ترجیح بلامرجح

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] ترجیح بِلامُرَجِّح، اصطلاحی فلسفی و کلامی می باشد.
ترجیح بلامرجّح بدین معناست که فاعل، یکی از دو امر متساوی و متماثل را بدون غایت و مقصدی خاص برگزیند.
 
تعریف ترجّح بلامرجّح
این اصطلاح گاهی به صورت ««ترجّح بلامرجّح»» بیان می شود که در این صورت به این معناست که یکی از دو امر متساوی از جمیع جهات، بدون مبدأ فاعلی، بر دیگری رجحان یابد.
 
نظر فلاسفه ومتکلمان در ترجّح بلامرجّح
فلاسفه و متکلمان به اتفاق، «ترجّح بلامرجّح» را محال می دانند و در این باره میان ایشان اختلافی نیست. همچنین به نظر آنان «ترجیح مرجوح بر راجح» در مسائل اعتباری به طور مطلق قبیح است و در مسائل حقیقی و امور تکوینی، در صورتی که رجحانِ طرفِ راجح به ضرورت و وجوب باشد، محال است؛ زیرا راجح و مرجوح دو امر متضایف اند و ضرورت یا اولویت مرجوحیتِ طرف مرجوح به ضرورت یا اولویت راجحیتِ طرفِ راجح وابسته است، بدین معنا که اگر راجحیتِ طرفِ راجح ضروری باشد، مرجوحیتِ طرفِ مرجوح نیز ضروری خواهد بود و اگر راجحیت طرف راجح اولویت داشته باشد، مرجوحیت طرف مرجوح نیز اولویت خواهد داشت.
فلاسفه و متکلمان در باره بدیهی یا نظری بودن امتناع «ترجیح بلامرجّح» اختلاف نظر دارند:

نظر فلاسفه در ترجیح بِلامُرَجِّح
...

دانشنامه آزاد فارسی

تَرجیح بِلامُرجِّح
اصطلاحی است در اصول فقه. هرگاه دو دلیل در مقام معارضه با یکدیگر قرار گیرند و یکی از آن دو دارای مزیتی باشد آن مزیت را «مرجِّح» و دارندۀ چنین مزیتی را «راجح» و دلیل معارض را «مرجوح» خوانند. بنابراین در مقام تعارض، تقدیم یکی بر دیگری بدون مزیّت، ترجیح بلامرجح است و این عقلاً و شرعاً قبیح است. مثلاً دو روایت معارض باشند یکی موافق با کتاب (قرآن شریف) و دیگری مخالف با کتاب. چنانچه روایتی که مخالف با مفاد کتاب است ترجیح داده شود، ترجیح بلامرجح است.

پیشنهاد کاربران

( ( ترجیح�؛ یعنى رجحان، برترى و امتیاز داشتن چیزى نسبت به چیز دیگر. این اصطلاح گاهى در فلسفه به کار می رود و گاهى در فقه یا اصول ( عالم اعتبار ) .
�بلا مرجح�؛ یعنی بدون جهت و علتی، چیزی ترجیح داده شود.
...
[مشاهده متن کامل]

الف. معنای ترجیح بلا مرجح در فلسفه: در فلسفه گفته می شود، ترجیح بدون مرجّح محال است.
توضیح: هر فعل و اثرى که در حد قوّه و امکان باشد، نسبت آن به وجود و عدم، مساوى است و براى وجود آن، باید علّتى وجود داشته باشد و الّا اگر بدون دخالت علت و عاملى از مرحله قوه و امکان به مرحله وجود برسد، مستلزم محال است؛ زیرا در جاى خود ثابت شده است که هیچ معلولى بدون علّت؛ وجود پیدا نمی کند. این وجود اثر یا فعل ممکن، بدون دخالت علّت یا عامل را ترجیح بدون مرجّح گویند که محال و ممتنع است‏.
بنابراین، ترجیح بلا مرجح؛ یعنى فعل و اثرى بدون دخالت علّت و عاملى از مرحله قوه و امکان خارج شده و به وجود برسد که این یعنى تحقق معلول بدون علت.
ب. معنای ترجیح بدون مرجّح در فقه و اصول ( عالم اعتبار ) : یعنی اگر دو دلیل یا دو نظر با یکدیگر در تعارض باشند، چنانچه یکى از آنها مزیت و رجحانى داشته باشد، آن را مقدم می دارند، ولى اگر هیچ کدام از دو دلیل یا دو نظر، مزیّت و رجحانى نداشته باشد و یکى از آنها مقدم داشته شود، این ترجیح بدون مرجّح است که از نظر عقل قبیح و زشت است، هرچند در امور اعتبارى، ترجیح بدون مرجّح، مستلزم ممتنع و محال نخواهد شد.

ترجیح دادن یک راه بر راهی دیگر و یا انتخاب بین دو چیز بدون تصمیم گیری آگاهانه از پیش و بطور غریزی یا انگیزه ای در زیر سطح آگاهی و خود آگاهی بصورت ناخود آگاه . بلا به معنای بدونِ و مرجع یعنی سرچشمه یا منبع
...
[مشاهده متن کامل]
رجوع کردن. منابع یا سرچشمه های اصلی مراجعه در وجود انسان عبارت اند از سر و دل و غریزه و فهم و عقل و حواس پنجگانه و خاطرات. نفس مجرد یعنی من یا خود فقط نقش مشاهده و شاهد بی طرف را ایفا می کند و جان عامل حیات بخش است و نقش دیگری را عهده دار نمی باشد. لذا اگر یک نفر با پاهای خود به کنار یک چاه رفت و درون آن افتاد، خطا و گناه این رویداد به گردن نفس و یا حواس پنجگانه و خمیرمایه تثلیثی ساختاری مادی - روانی - روحی کالبد وی نمی باشد بلکه به گردن فهم و عقل پرورش نیافته وی . نفس مجرد بطور مستقیم از پشت دریچه های حواس پنجگانه شاهد زندگی دنیوی نمی باشد بلکه به کمک تفسیر قوای ادراکی فهم و عقل روی دریافت های حواس پنجگانه . لذا انسان بخصوص دینی نباید از هوا و هوس های به اصطلاح نفسانی بترسد بلکه از ناپختگی و یا کج پختگی فهم و عقل خویش. و تقسیم نفس به چهار نوع اماره و لوامه و ملامه و مطمئنه ، مطمئنن و یقینن و بدون شک و تردید یک تقسیم بندی خیالی - اوهامی می باشد و تهی از حقیقت و بریده از واقعیت و بخصوص مبارزه با نفس تحت عنوان جهاد اکبر. هر فرد انسانی دارای ده تا من یا خود و یا نفس مجرد می باشد مشتمل بر پنج نفس مجرد مردانه و پنج نفس مجرد زنانه.

توجه کنید که این معنا در فقه و در فلسفه باهم متفاوتند
معنای عامیانه یعنی انتخاب یکی از دو چیز بدون دلیل و منطق و اطلاع دقیق
یعنی فعل و اثرى بدون دخالت علّت و عاملى از مرحله قوه و امکان خارج شده و به وجود برسد که این یعنى تحقق معلول بدون علت

بپرس