پیشنهاد‌های محمدرضا سلطانی زرندی (مؤلف) (١٥,٣١٨)

[ضرب المثل] باید بسوزی و بسازی

[ضرب المثل] آبی که ریخته رو نمی تونی جمع کنی

[ضرب المثل] از تو به یک اشارت، از من به سر دویدن

[ضرب المثل] خود کرده را تدبیر نیست ( انوری خود کرده را تدبیر چیست *زهرخند و خون گری خود کرده ای )

[ضرب المثل] کنار گود نشستی می گی لنگش کن

[ضرب المثل] مشت نمونه ی خرواره

[ضرب المثل] هر چقدر پول بدی، همون قدر آش می خوری

[ضرب المثل] کس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من

[ضرب المثل] کفگیرم به ته دیگ خورده

[ضرب المثل] شتر دیدی، ندیدی ( به روی خودت نیار )

[ضرب المثل] توبه گرگ مرگه

[ضرب المثل] پا توی یه کفش کردن

[ضرب المثل] هم خدا رو می خوای هم خرما رو!

[ضرب المثل] مارگزیده از ریسمان سیاه و سفید می ترسد

[ضرب المثل] نخود هر آشی شدن

[ضرب المثل] کسی رو از روی ظاهر قضاوت نکن

[ضرب المثل] تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها

[ضرب المثل] آب در کوزه و ما تشنه لبان می گردیم

[ضرب المثل] از دنده چپ بلند شده

[ضرب المثل] باد آورده رو باد می بره

[ضرب المثل] یه دست صدا نداره

[ضرب المثل] جوجه رو آخر پاییز میشمرن

[ضرب المثل] دندون اسب پیشکشی را نمی شمردند

[ضرب المثل] هر گردی گردو نیست

[ضرب المثل] دیر رسیدن بهتر از هرگز نرسیدن است

[ضرب المثل]1. دو صدا گفته چون نیم کردار نیست 2. به عمل کار برآید، به سخن دانی نیست

[ضرب المثل] شاهنامه آخرش خوشه

[ضرب المثل] از آب گل آلود ماهی گرفتن

[ضرب المثل] تر و خشک با هم می سوزن

1. [ضرب المثل] پیمانه اش پر شده 2. پاش لب گوره

[ضرب المثل] هر جا بری آسمون همین رنگه

[ضرب المثل] خواهی نشوی رسوا، هم رنگ جماعت شو

[ضرب المثل] آب تو هاون کوبیدن

[ضرب المثل] پول علف خرس نیست

[ضرب المثل] نوش دارو بعد از مرگ سهراب

[ضرب المثل] سرکه نقد به از حلوای نسیه ست

[ضرب المثل] آب از آب تکان نخواهد خورد

[ضرب المثل] هر که بامش بیش، برفش بیشتر

1. [ضرب المثل] از هر دست بدی، از همون دست می گیری. 2. چیزی که عوض داره گله نداره 3. هر چه کنی به خود کنی، گر همه نیک و بد کنی 4. انگشت مکن رنجه به د ...

[ضرب المثل] به مرگ بگیر تا به تب راضی بشه

[ضرب المثل] کار از محکم کاری عیب نمی کنه

[ضرب المثل] جیب خالی، پز عالی

[ضرب المثل] جنگ اول به از صلح آخر

[ضرب المثل] وقتی آبها از آسیاب افتاد

[ضرب المثل] حقیقت تلخه

[ضرب المثل] مرغ همسایه غازه

[ضرب المثل] دوست آن است که گیرد دست دوست ( در پریشان حالی و درماندگی )

[ضرب المثل] 1. ( سر به آب بردنم نه از ره غرض است ) ، ترک عادت موجب مرض است؛ 2. نیش عقرب نه از ره کین است، اقتضای طبیعتش این است.

[ضرب المثل] علف باید به دهن بزی شیرین بیاد

[ضرب المثل] کار امروز را به فردا میافکن