پیشنهاد‌های صمد توحیدی(شهرام) (٢,٢٠٣)

بازدید
١,٥٢٥
تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

" راهدار ":رادارradar

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بادست تهی چگونه زر افشانیم. چون بی سر وپا چگونه سر افشانیم. چون باد به دست دام تا میباشد. بی بار و زبرگ چگونه زر افشانیم. باید که به گنج خویش دست ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

روز چون از سخن عشق کبابش کردم. شب که آمد زسرودیش بخوابش کردم. مه و خورشید به دیدار رخش می آمد. اختر اوج هما بود ورکابش کردم. می پرستیم و ز چشم سی ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دی شب پیشین که حرف از مرد واز نامرد رفت. نیز ازهم روی سرخ و یا که روی زرد رفت. تا نسیم روز به بیداری سخن از یار بود. نیز هم از مهرورزی شد که همچون ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آن پری چهره که دی راز ونیازم می گفت. از من دل شده بنگر دلنوازم می گفت. مهرورزی بنمود وناز فرمود و بگفت. تا ز پیوند به جاوید ترازم می گفت. کور دل ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هر چند به جاودانگی سر خوشیم و مست. کز جاودان ساخته ایم و بویم هست. یک چند در پی آرمان می شویم روان. یک چند به پیروزیمان که هم نیست و هست. با یکدگر ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گاه آن است که آیین اهورا نگری. برتر از آنچه نهان باشد وپیدا نگری. باغ زرتشت جهان پر گل و پر لاله ببین. روشنای دل وجان را زین زوایا نگری. مهر را آ ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هر چه باشم و هر کجا باشم بی نبود تو داد می کنم. همه پار ه های بود ونبود پر از آن همه یاد می کنم. فرزانش همه آفرینش است همه بنگر همه بینش است. به ر ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گواهکده:مشهد.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

غزل برد من را به سوی عدم. . عدم راچشیدم بدیدم قدم. شدم بودن خویشتن را گواه. فرای همه هست پرچم زدم. چو لبخند زد یار دلجوی من. شده در سخن هردو پهل ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بنگر به کسی که دیگری را رام می کند. یا باهمند و کار دلارام می کند. آن دو زهم دوربدند نزدیک گشته اند. اینک به دل چون می وچون جام می کند. دوری دو ر ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

درود بر آزادی و آیینش. درود بر مرام و قوانینش. درود بر آزادی خجسته آزادی. درود برسرزمین حماسینش. درود برآزادی خجسته آزادی. درود بر اندیشه و آیین ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نگر تا که کجایی یا که چندی. اگر یابی به اندرزی و پندی. روند روزگاران مردمانند. کم و بیشش نخواهی یا روندی. به زاد و مُرد مردم نیک بنگر. نگیرش هم ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به راه آدمی شد ای بسا کار. تلاش و زندگی وشور در کار. اگر خامه نماید کار و دانش. نباشد دانش و نی هرگزش کار. به هر فردی توانی رشته ای بست. کنون آه ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ای که خواهی به زیگار تو خوش دل باشی. مرج آن است کنار گل خوش گل باشی. بی شکیبند بهاران همه مرغان چمن. باشد افسوس اگر باشی و خوردل باشی. فصل مهمانی ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به نگاه عشق بنگر نگرش از بود وهستم. زهمای مهر برتر ننهد بازی به دستم. من از آن کبوتران که شدست عشق آشیانم. به پرم به کار ناید به پرش شاهین شستم. ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ای یار مرا بنگر و از خود دگری بین. وز چشم خرد بنگر و از خود مگری بین. چون موج زخود رفته به ساحل بخروشم. چون یم که به دریا بفشاند گهری بین. چون نا ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دوستانند و برای دوستان می سوزند. در نیایش به خدایند به شب یا روزند. راستی را که نخست جملهء نابی آرند. دوستان امروزه روزی دشمنی آموزند. کس ندانست ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رفتی و عهد شکستی و نشد آوازی. راستی کج کله ها تا نقش خود می بازی. راستی در عهد وپیمان کجا بود وفا. تا که در نقش تو دیدیم شگفتی رازی. سر به سر دان ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کجا گیتی بود از بهر سوری. ازل را تا ابد باید سروری. به روز رویدادم هر چه خواهید. که این گیتی نمی ارزد به گوری. به نزد باند راند و خواند بازی. چ ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در کوچه باغ نیستی گشتم روانه. تا بهر مهر و دوستی یابم نشانه. دور از هیا هوی جهان و این زمانه. آرام یابم زندگی آنجاست خانه. آبی بر آرم از پس تن جا ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ساقی ره عیش و طرب خوب می زنی. گفتی سلام و بر سر من چوب میزنی. مارا نخست بر عشق رخت کرده پای بند. بر دست وپایِ بستهء میخکوب می زنی. روزی نوازش تو ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آنان که راه عشق به یاران نموده اند. با جاودان عاشق ودلدار بوده اند. با سر خوشان وادی عیش و طرب بگوی. اینان لباس اطلس و دیبا گشوده اند. هوراگنان ب ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

۱_پرستشگاه خورشید. ۲_معبد خورشید.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اکوان :اخوان. اکوان دیو :برادران دیو. پس فارسی می باشند.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رام بردن:تسلیم. رامبرد:تسلیم شد. رام شدن. رام نمودن. رام کردن.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تراز؛ دو یا چند تراز دارد.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هر کس در زندگی به نیت خود به کار وبار زندگی می پردازد پس؛ ۱_اگر کار وبارش با نیت نیک باشد دست با شاهد مقصود در آغوشش باد. ۲_اگر بد نیت باشد یک زرشک ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به بوی گل شبدر به روی گل شبدر. رود کودک زیبا به کوی گل شبدر. نگر تا چه که زیبا وز این رنگ چه غوغا. نگر آنکه ببینی ز روی گل شبدر. چو خواهی بگردی ب ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در جاودان هر کو نشیند به سور عشق. بر دیگرش مخوان چو بگرفت شور عشق. فرزانگان که یگانه به کوی آفرینشند. دلخوش بوند وسر خوش اندر شعور عشق. غمخوار کو ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گفتم که دور و زمانت مر آشکار نیست. گفتا درست دماغ ودلم به کار نیست. گفتم که چیست بر داشت تو از شبانه روز. گفتا بجز وصال مرا کار وبار نیست. گفتم ک ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

روز پیروزی ایران شادباد. شاد باد آن روزگاران شاد باد. کام بهمن گشت شیرین جاودان. بانگ آزادی و انسان شاد باد. لاله ها اندر خیابان ها و کوی. کشت گ ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گاه می باشد که مردم شاد و خندان می شود. گاه دیگر همچنان خندان و شادان می شود. گفته ای دارم که هر کس خواند پر جان می شود. هر کسی اندر هوای جان و جا ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

" دوشاخ خور. دوشاخه خور. دوشاخور. دوشاخور . دو شاخه خوار. دوشاخ خوار. ":پریز؛ خور و خوار =برای همه.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از آزمون بهانهء در دست بنگرید. بسپرده پاسبان به کسی مست بنگرید. یا مست را به پاسبان چون سپرده اند. یا می چرا به بی سر و بی دست بنگرید. آنانکه جان ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یاران من ار فناء فی الله بخواهید. فتوای من آن است اگر آن راه بخواهید. باید که ریا کار شوید بی کم و بی کاست. سر منزل آن یار اگر جاه بخواهید. عمریس ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اینک غزل که چهره را آشنا کند بسی. آهوی ناب که نافه اندر هوا کند بسی. خورشید بین که آینه را پاک می کند. همچون هوا که اختران جابجا کند بسی. اینک زم ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هر شب به یاد تو دلم سر باز می کند. وز نام او به سوی تو آغاز می کند. بنگر ترانه ای که به نام تو می زند. برتربود زهر چه دگر ساز می کند. آواز دل به ر ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کنون گاه آن است به صحرا روم. ره دشت گیرم به بالا روم. به کوه ودر ودشت ودریا زنم. به بوم و بر و بام و هر جا روم. ره مرغزار همچو گلزار نیز. به باغ ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ز آزادی نگو آزاد بنشین. ریاکاری گزین دلشاد بنشین. چو مست لاابالی باش یارا. روند مستی و اوتاد بگزین. اگر خواهی جهان بر کام باشد. روندش را چو حزب ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گر چه این گفتم هنوزش زود باد. راستی را راستی در پود باد. سنگدل گشتم ز کار روز گار. ورنه می باید ز اشکم رود باد. جانم از تلخی چو کام مرگ شد. آن ه ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دی به گاه سحرم یاد گلستان آمد. قصهء سرو و گل و سوسن و و ریحان آمد. باغبان تا که فراق گل و بلبل دانست. یادش از خرمی فصل بهاران آمد. ناله دیگر نتوا ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شهرام. شهرام. ص. صمد شهرام.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

*شیطان را دینهای ابراهیمی شناسه نموده اند و نفرینی و لعنتی است بر پایهء خود ادیان ابیایی، بااین همه خود شیطان مردم را سر کار می گذارد لعن و نفرینش کن ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

" دانسته ":تعبیه ( برای شعر ) . زین تعبیه:دانسته. می دان. پندار. انگار.

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خون خدا: ثارالله.

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد

بستمانی. بستمان:تامین.

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برخی خوار ( ی ) :رانت خوار ( ی )

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خود رایی:باند بازی.

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خودیگرایی:پارتی بازی.