندن - دست تو دماغ کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

دوستانبا apron : پیش بند اشتباه نشه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Forget - me - not badges : مدالهای یا نشانهای فراموشم نکن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بیشتر اوقات ، اکثرا quite frequently or commonly. "I had two homes really, because as often as not I was down at her house

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

quite frequently or commonly. "I had two homes really, because as often as not I was down at her house

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Eat sleep work machine : کنایه از آدمی که کاری جز "بخور ، بخواب ، کار کن " نداره

پیشنهاد
٠

خوره کارهای سخت - نقطه مقابل از زیر کار در رو

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در تاتر و سینما از ته دل خندیدن معنی تحت الفظی : غلت خوردن در راهرو مراجعه به roll in the isle

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

ریشه : mort : مرگ چون قرارداد در هر صورت تمام می شود و میرا است . یا سرانجام ، پول رهن توسط خریدار پرداخت می شود و خانه به خریدار می رسد یا خریدار ن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تلفظ : گرایمی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

He felt sluggish after eating

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Slowly

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Sucker and loser : فحش به معنی احمق و بازنده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

a small toy comprising two or three prongs arranged around a central bearing, designed to be spun by the fingers as means of improving concentration ...

پیشنهاد
٠

تو مکمل من هستی - نیمه گمشده من هستی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Fiddle while rome burns : ترجمه تحت الفظی : وقتی رم می سوزه، علاف می گرده دنیا را آب ببره ، اونو خواب می بره

پیشنهاد
٢

هیچ توضیحی برای سلیقه وجود ندارد . سلیقه ها متفاوته

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

High - sounding phrases High - sounding titles High - sounding names

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Claim someone's life 1. The car accident tragically claimed the life of the young driver. 2. The deadly virus has claimed thousands of lives worldw ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

1. The car accident tragically claimed the life of the young driver. 2. The deadly virus has claimed thousands of lives worldwide. 3. The soldier b ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Pound foolish : ولخرج در مبالغ بالا Penny wise : مقتصد در مبالغ نلچیز

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Penny wise : مقتصد در مبالغ خرد و ناچیز

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٢

نکته تلفظی : ساتل . b تلفظ نمیشه .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

دوستان در محاوره prolly و probly تلفظ میشه پس دنبال بقیه حروف در محاوره نباشید چون بقیه را دور می ریزند 🤣