پیشنهاد‌های سیدحسین اخوان بهابادی (٣,٠٢٤)

بازدید
٦,٥٣٢
تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

سَیْبْ:عطا، بخشش. برای یادسپاری بهتر می توان از شیوه هایی چون برقرار کردن رابطه بین کلمه جدید با کلمه ی آشنا قبلی استفاده کرد. کلمه آشنا:سیب، میوه ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

إِلَهِی لَوْ قَرَنْتَنِی بِالأَْصْفَادِ وَ مَنَعْتَنِی سَیْبَکَ مِنْ بَیْنِ الأَْشْهَادِ وَ دَلَلْتَ عَلَی فَضَائِحِی عُیُونَ الْعِبَادِ خدایا، اگر م ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

برای یادسپاری بهتر می توان از شیوه هایی چون برقرار کردن رابطه بین کلمه جدید با کلمه ی آشنا قبلی استفاده کرد. کلمه جدید:صِفاد به معنی غل و زنجیر . ک ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

برای یادسپاری بهتر می توان از شیوه هایی چون برقرار کردن رابطه بین کلمه جدید با کلمه ی آشنا قبلی استفاده کرد. مثال اول: کلمه جدید:اصفاد به معنی غل ها ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

این کلمه با کلمه ی لوس هم خانواده اند.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

کتاب های مصباح که در مفاتیح الجنان آمده است : 1مصباح شیخ یا مصباح شیخ طوسی ( مصباح المتهجد ) 2مصباح کفعمی 3 مصباح سید یامصباح الزائر ( از سید بن طا ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

برای یادسپاری بهتر می توان از شیوه هایی چون تقسیم واژه به کلمات کوچکتر و در صورت لزوم ایجاد تغییر در جهت معنادار شدن، سپس داستان سازی و در نهایت تجسم ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

relate=شرح دادن ، بازگو کردن، مربوط کردن، ربط دادن. برای یاد سپاری بهتر می توان از روش هایی چون ارتباط برقرار کردن بین کلمه ی جدید با کلمه ی اشنای ق ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

به کسی که بی جهت سر وصدا راه انداخته، زن یا مرد ، گفته می شود چرا کولیگری در میاری یا چرا کولی بازی در میاری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

به کسی که بی جهت سر وصدا راه انداخته، زن یا مرد ، گفته می شود چرا کولیگری در میاری یا چرا کولی بازی در میاری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

به کسی که بی جهت سر وصدا راه انداخته، زن یا مرد ، گفته می شود چرا کولیگری در میاری یا چرا کولی بازی در میاری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

چگونه معانی کت/kat/ را به ذهن بسپاریم؟ کلمه ی کت با چه کلمه هایی می اید: 1. کول ( کت و کول ) که به معنی کتف و شانه است و کت هم به همین معناست. 2. ن ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

برای یادسپاری بهتر می توان از شیوه هایی چون برقرار کردن رابطه بین کلمه جدید با کلمه ی آشنا قبلی استفاده کرد بطور مثال، مسوولین کشور نباید خرابکاران ر ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

ممزوج. ممزوج بیشتر مخلوط است. مثلا ممزوج آب و گلاب. امشاج بیشتر ترکیب است. که در اثر ترکیب صفات جدیدی پدیدار می شود مثلا امشاج اسپرم با تخمک که باع ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

امشاج. ممزوج بیشتر مخلوط است. مثلا ممزوج آب و گلاب. امشاج بیشتر ترکیب است. که در اثر ترکیب صفات جدیدی پدیدار می شود مثلا امشاج اسپرم با تخمک که باع ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

زمهریر:سرمای شدید. برای یادسپاری بهتر می توان از شیوه هایی چون تقسیم واژه به کلمات کوچکتر و در صورت لزوم ایجاد تغییر در جهت معنادار شدن، سپس داستان ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

برای یادسپاری بهتر می توان از شیوه هایی چون برقرار کردن رابطه بین کلمه جدید با کلمه ی آشنا قبلی، بازی ذهنی با کلمات و غیره استفاده کرد، مثال؛ این قوا ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

برای یادسپاری بهتر می توان از شیوه هایی چون برقرار کردن رابطه بین کلمه جدید با کلمه ی آشنا قبلی، بازی ذهنی با کلمات و غیره استفاده کرد، مثال؛ این قوا ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

معرفی یادسپاری به روش ساخت تصویر ذهنی ( با حافظه سپاری چندین کلمه با هم ) : در یک خانواده ی ترک، آنا ( مادر به ترکی ) و آتا ( پدر به ترکی ) و آتیه ( ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

معرفی یادسپاری به روش ساخت تصویر ذهنی ( با حافظه سپاری چندین کلمه با هم ) : در یک خانواده ی ترک، آنا ( مادر به ترکی ) و آتا ( پدر به ترکی ) و آتیه ( ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

معرفی یادسپاری به روش ساخت تصویر ذهنی ( با حافظه سپاری چندین کلمه با هم ) : در یک خانواده ی ترک، آنا ( مادر به ترکی ) و آتا ( پدر به ترکی ) و آتیه ( ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

معرفی یادسپاری به روش ساخت تصویر ذهنی ( با حافظه سپاری چندین کلمه با هم ) : در یک خانواده ی ترک، آنا ( مادر به ترکی ) و آتا ( پدر به ترکی ) و آتیه ( ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

معرفی یادسپاری به روش ساخت تصویر ذهنی ( با حافظه سپاری چندین کلمه با هم ) : در یک خانواده ی ترک، آنا ( مادر به ترکی ) و آتا ( پدر به ترکی ) و آتیه ( ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

معرفی یادسپاری به روش ساخت تصویر ذهنی ( با حافظه سپاری چندین کلمه با هم ) : در یک خانواده ی ترک، آنا ( مادر به ترکی ) و آتا ( پدر به ترکی ) و آتیه ( ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

در گویش مردم بهاباد به استامبولی به معنای ظرفی که برای بردن گل ، گچ و ملات در بنایی کاربرد دارد، قواره/Ghavareh /گفته می شود.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

فردی که چیزهای نیکوبرای خود می خواهد نه برای یاران خود. ج، مستاثرین. مثال برای این کلمه: وَأعْلَمْ أنَّکَ لِلْرّاجِینْ بِمُوضِعِ اِجابَهِ وَ لِلْمَه ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

افرادی که چیزهای نیکوبرای خود می خواهند نه برای یاران خود. مثال برای این کلمه: وَأعْلَمْ أنَّکَ لِلْرّاجِینْ بِمُوضِعِ اِجابَهِ وَ لِلْمَهْلُوفِینَ ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

مثال برای این کلمه: وَأعْلَمْ أنَّکَ لِلْرّاجِینْ بِمُوضِعِ اِجابَهِ وَ لِلْمَهْلُوفِینَ بِمَرصَدِ إغاثِهِ وَ أنَّ فِی اللَّهُفِ إلی جُودِکَ وَ الرِّ ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

برای یادسپاری بهتر می توان از شیوه هایی چون برقرار کردن رابطه بین کلمه جدید با کلمه ی آشنا قبلی استفاده کرد فرض کلمه ی آشنا: ممدوح به معنای مدح شده، ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

برای یادسپاری بهتر می توان از شیوه هایی چون برقرار کردن رابطه بین کلمه جدید با کلمه ی آشنا قبلی استفاده کرد فرض کلمه ی آشنا: ممدوح به معنای مدح شده، ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

برای یادسپاری بهتر می توان از شیوه هایی چون برقرار کردن رابطه بین کلمه جدید با کلمه ی آشنا قبلی استفاده کرد فرض کلمه ی آشنا: ممدوح به معنای مدح شده، ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

محمود:بر وزن مفعول و از ریشه حمد وبه معنی حمد شده، ستایش شده. ممدوح:بر وزن مفعول و از ریشه مدح وبه معنی مدح شده، ستایش شده. حمد و مدح تقریبا معانی ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

ممدوح:بر وزن مفعول و از ریشه مدح وبه معنی مدح شده، ستایش شده. محمود:بر وزن مفعول و از ریشه حمد وبه معنی حمد شده، ستایش شده. حمد و مدح تقریبا معانی ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

مناهل:آبشخور ها برای یادسپاری بهتر می توان از شیوه هایی چون برقرار کردن رابطه بین کلمه جدید با کلمه ی آشنا قبلی استفاده کرد و به تصویرسازی و داستان س ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

منهل:آبشخور. برای یادسپاری بهتر می توان از شیوه هایی چون برقرار کردن رابطه بین کلمه جدید با کلمه ی آشنا قبلی استفاده کرد و به تصویرسازی و داستان ساز ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

خاور=شرق=East خاورمیانه =شرق میانه=Middle East

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

آموزش سرعت نور به زبان ساده و همراه با طنز: حداکثر سرعت ماشین ها بطور متوسط 200 یا 300 است انصافا باید سرعت نور یک خورده بیشتر باشد ( خب، بی خیال هزا ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

رَأَّیْتُمُوه : کلمة أصلها الفعل ( رَأَّى ) فی صیغة الماضی المعلوم منسوب لضمیر الجمع المذکر ( أنتم ) وجذره ( رءی ) وجذعه ( رأی ) وتحلیلها ( رأیتم و ه ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

جذر یعنی ریشه. در ریاضیات، جذر همان رادیکال ( کلمه فرانسوی ) است و به معنای ریشه و اساس عدد مثلا ریشه دومِ چهار، عدد دو است. در ادبیات، جذرِ کلمه ی ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

رایت. اصل رایت، رأیت است که همزه به الف بدل شده است و به معنای رؤیت، دیدن و مشاهده است اما از آنجا که پرچم نشانه ای است که برای دیدن برپا کنند تا ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

رایت:رؤیت، دیدن، مشاهده. اصل آن رأیت است که همزه به الف بدل شده است. از آنجا که پرچم نشانه ای است که برای دیدن برپا کنند تا مردم ببینند به پرچم ن ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

[کِش، کِش، کِش] ( اسم صوت ) برای راندن مرغ، کیش کیش کیش ( لهجه تهرانی ) . برای راندن و هدایت مرغ و خروس ها به مرغدونی یا خونه اون ها با تاریک شدن ک ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

( اسم صوت ) برای راندن مرغ، کیش کیش ( لهجه تهرانی ) . برای راندن و هدایت مرغ و خروس ها به مرغدونی یا خونه اون ها با تاریک شدن کم کم هوا در انتهای ر ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

( اسم صوت ) برای راندن مرغ، کیش کیش ( لهجه تهرانی ) . برای راندن و هدایت مرغ و خروس ها به مرغدونی یا خونه اون ها با تاریک شدن کم کم هوا در انتهای ر ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

( لهجه ی تهرانی ) ( اسم صوت ) برای راندن مرغ، کِش کِش. برای راندن و هدایت مرغ و خروس ها به مرغدونی یا خونه اون ها با تاریک شدن کم کم هوا در انتهای ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

در گویش شهرستان بهاباد به جای وز وز کردن به معنای حرف زدن بیجا و پیاپی یا ورور کردن به معنای پرحرفی و وراجی از واژه ی کِر کِر کردن استفاده می شود: ای ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

کرکر کردن. در گویش شهرستان بهاباد به جای وز وز کردن به معنای حرف زدن بیجا و پیاپی یا ورور کردن به معنای پرحرفی و وراجی از واژه ی کِر کِر کردن استفاد ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

در گویش شهرستان بهاباد به جای وز وز کردن به معنای حرف زدن بیجا و پیاپی یا ورور کردن به معنای پرحرفی و وراجی از واژه ی کِر کِر کردن استفاده می شود: ای ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

تَغَمَّدَهُ اللّه برحمتِه: خداوند او را در پوشش رحمت خود قرار دهد، خداوند او را در رحمت خود بپوشاناد.

پیشنهاد
١

تَغَمَّدَهُ اللّه برحمتِه: خداوند او را در پوشش رحمت خود قرار دهد، خداوند او را در رحمت خود بپوشاناد.