پیشنهاد‌های فربد حمیدیان (٦٦٨)

بازدید
٩٤٨
تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

به این معناست که. . .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

حاکمیت، اقتدار حکومتی technology embodies specific forms of power and authority تکنولوژی، اشکال خاصی از قدرت و حاکمیت را عینیّت می بخشد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

Embedded in these technologies, and the social changes they beget, is politics پشت این تکنولوژی ها و تغییرات اجتماعیِ متعاقبشان، "سیاست" نهفته است.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

بدقِلِق wicked problems مشکلات بدقِلِق طبق فرهنگ عمید، "بدقلق" به معنای "بدخو" است که از این بابت به معنی wicked نزدیک می شود

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

neat solutions to complex social issues are rarely, if ever, possible اساساً مسائل پیچیده ی اجتماعی، راه حل های شسته رفته ای ندارند.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

تکنولوژی پرست، شیفته ی تکنولوژی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

[مکان] جولان دادن در. . . ، آزادی عمل داشتن در. . . With his parents gone, he had the run of the house

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

[شهر] زیر پوست شهر technology leads to cities that are superficially smart but under the surface are rife with injustice and inequity تکنولوژی به شه ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

این واژه برخی اوقات به شکل صفت ( یا مضاف الیه ) به کار می رود، که در این صورت، ترجمه ی آن به "یادگیری ماشین" کاملاً مزخرف می شود، مثلاً: machine lear ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

نگاهی اجمالی انداختن به . . . حدوداً معادل Skim هست

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

التیام دادن، تسلّی دادن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

بافت سنّتی شهریِ مناطق شمال چین ( به خصوص پکن )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

خودجوش، خودانگیخته organic connections between people ارتباطات خودجوش میان مردم

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

منطق گریز

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

نوسان، افت و خیز ، فراز و نشیب

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

[انسان] در هم شکسته “Imagine, Alexey Ivanovitch, in the first place, a man destroyed—that is, not simply destroyed, but fundamentally” "خودتان تصو ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

[تصویر چاپی] تمام صفحه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

have/keep/put one's finger on the pulse of sth با نبضِ/ضرباهنگِ/اخبارِ . . . همگام شدن آگاهی از آخرین اتفاقات راجع به . . . در مورد. . . به روز بود ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

The saturated format bombards the reader with the graphics of commercial advertising صفحه آراییِ شلوغ و درهمِ مجله، خواننده را با تبلیغات تجاری، بمبا ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

( با لحنی ) رِندانه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

اثر مکتوب، اثر به چاپ رسیده و منتشر شده ( گاهی به معنای publication هست ) Her highprofile spreads آثار مکتوبِ جنجالی اش

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

به قول خیّام: چون عمر به سر رِسَد، چه بغداد و چه بلخ

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

اگر این واژه، قبل از یک ترکیب وصفی بیاید، ممکن است معناهای زیر را بدهد: صرفاً، منحصراً، بکلّی مثال: remarkably visual aesthetic اصول زیباییِ صرفا ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

پر تلاطم

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

غیر موجّه، ممنوعه unauthorized pleasures لذّتهای ممنوعه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٢

فرهنگ تبعید، فرهنگ اخراج، فرهنگ کنسل نوعی مدرن از تبعید است که در آن فرد، از حلقه های اجتماعی یا حرفه ای - به خصوص در رسانه های اجتماعی - بیرون راند ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

[معماری] کاربری، برنامه ی فیزیکی the parking garage that after six months became inhabited by many different programs پارکینگ مسقّفی که بعد از شش ما ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

مضمون بنیاد ( منبع: فرهنگ معاصر هزاره )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

تفرجگاه ساحلی جاده ی ساحلی ( جاده ی پیاده روی ) پیاده راهِ ساحلی/آب کنار/دریاکنار ( عمدتاً توسط معمارانِ منظر طراحی می شود )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

چوب چیزی را خوردن= تاوان چیزی را دادن او چوب سادگی اش را خورد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

. . . resulting from

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

در قبال

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

( شروع کردن بحث با یک موضوع خاص ) فتح باب، نقطه ی عزیمت China’s economy is her inaugural subject اقتصاد چین، نقطه ی عزیمت اوست ( برای پیشبُرد نظریا ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

بیش از هر چیز . . . These books are primarily filled with این کتاب ها بیش از هر چیز پُر شده اند از . . .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

کشش ( منبع: فرهنگ معاصر هزاره )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

طرح ریزی، نقشه ریزی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

پیاده کردن، پیاده سازی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

اگر قرار است. . . اگر بناست. . .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

سرمایه ی جهانی/جهانی شده/بین المللی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

عنوان کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

عنوان کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

با لحنی/رفتاری تحریک آمیز/شیطنت آمیز/وسوسه آمیز/اغواگرانه/شهوت انگیز

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

sterile efforts تلاشهای بی حاصل/بی ثمر/نافرجام

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

به باد انتقاد گرفتن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

نجات دادن this expansion liberates the periphery from its second - class status این توسعه ی ( بزرگ مقیاس ) ، مناطق پیرامون مرکز را از وضعیت حاشیه ای ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

کوره راه های جنگلی ( تعبیری هایدگری برای تفکر ) معادل انگلیسی: swath

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

[در مورد یک بنا/بافت/محوطه ی تاریخی یا شهری] جلوه ای مصنوعی و نمایشی و غیرواقعی به آن دادن، عمدتاً با اهداف گردشگری و جذب مشتری. واژه مشابه آن: Tou ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

صیقل یافته، زدوده، خالص، ناب، سره، پیراسته

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

بی رویه promiscuous proliferation تکثیر بی رویه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

[سبک، زبان] قلنبه سلنبه، پر طمطراق [ارزش، . . . ] بزرگ شده، گُنده شده [احساس، تصور] کاذب [قیمت] تورّمی ( منبع: فرهنگ معاصر هزاره )