پیشنهاد‌های علی باقری (٣٨,٢٠٦)

بازدید
٢٥,٧٢٩
تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

- سید انام ؛ سید انبیاء.

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

سید ناس ؛ مقصود رسول اکرم ( ص ) است.

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

سید آفاق ؛ سید ابرار.

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

سیدالبشر ؛ نعت است رسول اکرم ( ص ) را : بشرح شرع محمد که سیدالبشر است همال تو کس از ابناء بوالبشر نبود. سوزنی. یا سیدالبشر زده خورشید بر نگین یا اح ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

سیدالقوم ؛ مهتر طائفه.

پیشنهاد
٠

سیب تا فرودآمدن هزار چرخ میخورد ؛ یعنی تا چشم بهم زنی چرخ هزار چرخ زند و عجب چیزها روی کار آورد. ( آنندراج ) .

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

سیبی و سجودی ؛ به معنی تحفه محقر و نیاز بسیار. ( آنندراج ) : درطریقت چونکه سیبی و سجودی گفته اند پیش هر سیب زنخدانی سجودی میکنم. سالک قزوینی ( از آن ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

سیب دلیلی ؛ سیب مخصوص یزد. ( آنندراج ) : بیوسف راهبر گردیده آن چاه زنخدانم دلالت کرد این سیب دلیلی تا بکنعانم. محسن تأثیر ( از آنندراج )

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

سیب مُسکان ؛ سیب مخصوص طوس. ( آنندراج ) : بشاخ سیب پیدا سیب مسکان چو بر زلف بتان سیب زنخدان. نجیب خالص ( از آنندراج ) .

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

سیب ترشک ؛ قسمی سیب که طعم ترش دارد. ( یادداشت بخط مؤلف ) .

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

سیب جنگلی ؛درخت سیب جنگلی که از نیاکان سیب باغی میباشد آنرا در رودسر، سیب ، هسیب و هسی و در طوالش سف و در ارسباران و آستارا آلما خوانند. ( از جنگل شن ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

سیب دست افشار ؛ از عالم ترنج دست افشار. ( آنندراج ) .

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

سیب آفتابی ؛ کنایه از سیب داغدارو پژمرده.

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

سیب بخور ؛ نوعی از سیب بسیار خوشبو که پوست آنرا مانند عود بخور کنند. ( از آنندراج ) ( غیاث ) : ز آتش تب بر رخ آن رشک حور سیب زنخ سوخت چو سیب بخور. م ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

- سیب پیاده ؛قسمی سیب که هم پوست و هم گوشت و میوه آن سرخ است.

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

سیب آزایش ؛ نوعی از سیب است که در اصفهان بهتر باشد. ( غیاث اللغات ) ( از آنندراج ) : و میوه های تازه و شیرین و رسیده مثل سیب های گوناگون چون سیب آزای ...

پیشنهاد
٠

سیاه گشتن دل ازچیزی ؛ سیر شدن دل از آن ، چنانکه پروای حال او نکند و هرگز بدو توجه ننماید : مراد من ز خرابات چونکه حاصل شد دلم ز مدرسه و خانقاه گشته س ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

خطسیاق ؛ نوعی از خط که بدان اهل دفتر دیوان اعداد، مقادیر و اوزان را نویسند. ( ناظم الاطباء ) .

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

سیاست نفسانی ( نفسانیه ) ؛ سیاست تهذیب اخلاق و سلوک با اطرافیان و افراد تابع و دوستان است و انجام دادن افعال نیک و کارهایی که بمصلحت مردم باشد. ( فره ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

سیاست منزل ؛ تدبیر منزل. رجوع به تدبیر شود.

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

سیاست موازنه ؛ عبارت است از ایجاد تعادل قدرت بین ملل بمنظور منع استیلا و تفوق یکی بر دیگری و در نتیجه برقرار داشتن صلح عمومی.

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

سیاست ناقص ( ناقصه ) ؛ از فروع سیاست مدنیه و یکی ازاقسام سیاست ملک است که آنرا تغلب خوانند، و غرض ازآن استعباد خلق بود و لازمه اش نیل به شقاوت و مذمت ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

سیاست جسمانی ( جسمانیه ) ؛ طریقه حفظ بدن و تقویت آن از برهم خوردن تعادل آن است. ( فرهنگ فارسی معین از اخوان الصفا ) .

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

سیاست فاضله ؛ یکی از اقسام سیاست ملک سیاست فاضله است که آنرا امانت خوانند و غرض از آن تکمیل خلق بود و لازمه اش نیل به سعادت است. ( فرهنگ فارسی معین ا ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

سیاست مُدُن ( مدینه ) ؛ یکی از اقسام حکمت علمی است و آن علم مصالح جماعتی است که در شهری و کشوری اجتماعی کرده اند بر مبنای تعاون بقای نوع و ترفیه زندگ ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

سیاست اقتصادی ؛ طریقه ای که دولت یا حزبی در اداره امور اقتصاد کشور پیش میگیرد. ( فرهنگ فارسی معین ) .

پیشنهاد
٠

از پشت سیاره زین فروکردن ؛ شب به آخر رسیدن و صبح دمیدن. در مؤیدالفضلا به معنی کوتاه شدن شب. ( آنندراج ) .

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

- سهواللسان ؛ خطا در گفتار. لغزش در زبان و در تکلم.

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

سهو کاتب ؛ خبط و غفلت نویسنده. ( ناظم الاطباء ) .

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

سهوالعقد ؛ سهوی که در شماره عقود انامل واقع شود و آنرا بزبان الواط سهوالقب گویند. ( از آنندراج ) .

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

سهل البیع ؛ ارزان فروش.

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

سهل الحصول ؛ که آسان بدست آید.

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

سهل الانقیاد ؛ آنکه زود تسلیم شود.

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

سویق التفاح ؛ تلخان سیب.

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

سویق الحنطه ؛ تلخان گندم.

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

سویق الرمان . سویق الشعیر. سویق القرع.

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

سویق الارزه ؛ تلخان برنج.

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

بسوی خود ؛ حرص و طمع نمودن بچیزی. ( آنندراج ) . و رجوع به مجموعه مترادفات ص 122 شود.

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

سوهان روح ؛ آزاردهنده جان. که صحبت او بطبع آدمی نسازد. ( از آنندراج ) .

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

سوهان تعلیقه ؛ آلتی آهنین که یک سر آن سوهان و سر دیگر چوب سای است. ( یادداشت بخط مؤلف ) .

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

سوهان زدن ؛ سوهان خور داشتن. سوهان خوردن. سوهان شدن. سوهان کردن.

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

سوسن لاجوردی ؛ سوسن چینی.

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

سوسن کوهی ؛ راسن : آن قطره باران ز بر سوسن کوهی گویی که ثریاست بر این گنبد دوار. منوچهری.

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

سوسن گل دراز ؛ سوسن سفید.

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

سوسن کبود ؛ سوسن چینی. ( فرهنگ فارسی معین ) .

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

- سوسن سرخ ؛ گلایول. ( فرهنگ فارسی معین ) : دو لب چو نارکفیده دو برگ سوسن سرخ دو رخ چو نار شکفته دو برگ لاله لال. عنصری.

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

سوسن فرفوری ؛ زنبق ارغوانی. ( یادداشت بخط مؤلف ) .

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

سوسن ختایی ؛ سوسن چینی. سوسن خوش اندام. سوسن الوان. سوسن ده زبان.

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

سوسن سفید ؛ سوسن سپید. زنبق. ( ریاض الادویه ) . سوسن آزاد. ( ذخیره خوارزمشاهی ) . رازقی. ( ابن بیطار ) : آن سوسن سپید بشکفته بباغ در یک شاخ او ز سیم ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

سوسن بری ؛ دلبوث. دور حولی. کسیفون.