پیشنهادهای توحيد (٣٧٨)
هوالعلیم سیماوا: مخفف سیما وآوا ، چهره وصدا ، تلویزیون ، صدا وسیما
هوالعلیم قاتق: خوراک ، آنچه با نان می خورند ، خورشِ نان مثال: ترتیزک خریدم قاتقِ نانم شود ، قاتلِ جانم شد
هوالعلیم لقمه پیچ : ساندویچ ، لقمه ی آماده ی پیچیده شده ، غذای آماده ی مصرف ( شامل: نان و قاتق و مخلفات )
هوالعلیم مینو وَش: مانند بهشت، مینو: پردیس، جنت، بهشت ، فردوس وَش : مثل و مانند ، شبیه. مینو وش مناسب برای اسم فامیل ، و اسم مکان و. . . . . ...
هوالعلیم مینو: بهشت، فردوس، منزلگاه ابدی نیکان در سرای دیگر ( آخرت )
هوالعلیم وَش: مثل، مانند ( مینو وش:مثل بهشت )
هوالعلیم سُکوتِستان: گورستان ، محل خاکسپاری مردگان ، وادیِ خاموشان ، منزلگاه لب فرو بسته گان، قبرستان ،
توحید هوالعلیم شبارام : آرامشِ شبانگاه ، آسودگی شبانه ، راحتی خیال در شب . . . . .
هوالعلیم توجیه: موجه جلوه دادن ، به زیبائی نشان دادن ، کاری را درست درنظر آوردن . . . . .
هوالعلیم شباهنگام: زمانِ شب ، شامگاه
هوالعلیم بوق ِسگ: پاسی ازشب گذشته ، زمانی بین غروب آفتاب و نیمه شب. متضاد ( بوقِ سگ ) میشود ( خروس خوان ) مثال: ازخروس خوان تا بوقِ سگ دنبال یک ...
هوالعلیم خروس خوان: صبح زود، پگاه ، سحرگاه، قبل ازطلوع آفتاب. صبحِ سحر متضاد ( خروس خوان ) میشود ( بوق سگ ) مثال: از خروس خوان تا بوقِ سگ دنبالِ ...
هوالعلیم قیمه:گوشت خرد شده به اندازه 2حبه قند ، که برای پختن خورشت قیمه و یا خورشت قرمه سبزی استفاده میشود. قَیِّمَه: پایدار ؛باارزش ، . . . . ...
هوالعلیم کلون یا کلوند پشت بند ( قفل ) درب های چوبی حیاط درقدیم. وآن یک قطعه چوب به شکل مکعب مستطیل به طول 60 و عرض15وضخامت 4 سانتی متر که دو لن ...
هوالعلیم کلون یا کلوند پشت بند ( قفل ) درب های چوبی حیاط درقدیم. وآن یک قطعه چوب به شکل مکعب مستطیل به طول 60 و عرض15وضخامت 4 سانتی متر که دو لن ...
هوالعلیم یعنی چه : به چه معناست ، چه مفهومی دارد ،
هوالعلیم شادین : شاد و خوشحال ، دلخوش ، آسوده خاطر شادین متضاد غمگین ( شادین ) نامی پسرانه. مترادف ( شاهین ) شادیانه : آنچه که ایجاد شادی و نش ...
هوالعلیم چینش: چیدن ، کوتاه کردن مو ، زدنِ سرشاخه درختان ، مرتب ومنظم کردن لوازم محل کار یا زندگی ، بریدن با قیچی ، کندن میوه از درخت و. . . . . .
هوالعلیم چِندِش: شخص یا چیزی که دیدنش حالِ آدم را بَد میکند. چِندِش آور : حال به هم زن ، اعصاب خورد کن ، سوهانِ روحِ آدمی
هوالعلیم معهد یعنی قرار گاه ، محل وعده وقرار ، جائی که درآن عهد و پیمان می بندند ، باشگاه
هوالعلیم آبا یعنی پدران ، اجداد ، پیشگامان ، پیشرو ، سرسلسله نسل ، بزرگ خاندان . دیس پسوند شباهت است یعنی مانند ، شبیه ، مثل ، همسان ، مشابه. آب ...
هوالعلیم مسیحا همان مسیح است که باالف تعظیم جمع شده و ترکیبى زیبا بوجود آورده . براى مسیح چند معنا گفته اند از جمله: مسح کننده ، مسح کننده بیماران ...
هوالعلیم بریان: برشته شدن گوشت برروی آتش را بریان میگوئیم. بریان اصفهان: یکی از غذا های مخصوص اصفهان است که بیشتر به عنوان ناهار استفاده میشود. ط ...
هوالعلیم ظاهراً : آنطوری که به نظر میرسد ، آنطور که پیداست، اینطوریکه احساس میشود، به ظاهر ، آنچه که به نظر می آید
هوالعلیم ریشه کلمه جبار ، جبر است؛ جبر متضاد اختیار است؛ جبر یعنی آنچه انجامش دراختیار ماو تحت اراده ما نباشد؛ جبر کاری است که انجامش توسط توانمندی ...
هوالعلیم توحید یعنی خداوند را به یگانگی دانستن، اقرار به وحدانیت خداوند. که یکی هست وهیچ نیست جز او وحده لا اله الا هو
هوالعلیم بسیار جبران کننده؛ وبسیار ترمیم کننده، از صفات بارى تعالی ؛ وبسیار ستمگر، ازصفات بندگان ظالم
فردائی