پیشنهاد‌های محمدرضا سلطانی زرندی (مولف) (٩,٣٣٦)

نام قدیمی روستایی است از توابع بخش مرکزی شهرستان زرند در استان کرمان که در پنج کیلومتری زرند ( کیلومتر 5 جاده زرند کرمان ) قرار دارد. نام جدید آن مطه ...

نام جدید روستای تاج آباد است که در پنج کیلومتری جاده زرند کرمان قرار دارد و بقعه متبرکه خواجه ابورضا ( از سادات عظام موسوی و از نسل ابوجعفر محمد از ن ...

مطالعات دارودرمانی، مطالعه استفاده های دارویی و اثرات داروها، ترجمه انگلیسی این مفهوم در دیکشنری merriam - webster: the study of the therapeutic use ...

کسر ترکیبی، کسر مختلط

در گویش مردم کرمان به معنای پلاسیدن و تقریبا گندیدن استفاده می شود و عموما در خصوص میوه کاربرد دارد.

[پزشکی]مقطع نگاری رایانه ای ، برش نگاری رایانه ای

قلب شناسی: مطالعه قلب عملکرد طبیعی و بیماریهای آن از نظر پزشکی و درمانی

disturbing public opinion

تغذیه مصنوعی ( معمولا وریدی )

پنجره درمانی: بازه بین حداقل غلظت موثر و حداقل غلظت سمی دارو

[پزشکی، علوم سلامت] کارآزمایی بالینی: مطالعه تحقیقاتی بر روی افراد با هدف ارزیابی یک مداخله پزشکی، جراحی یا رفتاری

واحدهای تجمیع کننده

در زبان کرمانی بِل تلفظ میشه به معنای بگذار، اجازه بده، رها کن، ول کن، صبر کن،

( عامیانه، مستهجن ) دخل کسی را آوردن، کسی را به خاک سیاه نشاندن، دهن کسی را سرویس کردن، کسی را بیچاره کردن

( عامیانه، کنایه از ) کسی را بیچاره کردن، کسی را به خاک سیاه نشاندن

ماساژ قلبی

احیاء قلبی ریوی، احیاء قلبی تنفسی ،

نوسان، فشردگی

خلط خونی

ضدزهر - پادزهر

گزیدگی

[پزشکی] مقاوم به درمان

[پزشکی] اندیکاسیون، مورد مصرف، مورد استعمال

کمکی، حمایتی، یاری رسان، یاری گر

محدوده

اختصاص مندی

برونشوره {پزشکی}: تولید خلط آبکی بیش از 100 میلی لیتر در روز

مسمومیت کولینرژیک {پزشکی}: مسمومیت با مهارکننده کولین استراز ( داروهای تجویز شده، گازهای عصبی در جنگ های شیمیایی و تروریستی و ترکیبات ارگانوفسفره یا ...

{پزشکی} آگاه ( به زمان و مکان )

{پزشکی} ( بیمار ) رو به موت

بعد از یه مدت ( مثلاً تو اینستاگرام میزنه که فلانی بعد از یه مدت استوری گذاشته )

{پزشکی} بروز یا ظهور علائم بیماری

{پزشکی} عدم آگاهی به زمان و مکان

{آمار} اختصار Confidence interval به معنای "فاصله اطمینان"

{پزشکی} سکته معمولا مغزی {البته ممکن است به عنوان سکته قلبی هم استفاده شود، اما عموماً در مورد سکته قلبی واژه MI یا myocardial infarction استفاده می ...

{پزشکی} MI، آنفارکتوس میوکارد، سکته قلبی، حمله قلبی another term for heart attack.

بیمارستان ( یهودیان ) بارنز

غربال اختلال بلع سکته مغزی بیمارستان یهودیان بارنز

[پزشکی ] آسپیراسیون: ورود مواد خارجی ( معمولا از داخل معده یا دهان ) به ریه ها به هنگام دم و تنفس

{پزشکی} شاخص ثبت و تجزیه و تحلیل سکته مغزی حاد لوزان

{پزشکی} شاخص بارتل برای فعالیت های زندگی روزمره

{پزشکی} کنترل ( دفع ) روده ای

{پزشکی} خوداختیار ( مقبال بی اختیار ) : قادر به کنترل حرکات روده و مثانه و جلوگیری از دفع بی اختیاری ادرار و مدفوع

{پزشکی} کنترل ( دفع ) مثانه ( ادرار )

( شاخص ) طبقه بندی سنگری آسیب های اندام تحتانی ناشی از انفجار

{پزشکی} مقیاس مشاهده ای رفتاری درد ( BOPS ) برای درد اطفال پس از عمل جراحی

{پزشکی} مقیاس مشاهده ای رفتاری درد ( BOPS )

{پزشکی} post operative : {صفت} ( مربوط به ) بعد از عمل ( جراحی ) ، post operation: {اسم} پس از عمل ( جراحی )

صورت ( چهره ) درهم

{پزشکی} ارتباط کلامی