litany

/ˈlɪtəni//ˈlɪtəni/

معنی: مناجات، مناجات وعبادت تهلیل دار
معانی دیگر: (مجازی) فهرست مکرر، (شکایت یا خواسته و غیره) چند باره، ذکر چیزی به تفصیل، (کلیسا) نیایش به صورت پرسش و پاسخ، مناجات ودعای دسته جمعی بطور سوال وجواب

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: litanies
(1) تعریف: a formal prayer that alternates between lines spoken by a leader and a response repeated by a congregation.

(2) تعریف: any recital that involves repetition or incantation, esp. a long or monotonous account, as of one's troubles.

- He dared not ask about her day at work for fear of receiving a litany of complaints.
[ترجمه گوگل] او جرأت نداشت در مورد روز کاری او بپرسد، زیرا می ترسید شکایت های زیادی دریافت کند
[ترجمه ترگمان] جرات نداشت درباره روز خود به خاطر ترس از دریافت یک سلسله شکایات از او سوال کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. the students' long litany of complaints
فهرست طولانی شکایات دانشجویان

2. She remained in the doorway, listening to his litany of complaints against her client.
[ترجمه گوگل]او در آستانه در ماند و به شکایات او از موکلش گوش داد
[ترجمه ترگمان]او در آستانه در ماند و به litany و شکایات خود در مقابل موکلش گوش داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The manufacturers are reported to have received a litany of complaints from dissatisfied customers.
[ترجمه گوگل]گزارش شده است که تولیدکنندگان شکایات زیادی از مشتریان ناراضی دریافت کرده اند
[ترجمه ترگمان]گزارش شده است که تولید کنندگان یک سلسله شکایت از مشتریان ناراضی دریافت کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A litany of nits, ringworm, fleas and unmentionables . . . But as the weeks and months passed, everything changed.
[ترجمه گوگل]انبوهی از نیتس، کرم حلقوی، کک و غیرقابل ذکر اما با گذشت هفته ها و ماه ها همه چیز تغییر کرد
[ترجمه ترگمان]تصاویری از حشرات، عفونت قارچی، کک و چروک، اما چون هفته ها و ماه ها گذشت، همه چیز عوض شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. That was the rich man's panacea for the litany of ills of the poor.
[ترجمه گوگل]این نوش داروی مرد ثروتمند برای انبوه بیماری های فقرا بود
[ترجمه ترگمان]این داروی مسکن مرد ثروتمندی بود که برای the گران بهای فقرا تجویز می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Erik chronicled a litany of childhood horrors during eight days under direct examination.
[ترجمه گوگل]اریک در طول هشت روز تحت معاینه مستقیم مجموعه ای از وحشت های دوران کودکی را شرح داد
[ترجمه ترگمان]اریک در طی هشت روز تحت معاینه مستقیم، یک سلسله وحشت از دوران کودکی را شرح داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Litany of the chariot as it moves on its runners, he wrote.
[ترجمه گوگل]او نوشت: طنین ارابه هنگام حرکت روی دونده هایش
[ترجمه ترگمان]در حالی که دعا می کرد ارابه را که روی runners حرکت می کرد ستایش کند، نوشت:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. As Joe Aliff went through his litany of death, his own sadness came into me.
[ترجمه گوگل]همانطور که جو آلیف در حال گذراندن دوره مرگش بود، غم خودش در من فرو رفت
[ترجمه ترگمان]همان طور که جو Aliff دعای مرگ را مرور می کرد، اندوه خودش به سراغم آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The litany was long and gruesome.
[ترجمه گوگل]این مراسم طولانی و وحشتناک بود
[ترجمه ترگمان]دعا طولانی و مخوف بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. For the end of her litany, Dalim reserved a very special prayer, one that she herself composed.
[ترجمه گوگل]دلیم برای پایان عبادت خود دعای بسیار ویژه ای را رزرو کرد، دعایی که خود او سروده بود
[ترجمه ترگمان]برای پایان نماز او، Dalim دعای بسیار مخصوص را برای خود ذخیره کرده بود که خودش ساخته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A part of the Democratic campaign litany is the claim that Republicans cut spending for Medicare.
[ترجمه گوگل]بخشی از مبارزات انتخاباتی دموکرات ها این ادعاست که جمهوری خواهان هزینه های مدیکر را کاهش داده اند
[ترجمه ترگمان]بخشی از تظاهرات انتخاباتی حزب دموکرات، این ادعا است که جمهوری خواهان مخارج بیمه مراقبت های پزشکی را کاهش داده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It was quite a litany of aggression, even though on at least one count she was entirely innocent!
[ترجمه گوگل]این بسیار پرخاشگری بود، حتی اگر حداقل در یک مورد او کاملاً بی گناه بود!
[ترجمه ترگمان]حتی یک دقیقه هم نگذشته بود که او کام لا بی گناه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Football, with its litany of gratuitous violence, is the culprit.
[ترجمه گوگل]فوتبال با خشونت های بی رویه اش مقصر است
[ترجمه ترگمان]فوتبال با litany خشونت gratuitous متهم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. And so on down the years the litany of excitement and drama has continued.
[ترجمه گوگل]و به همین ترتیب در طول سالها، شور و هیجان و درام ادامه یافته است
[ترجمه ترگمان]و پس از گذشت سال ها، آهنگ هیجان و درام همچنان ادامه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مناجات (اسم)
hymn, chant, psalm, litany

مناجات و عبادت تهلیل دار (اسم)
litany

انگلیسی به انگلیسی

• liturgical prayer; long monotonous recital or account
a litany is part of a church service in which the priest says a fixed group of words and the people reply, also using a fixed group of words.
a litany is also something, especially a list of things, that is repeated often or repeated in a boring or insincere way.

پیشنهاد کاربران

مناجات ودعای دسته جمعی بطور سوال وجواب، مناجات وعبادت تهلیل دار
a never ending litany of indignities and health problems
یه فهرست بلند بالای بی پایان از حقارت و بیماری
فهرست وار
noun
[count]
1 : a prayer in a Christian church service in which the people at the service respond to lines spoken by the person who is leading the service
2 : a long list of complaints, problems, etc.
...
[مشاهده متن کامل]

◀️He has a litany of grievances against his former employer.
◀️The team blamed its losses on a litany of injuries.
◀️ Litany against Fear

فهرست طولانی
فهرست بلندبالا؛ سیاهه ی طویل
( مجازاً هم به کار می رود )
litany of objects
نجوای اشیا
شعارهای راهپیمایی / دعای مذهبی که توسط روحانی خوانده می شود و مومنین آمین می گویند / هر چیزی که هویدا و فاحش است
1. a series of petitions for use in church services or processions, usually recited by the clergy and responded to in a recurring formula by the people
تعلق خاطر devotion
دعا و مناجات prayer
2. a tedious recital or repetitive series
تکرار repetition
لیست و فهرست listing

شکایت مکرر
فهرست شایع
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس