خبال

لغت نامه دهخدا

خبال. [ خ َ ] ( ع اِ ) فساد. تباهی. ( از منتهی الارب ) ( از متن اللغة ) ( از معجم الوسیط ) ( از اقرب الموارد ) ( از تاج العروس ) ( از لسان العرب ) ( از البستان ) ( ترجمان عادل بن علی ) ( مهذب الاسماء ) : «یا ایها الذین آمنوا لاتتخذوا بطانة من دونکم لایألونکم خبالا ودوا ما عنتم قد بدت البغضاء من افواههم ». ( قرآن 118/3 ). «لو خرجوا فیکم ما زادوکم اِلاّخبالا». ( قرآن 47/9 ).
ز جد چون بدو جِدّ پیوسته بود
برحمت مرا بهره داد از خبال.
ناصرخسرو.
|| نقصان. ( از متن اللغة ) ( از معجم الوسیط ) ( از اقرب الموارد )( از تاج العروس ) ( از منتهی الارب ) ( از البستان ) ( از لسان العرب ). || هلاک. ( متن اللغة ) ( معجم الوسیط ) ( اقرب الموارد ) ( لسان العرب ). || رنج. ( از منتهی الارب ) ( از البستان ) ( از اقرب الموارد ) ( از متن اللغة ) ( از معجم الوسیط ) ( از تاج العروس ) ( از لسان العرب ). || کوفتگی. ( از متن اللغة ) ( از معجم الوسیط ) ( از تاج العروس ). || عیال. ( از متن اللغة ) ( از معجم الوسیط ) ( از تاج العروس ) ( از منتهی الارب ) ( از لسان العرب ) ( از البستان ). || جنون و شبه جنون. ( از متن اللغة ) ( از معجم الوسیط ). || زهر کشنده. ( متن اللغة ) ( معجم الوسیط ) ( از اقرب الموارد ) ( از البستان ) ( از لسان العرب ) ( از تاج العروس ) ( از منتهی الارب ). || منع. جلوگیری. || رفتن چیزی. ( از متن اللغة ). || زردابه دوزخیان . ( از متن اللغة ) ( از منتهی الارب ) ( از لسان العرب ) ( از اقرب الموارد ) : «من شرب الخمر سقاه اﷲ من طینة الخبال یوم القیامة». ( حدیث نبوی ، به نقل معجم الوسیط ). || گندیدگی گرداگرد چاه بر اثر کهنگی و خوردن آب سنگ چین آنرا که چون دلو در مغاکهای آن درآید دریده گردد. ( از تاج العروس ) ( از متن اللغة ) ( از منتهی الارب ) ( از لسان العرب ). || ( مص ) شل شدن دست کسی. ( از منتهی الارب ) ( از لسان العرب ) .

فرهنگ فارسی

فساد تباهی

فرهنگ عمید

۱. فساد، تباهی.
۲. نقصان.
۳. رنج.
۴. دیوانگی.

دانشنامه اسلامی

[ویکی اهل البیت] خَبال به معنای فساد، تباهی است.
یا ایها الذین آمنوا لا تتخذوا بطانة من دونکم لا یألونکم خبالا ودّوا عنتّم قد بدت البغضاء من افواههم ; ای مسلمانان از غیر همدینانتان دوست هم راز و صمیمی مگیرید، که آنان در تبهکاری نسبت به شما ذره ای کوتاهی نکنند ، شکست شما آرزوی آنها است ، دشمنیشان در باره شما به زبانهاشان آشکار گردید ... . زرداب دوزخیان.
از امام باقر (ع) روایت است که فرمود: «ما و پیروانمان از طینت علیین آفریده شدیم و دشمنان ما از گل «خبال» (فاسدی از گل و لای) آفریده شدند».

پیشنهاد کاربران

کلمه ( خبال ) به معنای شر و فساد است و بهمین جهت است که جنون را ( خبل ) هم می گویند، چون در جنون ، فساد عقل است .
برای یادسپاری بهتر می توان از شیوه هایی چون بهره مندی از کلمات تداعی کننده و سپس برقراری ارتباط جالب بین کلمه ی تداعی شده و معنای کلمه عمل کرد و به ان پر و بال داد،
موضوع انتخابی برای آسان سازی یادگیری : خبال به معنای تباهی و فساد.
...
[مشاهده متن کامل]

تداعی کننده ی کلمه ی خبال: مثلا خباز به معنای نانوا
برقراری ارتباط :بعضی خباز ها خبال کننده نان هستند مثلا سوختن زیاد نان که باعث تباه شدن نان این نعمت خداوند می شوند و به عبارتی باعث فساد آن می شود آیا سوخته ی نان قابل خوردن است و این پولی که از مردم به این وجه گرفته می شود حلال نیست.
خلاصه نتیجه :پول خباز خبال کننده حلال نیست. خبال یعنی تباهی، فساد.

ان الدنیا دار خبال و وبال و زوال و انتقال لا تساوی لذاتها تنغیصها و لا یفی سعودها بنحوسها و لا یقوم صعودها بهبوطها. ( از غررالحکم مولای متقیان علی علیه السلام )
به راستی که جهان سرای فساد و تبهکاری و رنج و نیستی و دگرگون گشتن است. لذاتش با مکدر ساختنش برابری نمی‏کند و نیک بختیش به بد بختیش و بالا رفتنش به پایین آمدنش ارزش ندارد.
...
[مشاهده متن کامل]

فساد - تباهی

بپرس