کلوند

لغت نامه دهخدا

کلوند.[ ک َل ْ وَ ] ( اِ ) نوعی از خیار بادرنگ. ( از برهان ) ( از آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). در کردی کلند ، به معنی کدو. و کولوندیر ، کدوی غلیانی. ( از حاشیه برهان چ معین ). || آنچه مانند تسبیح از انجیر و قیسی و گردکان و خرمای خشک بر رشته کشیده باشند و به این معنی با کاف فارسی هم آمده است. ( برهان ) ( آنندراج ). مرسله باشد از جوز و انجیر و مانند آن. ( صحاح الفرس ). ریسه. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) :
خواجه ما ز بهر گنده پسر
کرد از خایه شتر کلوند.
طیان ( از صحاح الفرس ).

کلوند. [ ک َل ْ وَ ] ( اِخ ) نام کوهی است و عربان کوه را جبل خوانند. ( برهان ) ( آنندراج ). نام کوهی. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - دستبند و مرسله از گردو و انجیر و غیره : ( خواج. ما ز بهر گنده پسر کرد از خای. شتر کلوند ) . ( رودکی ) ۲ - خیار با درنگ و انجیر و گردو و قیسی و خرمای خشک برشته کشیده کلونده .
نام کوهی است و عربان را جبل خوانند. نام کوهی

فرهنگ معین

(کَ وَ ) (اِ. ) ۱ - دستبند و مرسله از گردو و انجیر و غیره . ۲ - خیار و بادرنگ و انجیر، گردو و خرمای خشک به رشته کشیده .

فرهنگ عمید

۱. خیار بزرگ که برای تخم نگه دارند، خیار.
۲. خربزۀ نارس.
۳. انجیر و خرمای خشک که به نخ بکشند.

پیشنهاد کاربران

کلوند یک طایفه از لک های کورد است. من خودم بچه کلیایی هستم اینجا کلوند طایفه بزرگی هستن
بین نام خانوادگی" کَلوَندی" و واژه کِلوُند تفاوت هست
اینها فقط مانند هم نوشته می شوند
نام خانوادگی" کَلوَندی" یعنی کسی که توانایی در رهبری دارد

یکی از نام های خانوادگی ایل چاردولی های استان های کرد نشین و لر و لک
کل در زبان لکی به معنی بز کوهی است و پسوند وند پسوندی هست که در اسامی بیشتر طایفه های لک زبان دارند مانند کاکاوند، بیرانوند و . . . .
یکی از نام خانوادگی های ایل چهار دول که ریشه آنها به ساسانیان و خود ساسانیان نواده هخامنشیان هستند البته لازم به ذکر است که امروزه کلوندی ها به زبان کردی گویش چهار دولی تکلم می کنند.
کلوندی از اقوام هخامنشیان هستند
کلوندی نام خانوادگی قوم چرادول که اصالتا ایلامی هستند و به زبا ن کردی تکلم می کنند و از نوادگان بهرام پنجم یا بهرام گور پادشاه شاه ساسانیان هستند و اکنون در استان کردستان ایلام خوزستان کرمانشاه همدان و آذر باریجان غربی زندگی می کنند.
هوالعلیم
کلون یا کلوند
پشت بند ( قفل ) درب های چوبی حیاط درقدیم.
وآن یک قطعه چوب به شکل مکعب مستطیل به طول 60 و عرض15وضخامت 4 سانتی متر که دو لنگه درب حیاط را مجهز به دو پُل ( قطعه چوبی به شکل مکعب مستطیل که درمیان طول آن شیاری به طول 16 وعرض 5 سانتیمتر ایجاد میکردند ) و کلون در آن شیارها قرار میگرفت و باعث میشد 2 لنگه درب باهم متصل و درب قفل شود
...
[مشاهده متن کامل]

بپرس