تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کوتاه شده goodmorning برای افراد تنبل

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گور زن غول ( روح خبیثی که اموال مرده را از قبرش می دزدد ) مرده خوار دزد قبر سارق قبر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

اینطوره

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

محکوم قبلی زندانی قبلی بازداشتی قبلی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

To come to existence To happen To take place To be found To be present To come about The accident occurred at dawn

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خویشاوند مذکری که رابطه خونی با شما دارد حتی اگر شما از وجود او بی اطلاع باشید. The king died in October and was succeeded by his kinsman, Fredrick

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

renal = کلیوی، مربوط به کلیه colic = قولنج، درد ناگهانی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

متداول ترین رایج ترین شایع ترین معمول ترین متعارف ترین

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

To wait until the end of a difficult event or situation They saw out the strong storm at home آنها تا پایان توفان سخت در خانه منتظر ماندند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

همچنین کشف و تعیین محل هدف با رادار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

nil nil draw صفر صفر مساوی ( در فوتبال )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

گذشته foul به معنی خطا کردن در یک مسابقه ورزشی One of the defenders fouled Smith.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نوعی غذای پر انرژی بدون گوشت، پر از سبزیجات با نشاسته کم شامل: پودر چیلی ( فلفل پر ادویه ) هویج فلفل سیر قارچ لوبیا چشم بلبلی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

find it hard to decide دو دل بودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دارویی جهت درمان سرطان که در ۱۹۵۰ معرفی شد ولی موثر بودنش هیچگاه به اثبات نرسید.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

نوعی سم گیاهی که شکارچیان بومی هنگام شکار برای سر نیزه شان استفاده می کردند.

پیشنهاد
٠

عقلتون از دست دادی!

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

to drive to another location that isn't too far

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

To have a low opinion of someone قبول نداشتن کسی دست کم گرفتن کسی نظر منفی داشتن به کسی با تحقیر نگاه کردن به کسی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

A day that you will always remember because something good happens to you then The day I started my favorite job is a red letter day for me

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

زاییده فکر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سنگ ساب صیقل دهنده سطوح ( اعم از چوب، سنگ، پلاستیک، . . )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کنترل معکوس ( در بازی های ویدئویی )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

معنی پول پرست و پول دوست را هم می دهد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

علاوه بر معانی ذکر شده: زن قوی که بجای همسرش که به جنگ رفته کار می کند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بسیا صرفه جو

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پیشگام، پیشقدم لقب مادام کوری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Cantor/chanter آوازه خوان مذهبی در گروه های مسیحی یا یهودی که بصورت تک خوان اجرا میکند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

minuete نوعی رقص گروهی برای زوجها ( فرانسه قرن هفدهم )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

کسی را زیر نظرگرفتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

یک معامله خیلی خوبی انجام دادن ( هنگام خریدبا تخفیف زیاد ) و در موارد دیگر با منفعت بیشتر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

قرص سوخت که ساخت آلمان است و انرژی زیادی تولید می کند و معمولا در کمپها برای تولید روشنایی و جوشاندن آب جهت تهیه غذا استفاده می شود. از اجزای اصلی آن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Serial number Say nothing Signal to noise ( radio ) Screen name Substantia nigra ( brain )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

۱. نوعی شیرینی گرد حاوی عسل و شکر تقریبا شبیه نون خامه ای که بصورت بسته بندی در مغازه هم فروخته می شود. معانی محاوره ای دیگر: ۲. Sweetheart ۳. Darlin ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بین گروهی، بین طبقاتی ( گروههای اجتماعی، اقتصادی، . . . ) Interclass marriage

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

عینک دماغی بدون دسته که فقط از یک طرف بند داشته و مربوط به اواخر قرن ۱۹ و اوائل قرن ۲۰ می شده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Instant Media "IM"is for news and business but social media is international and mostly for teenagers

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

have the most important position If something takes pride of place , you put it in the best position A photo of his grandparents took pride of placeo ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

From Spanish. It means "hand to hand" fighting with no weapon

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

رهبری خدمتگذار رهبری و هدایتی که الویت اولش خدمت به مردم است نه توسعه قدرت و ثروت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

The ability to get knowledge without an explanation درک مستقیم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کار ت شانس برگه برنده His rich parents can't be a get out of jail free card if he breaks the law

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مشیت تقدیر مقررات محلی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بچه یا فرد جوانی که مثل بره بی گناه و دوست داشتنی است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تعریق، عرق ریختن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

To use trickery actions to hide something or get something حیله، عذر، بهانه، طفره رفتن، گریز

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تماس های تک زنگ از کشورهای دیگر جهت کلاهبرداری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

می خوام الان اینجا را ترک کنم می خوام الان بزنم بچاک الان می خوام از اینجا برم می خوام الان جیم شم میخوام الان فرار کنم می خوام در رم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

من نمی توانم تحمل کنم I can't bear having pets at home

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

a group of close male friends who share a common goal