پیشنهادهای علی باقری (٣٩,٦٨٦)
چرخ: در پهلوی چرگ čarg بوده است. به معنی آسمان ( ( که این چرخ و ماهست یا تاج و گاه ستارست پیش اندرش یا سپاه ) ) ( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جل ...
خسروی: در پهلوی هسرویگ husrawīg بوده است. ( ( چو آن چهره ی خسروی دیدمی ، ازآن نامداران بپرسیدمی ، ) ) ( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین ...
چهره: در پهلوی چهرگ čihrag بوده است. در پارسی در معنی روی به کار می رود ( ( چو آن چهره ی خسروی دیدمی ، ازآن نامداران بپرسیدمی ، ) ) ( نامه ی باس ...
رهنما: دکتر کزازی در مورد واژه ی "رهنما " می نویسد : ( ( رهنما در پهلوی در ریخت راسنمای rāstnimāy بکار می رفته است. ) ) ( ( یکی پاک دستور پیشش به پ ...
ژنده: به معنی سترگ و تنومند در پهلوی زندگzandag بوده است. ( ( رده بر کشیده سپاهش دو میل ؛ به دست ِچپش ، هفتصد ژَنده پیل ) ) ( نامه ی باستان ، جل ...
میل: دکتر کزازی در مورد واژه ی " میل" می نویسد : ( ( میل با همین ریخت در فرانسوی و اسپانیایی به معنی هزار و با ریخت " مایْل " در انگلیسی کار برد دارد ...
رده: در پهلوی رتگ ratag بوده است. ( ( رده بر کشیده سپاهش دو میل ؛ به دست ِچپش ، هفتصد ژَنده پیل ) ) ( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین ک ...
کلاه: در پهلوی کلاف kalāf بوده است. ( ( نشسته برو شهریاری چو ماه یکی تاج بر سر ، به جای کلاه ) ) ( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ...
پیروزه: در پهلوی پیروزگ pērūzag بوده است. که در زبان تازی فیروزج شده است. ( ( در و دشت برسان دیبا شدی یکی تخت پیروزه پیدا شدی ) ) ( نامه ی باستان ...
دیبا: دکتر کزازی در مورد واژه ی " دیبا" می نویسد : ( ( دیبا در در پهلوی در ریخت دپاگ dēpāg بکار می رفته است ) ) که ریخت تازیکانه ی آن ، دیباج ، در " ...
دشت: دکتر کزازی در مورد واژه ی " دشت" می نویسد : ( ( دشت در پهلوی با همین ریخت بکار می رفته است ) ) ( ( در و دشت برسان دیبا شدی یکی تخت پیروزه پیدا ...
کابل مهار دکل پاشنه ( After stay ) :[اصطلاح دریانوردی]کابلی که از دکل پاشنه به انتهای پاشنه کشتی متصل است.
غلطک پاشنه ( After roller ) :[اصطلاح دریانوردی]موت غلطکی پاشنه کشتی های ماهیگیری که برای به آب اندازی یا از آب گرفتن تور ماهیگیری از آنها استفاده می ...
بادبانهای دکل اصلی ( ) After sails:[اصطلاح دریانوردی]بادبان هایی که در کشتی های سه دکلی به دکل اصلی تعلق دارند و باعث می شوند که کشتی بتواند در جهت ب ...
طناب پاشنه ( After spring ) :[اصطلاح دریانوردی]اسپرینگ پاشنه ، آخرین طناب پاشنه کشتی
خط عمود پاشنه : ( After Perpendicular ) :[اصطلاح دریانوردی]خط فرضی مرکزی محور سکان که عمود برخط آب است.
شیپ پاشنه : ( After Rake ) :[اصطلاح دریانوردی]ناحیه ای از پاشنه کشتی که در بالای پروانه واقع شده و دارای شیپ می باشد.
طناب مهار پاشنه ، ( After Guy ) :[اصطلاح دریانوردی]طناب تیرک قایق، طنابی که یک سر آن به سر تیرک افقی پهلوگیری قایق متصل و سر دیگر آن روی کشتی مهار شد ...
دکل عقب کشتی : ( After Mast ) :[اصطلاح دریانوردی]در کشتیهای بادبانی با چند دکل نزدیکترین دکل به پاشنه کشتی را گویند .
قطب نمای اضطراری : ( After Compass ) :[اصطلاح دریانوردی]این قطب نما معمولا در محوطه سکان و یا در پاشنه کشتی در بالاترین نیم عرشه نصب می شود .
راهروی روگذر : ( After Flying Passage ) :[اصطلاح دریانوردی]گذرگاه یا راهرو که وسط کشتی را به نیم عرشه پاشنه متصل می کند.
کابین عقبی : ( After Cabin ) :[اصطلاح دریانوردی]نزدیکترین کابین به پاشنه کشتی .
بدنه پاشنه ( کشتی ) ( After Body ) :[اصطلاح دریانوردی]آن قسمت از بدنه کشتی که از وسط به طرف پاشنه می باشد ( به جز روسازه )
طناب مهار سینه ناو ( After Bow ) :[اصطلاح دریانوردی]طناب شماره 2 از این طناب در سینه کشتی برای پهلو گرفتن استفاده میشود .
ضربه گیر طنابی پاشنه : ( Aft Rope Fender ) :[اصطلاح دریانوردی]دفرای بافته شده از طناب که برای جلوگیری از وارد آمدن ضربه هنگام پهلو گیری به اسکله یا ک ...
دکل آنتن ( Aerial halyard ) :[اصطلاح دریانوردی]
مخزن پاشنه : ( Aft Peak ) :[اصطلاح دریانوردی]یک محفظه نفوذناپذیر که بین انتهایی ترین دیواره نفوذناپذیر و پاشنه کشتی قرار دارد. این محفظه معمولاً جهت ...
آنتن ( Aerial ) :[اصطلاح دریانوردی]آنتن سیمی که به عنوان آنتن دستگاههای مخابر اتی یا رادار کشتی روی دکل های آن نصب می شود.
قایق چاپار ( Advice boat ) :[اصطلاح دریانوردی]قایقی که ماموریت آن کسب خبر و مخابره اطلاعات است.
دستگاه تصفیه فاضلاب ( Aeration sewage plant ) :[اصطلاح دریانوردی]براساس قوانین بین المللی حفاظت از محیط زیست، کشتی ها مجاز نیستند که فاضلاب خود را مس ...
محموله بی مقصد ( Adventure ) :[اصطلاح دریانوردی]محموله بارگیری شده روی کشتی که مقصد آن مشخص نمی باشد . واژه حقوقی است که تقریبا از رده خارج شده و بیا ...
هوای نامساعد ( Adverse weather ) :[اصطلاح دریانوردی]
حق مصادره دریائی ( Admiralty droits ) :[اصطلاح دریانوردی]حق حراج کشتی دشمن ، حقوق حاصل از حراج کردن کشتی دشمن که در بندر ضبط شده یا قبل از به آب اندا ...
لنگر مهار بویه ( Admiralty mooring anchor ) :[اصطلاح دریانوردی]یکی از روشهای مهار بویه در لنگرگاه و محلهای پرترافیک برای مهارآردن بویه در دریا از این ...
دادگاه دریایی، دادگاه آدمیرالتی ( Admiralty court ) :[اصطلاح دریانوردی]دادگاهی است در رابطه با کلیه مسائل و موارد دریائی از جمله کشتیرانی، حقوق پرسنل ...
نقشه های آدمیرالتی ( Admiralty charts ) :[اصطلاح دریانوردی]نقشه های دریانوردی که توسط وزارت دریاداری انگلستان تهیه و چاپ می شود.
ضریب آدمیرالتی ( Admiralty coefficient ) :[اصطلاح دریانوردی]ضریبی آژکه برای مقایسه کارآیی کشتی های شبیه به هم به کار می رود و به وسیله آن می توان قدر ...
ثابت آدمیرالتی ( Admiralty constant ) :[اصطلاح دریانوردی]ثابت آدمیرالتی برای تخمین قدرت رانش و مقایسه آن با عملکرد کشتی بکار می رود که پس از انجام آز ...
وزارت دریاداری انگلستان ( Admiralty ) :[اصطلاح دریانوردی]وزارت دریاداری که مسئولیت تمامی مسائل و موارد مربوط به ارائه اطلاعات و سوانح دریایی را به عه ...
پرچم هیات رئیسه آدمیرالتی ( Admirallty board flag ) :[اصطلاح دریانوردی]پرچمی که روی ناو یا هر شناور دیگری برافراشته می شود و به معنی این است که هیات ...
گوه تنظیم خرک ( Adjusting wedge ) :[اصطلاح دریانوردی]گوه چوبی از جنس بلوط که در حوضچه خشک برای تنظیم ارتفاع بلوک در هنگام به حوض بردن کشتی استفاده می ...
سپر قابل تنظیم ( Adjustable skeg ) :[اصطلاح دریانوردی]محافظ تیغه سکان و پروانه کشتی، سپر محافظ و نگهدارنده محور پروانه و تیغه سکان که قادر است در صور ...
پره قابل تنظیم پروانه ( Adjustable blade ) :[اصطلاح دریانوردی]پره پروانه های کشتی که می توکنندحول محور خود به اندازه یک زاویه کوچک بچرخند تا گام پروا ...
پروانه با گام قابل تنظیم ( Adjustable pitch propeller ) :[اصطلاح دریانوردی]نوعی پروانه با پره هائی که می توکنندحول محورهای خود به منظور تغییر گام و د ...
آب های منطقه نظارت بین المللی ( Adjacent zone ) :[اصطلاح دریانوردی]طبق قوانین بین المللی به منطقه ای اطلاق می گردد که از آبهای مورد تملک یک کشور خارج ...
الیاف آب بندی، الیاف غلافکاری ( Acumba ) :[اصطلاح دریانوردی]الیاف درزگیر قایق های چوبی، الیاف درزگیری که در بین الوار قایق های چوبی به منظور آب بندی ...
جرم افزوده ( Added mass ) :[اصطلاح دریانوردی]معادل آن مقدار جرمی از ذرات آب است که هنگام حرکت و شتاب گیری یک جسم صلب مثل کشتی و سکوی نفتی در آب همراه ...
سیستم ضد غلطش فعال ( Active antiroll system ) :[اصطلاح دریانوردی]سیستم مخازن ضد غلطش عرضی در یک کشتی که شامل یک جفت مخزن در دو طرف کشتی و یک سری پمپ ...
ترانسدیوسر یدک شونده ( Acoustic log ) :[اصطلاح دریانوردی]دستگاهی که توسط کشتی یدک می شود و امواج صوتی را به بستردریا هدایت می کند . مدت زمان سپری شده ...
باله ضد غلطش ( Activated fin stablizer ) :[اصطلاح دریانوردی]به منظور کاهش میزان غلطش عرضی کشتی از باله های ثابت یا متحرک استفاده می شود . باله های نو ...