پیشنهاد‌های فربد حمیدیان (٧٨٤)

بازدید
٢,٩٩٠
تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

". . . شناس" art connoisseur هنرشناس cheese connoisseur پنیرشناس ( کسی که متخصص تشخیص انواع پنیر است ) این واژه کاملا فرانسوی است. ( فرانسه، ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

چشم نواز

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

سرشناسی برجستگی چشمگیری وضوح ( منبع: فرهنگ معاصر هزاره )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

ملاحت جذابیت با نمکی شایستگی برازندگی ( منبع: فرهنگ معاصر هزاره )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

تفاخر تشخص مآبی ( منبع: فرهنگ معاصر هزاره )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

edc pen= everyday carry pen قلمی ارزانقیمت برای استفاده ی روزمرّه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

آراستگی برازندگی تناسب مقبولیت ( شخص ) وقار ( منبع: فرهنگ معاصر هزاره )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

( معماری ) بنایی که با تراکم فضایی، به دنبال تعامل کاربرانش است

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

لبه دار کردن سطوح ( مثلاً با کنگره ها و ابزارها، . . . )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

تکنولوژی ستیز، فنّاوری ستیز کسی که نسبت به هر فرم جدیدی از تکنولوژی مقاومت می کند و با آن مخالف است. "لودیست" دکتر علی معظمی در ترجمه کتاب "بحران ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

( انجیل لوقا ) پسر عزیزدردانه ای که پس از خطاهای فراوان، پشیمان به خانه بازگشته و والدینش او را بخشیده اند

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

( معماری ) ( استعاری ) ساختمانِ به افراط تزیین شده، اما با کارکرد ضعیف، و با هزینه ی ساخت گزاف

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

( مجازاً هم به کار می رود ) litany of objects نجوای اشیا

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

فراک ( فراک، معروف ترین گونه ی tailcoat است )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

غالب، عمومی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

تمایل

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

افسارگسیخته

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

هیچ انگارانه ( معادل ویکی پدیا )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

( مجازاً ) همسو، مطابق با ( مثلاً در ابتدای پاراگراف ) : . . . Consonant with همسو با آنچه تا الان گفتیم. . .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

عملاً

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

اتاق سرایداری خانه ی سرایداری اتاق نگهبانی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

قانونی کردن رسمی کردن اصلاح ( منبع: فرهنگ معاصر هزاره ) ( شهرسازی ) اصلاحات شهری

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

واژه "کلاسیک" در جایگاه اسم هم به کار می رود، و به معنای "اثر کلاسیک" است first classic of modern urbanism اولین اثر کلاسیک در زمینه ی شهرسازی مدرن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

( شهرسازی ) بافت شهری urban fabric= ( توضیح: ریچارد سِنِت معتقد است ابداع شیوه ی"تار و پود" در حرفه ی نسّاجی به تدریج طی چند نسل، منجر به ابداع شیو ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

( مجازاً ) قصه ی تودرتو، داستان چندلایه، نمایش در نمایش، فکر پیچیده ( منبع: فرهنگ معاصر هزاره ) مثال: داستانهای کلیله و دمنه ( معماری ) ( استعاری ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

اغفال گر گول زننده مرموز ( منبع: فرهنگ معاصر هزاره )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

سهل انگارانه با تسامح

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

( هنر و معماری ) تاریخگرایی یکی از اولین چاره های پست مدرنیسم برای رهایی از بایدها و نبایدهای مدرنیسم. رویکردی در معماری که در آن از عناصر و المان ها ...

پیشنهاد
٠

historicize ( هنر و معماری ) ساخت اثری به گونه ای که انگار، متعلق به گذشته است ( مثلاً با استفاده از مواد و مصالح قدیمی )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

تاریخی نما کردن چیزی کهنه نما کردن چیزی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

آکنده از زبان بازی پر از حرّافی ( منبع: فرهنگ معاصر هزاره )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

بت انگاری کردن از چیزی مثال: architectural ornament is culturally fetishized فرهنگ جامعه، از تزئینات معماری، بت انگاری می کند

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

خشکه مقدس زاهدمآبانه زاهد مآب زهدفروشانه زهدفروش قداست مآبانه قدیس وار قدیس خصال ( منبع: فرهنگ معاصر هزاره )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

( مجازاً، در مورد یک واژه ) عام، پرشمول، کلی، جامع مثال: “house” or somewhat looser “building” واژه ی "خانه" یا کمابیش واژه ی عام ترِ "ساختمان"

پیشنهاد
١

Dissolution of the Soviet Union Collapse of the Soviet Union

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

اشباع

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

جرگه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

تسلّی to salve her conscience= to quiet her conscience

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

( مجازاً ) برساخته مثال: The world is wrought with problems دنیا برساخته از مشکلات است

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

مسکن چندخانواری

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

( مجازاً ) ور رفتن با چیزی، مشغول شدن یا سرگرم شدن به چیزی ( به شیوه ای سرسری، غیرمتفکرانه و غیرانتقادی ) بازی بازی کردن They always flirt with new ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

غرابت گرایی ( هنر، معماری ) رویکردی شامل استفاده از تجلیات هنری، فرهنگی و اجتماعیِ سرزمین های دور.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

to strike a distinct chord= to be contrarian ساز مخالف زدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

( هنر، معماری ) سبک تزئینگرای "انفصال" یا "جدایی طلبی" که در اواخر قرن 19 عمدتاً در اتریش و آلمان پدید آمد. مشابه "آرت نوو"ی بلژیک، و از جنبش های پیش ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

تلقی دریافت ( در جایگاه اسم )

پیشنهاد
٠

supersede

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

تحت الشعاع قرار دادن چیزی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

inscribe ممکن است مصداق vandalism هم باشد و بار منفی داشته باشد مثال: those who inscribe public lavatory walls

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

متانت

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

خویشتنداری خودداری