coagulation

/koʊˌæɡjʊˈleɪʃn̩//kəʊˌæɡjʊˈleɪʃn̩/

معنی: انعقاد، لختگی، دلمه شدگی
معانی دیگر: لخته شدن، ماسیدن

جمله های نمونه

1. Blood becomes stickier to help coagulation in case of a cut.
[ترجمه م] خون چسبناک تر می شود تا در صورت بریدگی به انعقاد کمک کند.
|
[ترجمه گوگل]خون برای کمک به انعقاد در صورت بریدگی چسبناک تر می شود
[ترجمه ترگمان]خون به stickier تبدیل می شود تا به انعقاد خون در صورت برش کمک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. An abnormal coagulation profile and raised portal pressure then tend to enhance longitudinal and circumferential expansion, resulting in submucosal dissection.
[ترجمه گوگل]نمایه انعقادی غیر طبیعی و افزایش فشار پورتال باعث افزایش انبساط طولی و محیطی می شود که منجر به تشریح زیر مخاطی می شود
[ترجمه ترگمان]یک پروفایل چسبندگی غیر عادی و افزایش فشار پورتال، تمایل به افزایش انبساط طولی و پیرامونی ایجاد می کند که منجر به تجزیه submucosal می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. However, the outer surfaces are inactive in coagulation tests.
[ترجمه گوگل]با این حال، سطوح بیرونی در آزمایشات انعقادی غیر فعال هستند
[ترجمه ترگمان]با این حال، سطوح خارجی در تست های چسبندگی غیر فعال هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It is customary to check patients' blood coagulation before ERCp and correct any detected abnormality.
[ترجمه گوگل]مرسوم است که انعقاد خون بیماران قبل از ERCp بررسی شود و هر گونه ناهنجاری تشخیص داده شده اصلاح شود
[ترجمه ترگمان]مرسوم است که پیش از ERCp تماس خون بیماران را بررسی کرده و هر گونه abnormality ردیابی شده را اصلاح کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It was most advantageous to the coagulation that made the raw influent wastewater acidify 20 hours.
[ترجمه گوگل]بیشترین سود را برای انعقاد داشت که فاضلاب ورودی خام را 20 ساعت اسیدی کرد
[ترجمه ترگمان]این آب بیش از همه به خاطر انعقاد آب مایع ورودی که ۲۰ ساعت به هدر رفت مفید بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Traditionally, the blood coagulation scheme has been divided into extrinsic and intrinsic pathways, converging at the point where factor X is activated.
[ترجمه گوگل]به طور سنتی، طرح انعقاد خون به مسیرهای بیرونی و درونی تقسیم می شود که در نقطه ای که فاکتور X فعال می شود، همگرا می شوند
[ترجمه ترگمان]به طور سنتی، طرح انعقاد خون به مسیرهای داخلی و بیرونی تقسیم شده است و در نقطه ای که عامل X فعال می شود، به هم می رسند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Microwave tissue coagulator(MTC)was used in resection and coagulation ofhepatic cancer in 22 patients.
[ترجمه گوگل]در رزکسیون و انعقاد سرطان کبد در 22 بیمار از منعقد کننده بافت مایکروویو (MTC) استفاده شد
[ترجمه ترگمان]؟ بافت Microwave (MTC)در resection و انعقاد خون ofhepatic در ۲۲ بیمار مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The experimental results show that the coagulation treatment can effectively remove the organics with molecular weight(MW) greater than 30 000, which is responsible for reduction in membrane flux.
[ترجمه گوگل]نتایج تجربی نشان می‌دهد که تیمار انعقادی می‌تواند به طور موثر مواد آلی با وزن مولکولی (MW) بیشتر از 30000 را حذف کند که مسئول کاهش شار غشایی است
[ترجمه ترگمان]نتایج تجربی نشان می دهد که رفتار انعقاد خون می تواند به طور موثر the را با وزن مولکولی (MW)بزرگ تر از ۳۰۰۰۰ افزایش دهد، که مسئول کاهش شار غشا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Objective To microwave coagulation and subcutaneous pruning plus microwave coagulation treatment of the two methods of clinical analysis of axillary osmidrosis.
[ترجمه گوگل]هدف انعقاد مایکروویو و هرس زیر جلدی به همراه درمان انعقاد مایکروویو از دو روش آنالیز بالینی اسمیدروز زیر بغل
[ترجمه ترگمان]هدف از انعقاد microwave microwave و تزریق زیرجلدی به اضافه درمان چسبندگی مایکروویو دو روش آنالیز بالینی axillary osmidrosis
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Conclusion Using the RF heat coagulation treatment to cure cervical erosion is both rapid and effective.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری استفاده از درمان انعقاد حرارتی RF برای درمان فرسایش دهانه رحم سریع و موثر است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری استفاده از روش انعقاد حرارتی RF برای درمان فرسایش رحم هم سریع و هم موثر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Historically, settled coagulation wastes and backwash waters had been disposed of without treatment.
[ترجمه گوگل]از لحاظ تاریخی، پسماندهای انعقادی ته نشین شده و آب های پس شویی بدون تصفیه دفع می شدند
[ترجمه ترگمان]از نظر تاریخی، coagulation، wastes را حل و فصل کرده بود، و آب های آن بدون درمان از بین رفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Harbour coal powder waste water treated with chemical coagulation method is studied.
[ترجمه گوگل]پساب پودر زغال سنگ بندر تصفیه شده با روش انعقاد شیمیایی مورد مطالعه قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]پودر زغال سنگ بندر با روش انعقاد شیمیایی مورد مطالعه قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The pilot system composed of coagulation, anaerobic, aerobic and advanced treatment processes was used to treat wastewater from manufacture of tobacco slice by papermaking process.
[ترجمه گوگل]سیستم آزمایشی متشکل از فرآیندهای تصفیه، انعقاد، بی هوازی، هوازی و پیشرفته برای تصفیه پساب حاصل از تولید برش تنباکو با فرآیند کاغذسازی مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]سیستم آزمایشی متشکل از انعقاد coagulation، بی هوازی، aerobic و advanced است که برای تصفیه فاضلاب از تولید برش تنباکو به وسیله فرآیند papermaking استفاده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. With the same method, activity of coagulation factor II and platelet aggregation rate were furthermore measured in rats.
[ترجمه گوگل]با همین روش، فعالیت فاکتور انعقادی II و سرعت تجمع پلاکتی در موش‌ها نیز اندازه‌گیری شد
[ترجمه ترگمان]با همان روش، فعالیت عامل انعقاد factor II و نرخ تراکم پلاکت در موش های آزمایشگاهی اندازه گیری شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

انعقاد (اسم)
conclusion, ratification, coagulation, coalescence, gelation, ligation

لختگی (اسم)
coagulation

دلمه شدگی (اسم)
coagulation

تخصصی

[شیمی] انعقاد، دلمه شدگى، لختگى، لخته شدن، ماسیدن
[عمران و معماری] انعقاد - دلمه ساختن
[مهندسی گاز] دلمه شدن، ماسیدن، لختگی
[بهداشت] انعقاد
[نساجی] انعقاد - بسته شدن - لخته شدن
[معدن] کواگولاسیون (عمومی فرآوری)
[خاک شناسی] انعقاد
[پلیمر] لخته شدن، انعقاد
[آب و خاک] هم آوری، انتعقاد

انگلیسی به انگلیسی

• act or process of clotting; becoming clotted

پیشنهاد کاربران

✅ واژه ( با جداسازی اجزاء تشکیل دهنده ) : coagul/ation ✅ تلفظ واژه: kō - ag - ū - LĀ - shun ✅ معادل کاربردی، فارسی و توضیح واژه: لخته شدن خون ✅ اجزاء و عناصر واژه ( ریشه، پیشوند یا پسوند ) در پزشکی : -
✅ توضیح و تفسیر انگلیسی: formation of a clot
[پزشکی] لخته شدن خون
coagulation ( شیمی )
واژه مصوب: انعقاد
تعریف: ناپایدار شدن و مجتمع شدن اولیۀ ذرات معلق ریز و کلوئیدی موجود در آب با افزودن مواد شیمیایی مناسب
انعقاد - لخته شدن خون - لخته
Can see that coagulation ?
انجماد
لخته سازی
انعقاد

بپرس