carpus

/ˈkɑːrpəs//ˈkɑːpəs/

(کالبد شناسی) مچ، استخوان های مچ

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: carpi
• : تعریف: the wrist, or the wrist bones collectively.

جمله های نمونه

1. Carpus is heavy - boned, wider front than at the side.
[ترجمه گوگل]کارپوس سنگین است - استخوانی، جلویی پهن تر از پهلو
[ترجمه ترگمان]Carpus عضلانی و front و wider از هر طرف است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The carpus or wrist bone is actually two sets of four bones. The carpal bones not only join the hand and forearm but also allow a variety of wrist movements.
[ترجمه گوگل]استخوان کارپوس یا مچ دست در واقع دو مجموعه از چهار استخوان است استخوان‌های مچ دست نه تنها دست و ساعد را به هم می‌پیوندند، بلکه امکان حرکات مختلف مچ را نیز فراهم می‌کنند
[ترجمه ترگمان]استخوان مچ یا مچ در واقع دو سری از چهار استخوان است استخوان های carpal نه تنها به دست و ساعد متصل می شوند بلکه به انواع مختلفی از حرکات مچ کمک می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Carpus is heavy-boned, wider in front than at the side.
[ترجمه گوگل]کارپوس استخوانی سنگین دارد و در جلو پهن تر از پهلو است
[ترجمه ترگمان]استخوان بندی ظریف و عضلانی دارد و از هر طرف پهن تر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Carpus —— the bones of the wrist.
[ترجمه گوگل]کارپوس - استخوان های مچ دست
[ترجمه ترگمان] Carpus … استخون مچ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Carpus exactly in line with the forearms. Strong boned .
[ترجمه گوگل]کارپوس دقیقا در راستای ساعد استخوان بندی قوی
[ترجمه ترگمان]Carpus دقیقا با ساعد دست و پنجه نرم می کند خال قوی داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The arthroscopic portals and synovial membrane of carpus in cows were studied in this experiment by using arthroscopy.
[ترجمه گوگل]پورتال های آرتروسکوپی و غشای سینوویال کارپ در گاوها در این آزمایش با استفاده از آرتروسکوپی مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]The arthroscopic و غشای synovial of در گاوها در این آزمایش با استفاده از arthroscopy مورد مطالعه قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The cellular constituents of the carpus and tarsus were investigated in 6 healthy Holstein cows.
[ترجمه گوگل]ترکیبات سلولی کارپوس و تارسوس در 6 گاو هلشتاین سالم مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]اجزای سلولی of و tarsus در ۶ گاو سالم هولشتاین بررسی شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The cloke that I left at Troas with Carpus, when thou comest, bring with thee, and the books, but especially the parchments.
[ترجمه گوگل]جامه‌ای را که در تروآس نزد کارپوس گذاشتم، وقتی آمدی، کتاب‌ها و مخصوصاً کاغذهای پوست را با خود بیاور
[ترجمه ترگمان]The که من در Troas با Carpus، هنگامی که از نزدیک می آیی و کتاب ها و کتاب ها را همراه خودت بیاور، به خصوص دست نوشته ها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Describes 3D reconstruction segmentation display and the analysis results of pollen spore, chaperonin, head, cervical bone, cannon born and carpus.
[ترجمه گوگل]نمایش تقسیم‌بندی بازسازی سه بعدی و نتایج تجزیه و تحلیل اسپور گرده، چپرونین، سر، استخوان گردن، توپ متولد شده و کارپوس را توصیف می‌کند
[ترجمه ترگمان]Describes ۳ بعدی تقسیم بندی بازسازی و تجزیه و تحلیل نتایج حاصل از گرده spore، chaperonin، head، استخوان گردنی، cannon و carpus را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. German Shepherd forelimb: the scapula to be long, tilted position and access. On the carpus and the former at right angles around wrist.
[ترجمه گوگل]اندام جلویی ژرمن شپرد: کتف بلند، کج شده و دسترسی داشته باشد روی کارپ و اولی در زوایای راست اطراف مچ دست
[ترجمه ترگمان]شفرد آلمانی forelimb: استخوان کتف باید بلند، کج و معوج باشد در the و former در سمت راست مچ دست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Tim. 4:13 The cloak which I left in Troas with Carpus, bring when you come, and the scrolls, especially the parchments.
[ترجمه گوگل]تیم 4:13 خرقه‌ای را که در تروآس نزد کارپوس گذاشتم، وقتی آمدی، و طومارها، مخصوصاً کاغذهای پوست را بیاور
[ترجمه ترگمان]تیم ۴: ۱۳ شنل که در Troas با Carpus باقی مانده بود، وقتی که تو اومدی، و the، به خصوص دست نوشته ها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Results: The ulnar nerve was divided within the ulnar canal carpus into the superficial and deep branches.
[ترجمه گوگل]نتایج: عصب اولنار در داخل کارپوس کانال اولنار به دو شاخه سطحی و عمیق تقسیم شد
[ترجمه ترگمان]نتایج: عصب ulnar به درون کانال ulnar تقسیم شد و به شاخه های سطحی و عمیق تقسیم شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[زمین شناسی] مچ دست استخوان های مچ: الف) پنجمین بخش pereiopodal از بدن یک سخت پوست نرم قشره (malacostracan ) که بطور انتهایی نسبت به مروس و بطور ابتدایی نسبت به پروپودوس، قرار گرفته است. و تشکیل دهنده بخش سوم یک endopod عادی می باشد. ب) مچ یک چهارپا ـ جمع: carpi. مترادف: carpopoda/ مچ.
[بهداشت] استخوانهای مچ دست

انگلیسی به انگلیسی

• wrist; wrist bones

پیشنهاد کاربران

✅ واژه ( با جداسازی اجزاء تشکیل دهنده ) : carpus ✅ تلفظ واژه: KHAR - pus ✅ معادل کاربردی، فارسی و توضیح واژه: ( استخوان ها ی ) مچ ✅ اجزاء و عناصر واژه ( ریشه، پیشوند یا پسوند ) در پزشکی : carp/o
[پزشکی] ( استخوان ها ی ) مچ

بپرس