پیشنهاد‌های میلاد علی پور (٤,١٣٥)

بازدید
٣,٠٨٣
تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٥

بنا را بر چیزی گذاشتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

به استناد به

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

در رابطه با، با درنظر گرفتنِ

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

مجهول الهویه ی زن/مونث ( وقتی اسم فرد و هویت یک فرد، خصوصا در رابطه با اجساد، قابل شناسایی نباشد به آن جِین دو گفته می شود. و اگر جسد متعلق به مرد با ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

مجهول الهویه ی مرد. ( وقتی اسم فرد مشخص نباشد از کلمه ی جان دو برای مرد و جِین دو برای زنِ مجهول الهویه استفاده می شود. خصوصا در کالبد شکافی و امور ج ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

پزشک قانونی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

تحت کنترل داشتن، تحت مراقبت و نظارت داشتن/بودن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

داخل کردن، فرو بُردن، فرو کردن، تو بردن

پیشنهاد
٥

پیچ گوشتیِ چهارسو

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

به صورت قائم، ایستاده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

عقب رفتن، عقبکی رفتن ( به صورت فیزیکی )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

به شدت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

دارو ( کوتاه شده ی واژه ی medicine )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

یکی از مهمترین های آن، از بزرگترین مواردِ آن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

بدون جزئیات، صرفا ضروریات

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

با بی تفاوتی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٨

غیرنافذ

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢١

از درازکش، به نشسته درآمدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

پزشک متخصص

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

صندلی های هیئت منصفه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

به کار گرفتن، استفاده کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

مشاجره، جرو بحث، بحث و جدل، درگیری لفظی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

آزار دهنده، ناراحت کننده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

در آستانه ی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

وزیر ورزش کنونی ایران، که مردم کشور از او به عنوان �پدر پرسپولیس� یاد می کنند بابای پرسپولیس ددیِ پرسپولیس ابوالبیرسبولیس

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

تصمیم گرفتن، به نتیجه رسیدن، تعیین کردن، مقرر کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٨

علنی، به وضوح

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

اسب سواری ( گرچه سوارکاری مصطلح تر است، اما واژه ای جامع تر است ولی اینجا در معادل انگلیسی به عنوان اسب اشاره شده. سوارکاری می تواند به هر حیوان دیگر ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٨

همه می دانستند که، برهمه آشکار بود که، بر کسی پوشیده نبود که ( جهت ترجمه کردن درجمله )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

تحقق بخشیدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

زدن، حمله کردن، کتک زدن، چک زدن، کشیده زدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

دست کسی را باز گذاشتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

رو به فزونی، درحال افزایش

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

اختیار، قدرت، نفوذ، رهبری، کنترل

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

دوباره گواهی دادن، دوباره تصدیق کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

مُدام، سراسر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

دادخواست ارائه مدارک

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

من حیث المجموع، از اساس، از بُن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

عملی کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

سرمایه دار، بودجه دار

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

سرمایه دار ترین، به بهترین نحو با بودجه تأمین شده، تأمین شده ترین از لحاظ مالی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

با نفوذترین، پارتی دار ترین، گردن کلفت ترین

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

کسی که سرش به تنش می ارزد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

لت و کوب

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

دبیرِ شخصی، منشی منفعت شخصی، ( کارمندی در دادگاه است که به افرادی که قصد دارند خودشان در دادگاه کار دفاعیه خود را انجام دهند، کمک و مشاوره می رساند ) ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

مختومه ساختن، سرو ته چیزی را هم آوردن، لغو کردن، کان لم یکن کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

شدن، دچار شدن ( مثلا grew alarmed، نگران شد )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢١

همیشه ی خدا، مُدام

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

مدام

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

وکیل مدنی