پیشنهادهای سجاد صالحی (٤٦٦)
عوامل تداوم بخش
عوامل آشکارساز یا تسریع کننده
عوامل زمینه ساز یا مستعدکننده
عوامل آشکارساز
عوامل زمینه ساز
عضلات شانه
از هم پاشیده
Major General سرلشکر
در متون روان شناسی به عنوان تنظیم کننده استفاده می شود. از ناظر در مباحث پزشکی و روان شناسی، با لفظ سوپروایزر یاد می شود.
هسته فوق کیاسمایی یک یا دو ناحیه کوچک در هیپوتالاموس که بر کنترل ریتم های شبانه روزی موثر است.
suprachiasmatic nucleus یک یا دو ناحیه کوچک در هیپوتالاموس که بر کنترل ریتم های شبانه روزی تاثیر گذار است.
ابراز کردن، بیان کردن، بیانگری
در متون روان شناسی، پویا/پویایی/پویشی
کفایت، بسندگی، صلاحیت، شایستگی
سازش، مصالحه، و گاهی نیز به خطر انداختن
Projection یا برون فکنی، نوعی مکانیسم دفاعی است که به عنوان مثال در واکنش های پارانوئیدی اتفاق می افتد. برون فکنی فرار از تکانه ها و فانتزی های ناخود ...
استفاده بیشتر از ظرفیت ذهنی سازی
به معنای استفاده کمتر از ظرفیت ذهنی سازی. مفهومی است تخصصی در مباحث روان شناسی و تصویرسازی ذهنی
در برخی متون، "جنسی" معادل بهتری است.
بیماری پذیری
برافراشته
پرت کردن حواس از چیزی
سر در برآوردن از چیزی
در متون تخصصی روان شناسی و روان پزشکی، مخفف not otherwise specified به معنی نامشخص است.
نامشخص
روان سنجی گرایانه
غدد فوق کلیوی جنسی مثال: a congenital adrenogenital disorder یک اختلال مادرزادی مربوط به نابهنجاری غدد فوق کلیوی جنسی
اشتغال ذهنی پیدا کرد
نمونه موردی
هدفمند
علائم = تنها توسط درمانگر یا تیم درمانی تشخیص داده می شود
قابل تعمیم مثال: the list of applicable symptoms لیست نشانه های قابل تعمیم
نشانه = تنها توسط فرد بیمار قابل گزارش و تعریف است
نشانه ها = تنها توسط فرد بیمار قابل گزارش و تعریف است
به رسمیت شناخته می شوند
در مورد انسان و حیوانات اگر به کار برده شود، میخکوب شدن معادل خوبی برای ترجمه است. در متون روان شناسی = میخکوب شدن
نسنجیده، خام، ناپخته
همه گیرشناسی
در برخی متون فرایند معادل خوبی است
کودکان نوپا
در ژنتیک احتمالاٌ منظور توارث پذیری باشه مثال: the presence of high familial loading of depression and polymorphisms in SLCGA4 and BNDF genes
بارداری
گزارش کننده
گاهی به معنی نظم مثال: living arrangements نظم زندگی
دانشجوی تحصیلات تکمیلی
گسست از روابط اجتماعی ناوابستگی اجتماعی
انزوای اجتماعی
خونسرد ، ساکت ، آرام
سیستم جنگ، گریز، بهت
نظریه حساسیت به تقویت Jeffrey Alan Gray