پیشنهادهای علی باقری (٣٩,٦٨٦)
آزیموت زاویه قائمی که هر امتداد نسبت به جهت شمال بوجود می آورد.
باد بهمن: باد شدیدی که بر اثر ریزش بهمن تولید می شود و اغلب با ویرانی و مرگ ومیر حتی در فاصلۀ قابل ملاحظه ای از محل ریزش بهمن همراه است.
محور زمین :خطی فرضی که قطب شمال و جنوب را از طریق مرکز زمین بهم وصل می کند و در روی آن زمین در هر 24 ساعت یکبار به دور خود حرکت می کند.
خود مختاری: استقلال گونه محدود یک واحد سیاسی یا غیر آن در اداره امور خود.
اتوبان:بزرگراه بین شهری، بزرگراه، شاهراه، شاهراه عبارتست از راه اتومبیل رویی که خطوط رفت و برگشت به وسیله پرچین و یا سکوی مخصوصی از یکدیگر جدا شده و ...
انکسار جوی:انحراف شعاعهای تابنده از اجرام آسمانی در عبور آنها از طبقات جو زمین را انکسار جوی گویند.
مخروط آتشتپه: مخروطی یا کوه مخروطی که بوسیله فوران مواد از دهانه یک آتشفشان ساخته می شود. دامنه های یک مخروط اخگر آتشفشانی معمولا پرشیب تر از یک مخرو ...
آرچه یا ارس : درختی است جنگلی و مقاوم که در ارتفاع بالای هزار متر ومناطق سرد سیر می روید. در زبان ترکی آردئش گفته می شود .
زمین قابل کشت زمین کشتنی: زمینی که برای شخم زدن مناسب باشد و از مراتع دائمی و یا اراضی جنگلی متمایز است .
جغرافیای کاربردی:به کارگیری روشها و تکنیکهای جغرافیایی در تحلیل مسائل مهم مانند عقب ماندگی کشورها و نواحی، افزایش جمعیت، استفاده از زمین در شهر و روس ...
آنتی پود، بادپا: دو نقطه از کره زمین که در مقابل یکدیگر قرار گرفته و نسبت به هم 180درجه فاصله داشته باشند.
واچرخه ( آنتی سیکلون ) :منطقه ای که فشار جو آن نسبت به فشار جو مناطق مجاور زیادتر بوده و حداقل یک منحنی همفشار بسته بوجود آورده باشد .
ضدیخ : ماده ای که آن را به مایعی می افزایند تانقطه انجماد مایع را پائین آورد .
مردم شناسی :مردم شناسی علمی است که درباره شناخت مردم بررسی میکند و درباره محل و زمان زیست و شکل و قیافه و انواع نژادهای انسانی و تفاوت میان آنها گفتگ ...
پیشینرود ( Antecedent river ) : رودخانه ای که بستر خود را در زمینی که در حال بالا آمدن است، قبلا حفر کرده باشد و وضع مسیرش ثابت بماند.
دایره قطبی: مدار جنوبگان، مدار یا خط عرض جغرافیایی 66 درجه و 32 دقیقه جنوبی ، که معمولا در 66 درجه و 30 دقیقه فرض شده است منبع: فشارکی، پ. ، فرهنگ جغ ...
قاره جنوبگان: قاره ای در حوالی قطب جنوب که بدلیل سرما و بادهای سرد وشدید و وجود یخهای شناور و کوههای عظیم یخ تا ایام اخیر ناشناخته مانده بود .
جانور: هر یک از افراد گروهی از موجودات زنده که برخلاف رستنی ها قادر به حرکت خود به خود هستند و در مقابل محرک های داخلی یا خارجی واکنش از خود نشان می ...
زاویه تابش: زاویه بین شعاع نوری که بر یک سطح می تابد با خطی که از نقطه تابش بر آن سطح قائم می شود.
باد نگار: باد سنجی که سرعت و جهت بادهای سطحی را بطور خودکار ثبت و بصورت نموداری به نام باد نگاشت نمایش می دهد.
آلپ:دامنه کوهی که با شیب ملایم به لبه یک دره یخچالی u شکل منتهی میگردد
گراول: آبرفت ، ماسه، سیلت و یا رس سخت نشده که توسط جریانهای رودخانه ای نهشته می شوند.
دشت آبرفتی، قطعه زمینی مسطح محدود به یک رودخانه که در روی آن آبرفت ته نشین می شود که ممکن است در روی یک دشت سیلابی یا در روی یک دلتا یا در روی یک باد ...
سنگهای قلیایی :سنگهای آذرینی که سرشار از مواد سدیم، پتاسیم، ولیتیوم و مانند آن باشد.
هوازدگی: نوعی حال تهوع که به علت پرواز در ارتفاع زیاد یا سرعت زیاد در انسان عارض می شود .
انطباق، سازش با محیط :روندی که بر اساس آن، فرد یا گروه، امکان ادامه کار و زندگی در یک محیط خاص را می یابد
گسل فعال:گسلی است که احتمال دارد در آینده, زلزله دیگری را ایجاد کند. اگر گسلی در ده هزار سال گذشته یک بار و یا بیشتر حرکت ایجاد کرده باشد به عنوان گس ...
اکتینومتر: دستگاهی که بتواند شدت تشعشع بویژه شدت تشعشعات خورشید را اندازه گیری کند
اکروپل: اصطلاحی یونانی است به معنی نقطه برآمده مرتفع. این اصطلاح برای شهرهای نظامی و دفاعی که ابتدا با یک دژ و یا یک قلعه شروع شده است به کار می رود.
اشتر دل: ترسنده و بد دل
اسم عزرائیل بد در رفته است: با بی احتیاطی هایی که در امر حفظ صحت می کند مردن او ناگزیر است و بر ملک الموت تهمت مرگ خویش می نهد . ( دهخدا، امثال و حکم ...
اسب پیشکش به دندانش نگاه نکنند: معطی له را نزیبد که در عیوب عطیعه نظر کند چه آن را به رایگان بدست کرده و حقی بر بخشنده نداشته است . ( دهخدا، امثال و ...
از یک پیاله مست است: با اندک اظهار مهری به او خرسند شود . ( دهخدا، امثال و حکم ، ص 166 )
از یک پرستو تابستان نشود: بر نادر حکم نتوان کرد . ( دهخدا، امثال و حکم ، ص 166 )
از یک گل بهار نمی شود: بر نادر حکم نتوان کرد . ( دهخدا، امثال و حکم ، ص 166 )
خروزان: دکتر کزازی در مورد واژه ی "خروزان " می نویسد : ( ( خروزان که با ریخت های ”خزوران ” و ”خزروان ” نیز در بر نوشته ها آمده است ، دیوی است که شناخ ...
چاک: دکتر کزازی در مورد واژه ی " چاک" می نویسد : ( ( ریشه و معنای بنیادین چاک بر من روشن نیست. آیا ”چاک “ ریختی است از چک، در چکیدن؟ سرشکهای آب نیز، ...
وارونه: دکتر کزازی در مورد واژه ی " وارونه" می نویسد : ( ( وارونه یا ”وارون ”ریختی است از اپارون apārōn یا ابارون abārōn در پهلوی به معنی ستیزنده و گ ...
آویختن: در پهلوی با همین ریخت کاربرد داشته است . و مصدری دیگر همتا و هممنی با آن آگستن agustan بوده است . ( ( سیامک بیامد برهنه تنا برآویخت با پور ...
برهنه: در پهلوی برهنگ brahnag بوده است . ( ( سیامک بیامد برهنه تنا برآویخت با پور آهرمنا ) ) ( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1 ...
پذیره: دکتر کزازی در مورد واژه ی " پذیره" می نویسد : ( ( پذیره در پهلوی در ریخت پتیرک patīrag و پدیرگ padīrag بکار می رفته است. از مصدر پدیرفتن padīr ...
گوش گشادن: دکتر کزازی در مورد عبارت " گوش گشادن" می نویسد : ( ( کنایه ی فعلی ایما از باریک و به دقت شنیدن . ) ) ( ( دل شاهْ بچَه برآمد به جوش ؛ سپ ...
به جوش آمدن: دکتر کزازی در مورد عبارت " به جوش آمدن" می نویسد : ( ( به جوش آمدن استعاره ای پیرو ( =تبعیّه ) از آشفتن و بی تاب و آرام شدن است . ) ) ...
دکتر کزازی واژه ی " ویژگی برین " را در نوشته های خود به جای واژه ی " صفت عالی " بکار برده است. ( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1 ...
دکتر کزازی واژه ی " ویژگی برین " را در نوشته های خود به جای واژه ی " صفت عالی " بکار برده است. ( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1 ...
گوش بر مالش نهادن: تأدیب کردن سران را گوش بر مالش نهاده مرا در همسری بالش نهاده ( خسرو و شیرین ) شرح مخزن الاسرار نظامی، دکتر برات زنجانی، ۱۳۷۲، ص۴.
گوش گشادن : کنایه ای ایماست از نیک گوش فرا دادن ، و سخنی را باریک و بهوش شنیدن چو بشنید کاوس از ایوان خروش بلرزید در خواب و بگشاد گوش نامه ی باستان ، ...
خجسته: دکتر کزازی در مورد واژه ی " خجسته" می نویسد : ( ( خجسته در معنی همایون وبشگون و از دو پاره ی " خ " که ریختی است از پیشاوند هو hu به معنی خوب ، ...
پری: دکتر کزازی در مورد واژه ی " پری" می نویسد : ( ( پری در پهلوی پریگ parīg بوده است . در پارسی ، پری واژه ای پسندیده و نیکوست و وارونه ی" دیو" و نم ...
سروش: دکتر کزازی در مورد واژه ی " سروش" می نویسد : ( ( سرْوش در پهلوی سروش sroš از سَرئوشه در اوستایی برآمده است. و نام یکی از بزرگترین ایزدان زرتشتی ...