پیشنهادهای علی باقری (٢٩,٨٨٣)
جاد : نام هفتمین پسر حضرت یعقوب در تورات ( نام پسران حضرت یعقوب در تورات : 1 - رئوبین، 2 - شمعون، 3 - لاوی ، 4 - یهودا، 5 - یساکار ، 6 - زبولون، 7 ...
یاحل ئیل: سومین پسر زبولون در تورات ( زبولون ششمین پسر حضرت یعقوب از لیه بود ) زبولون ششمین پسر حضرت یعقوب در تورات دارای 3 پسر به ترتیب زیر می باشد ...
ایلون: دومین پسر زبولون در تورات ( زبولون ششمین پسر حضرت یعقوب از لیه بود ) زبولون ششمین پسر حضرت یعقوب در تورات دارای 3 پسر به ترتیب زیر می باشد : ...
سارد: اولین پسر زبولون در تورات ( زبولون ششمین پسر حضرت یعقوب از لیه بود ) زبولون ششمین پسر حضرت یعقوب در تورات دارای 3 پسر به ترتیب زیر می باشد : 1 ...
زبولون : ششمین پسر حضرت یعقوب از لیه در تورات زبولون ششمین پسر حضرت یعقوب در تورات دارای 3 پسر به ترتیب زیر می باشد : 1 - سارد ، 2 - ایلون ، 3 - یاح ...
یوب: سومین پسر یساکار در تورات ( یساکار پنجمین پسر حضرت یعقوب بود ) یساکار پنجمین پسر حضرت یعقوب در تورات دارای 4 پسر به ترتیب زیر می باشد : 1 - تول ...
شمرون : چهارمین پسر یساکار در تورات ( یساکار پنجمین پسر حضرت یعقوب بود ) یساکار پنجمین پسر حضرت یعقوب در تورات دارای 4 پسر به ترتیب زیر می باشد : 1 ...
فوّه: دومین پسر یساکار در تورات ( یساکار پنجمین پسر حضرت یعقوب بود ) یساکار پنجمین پسر حضرت یعقوب در تورات دارای 4 پسر به ترتیب زیر می باشد : 1 - تو ...
تولاع: اولین پسر یساکار در تورات ( یساکار پنجمین پسر حضرت یعقوب بود ) یساکار پنجمین پسر حضرت یعقوب در تورات دارای 4 پسر به ترتیب زیر می باشد : 1 - ت ...
یساکار: پنجمین پسر حضرت یعقوب در تورات ( نام پسران حضرت یعقوب در تورات : 1 - رئوبین، 2 - شمعون، 3 - لاوی ، 4 - یهودا، 5 - یساکار ، 6 - زبولون، 7 - ج ...
زارح: پنجمین پسر یهودا در تورات ( یهودا چهارمین پسر حضرت یعقوب بود ) یهودا چهارمین پسر حضرت یعقوب در تورات دارای 5 پسر به ترتیب زیر می باشد : 1 - عی ...
فارص: چهارمین پسر یهودا در تورات ( یهودا چهارمین پسر حضرت یعقوب بود ) یهودا چهارمین پسر حضرت یعقوب در تورات دارای 5 پسر به ترتیب زیر می باشد : 1 - ع ...
شیله: سومین پسر یهودا در تورات ( یهودا چهارمین پسر حضرت یعقوب بود ) یهودا چهارمین پسر حضرت یعقوب در تورات دارای 5 پسر به ترتیب زیر می باشد : 1 - عیر ...
اونان: دومین پسر یهودا در تورات ( یهودا چهارمین پسر حضرت یعقوب بود ) یهودا چهارمین پسر حضرت یعقوب در تورات دارای 5 پسر به ترتیب زیر می باشد : 1 - عی ...
عیر: اولین پسر یهودا در تورات ( یهودا چهارمین پسر حضرت یعقوب بود ) یهودا چهارمین پسر حضرت یعقوب در تورات دارای 5 پسر به ترتیب زیر می باشد : 1 - عیر ...
یهودا: چهارمین پسر یعقوب در تورات ( نام پسران حضرت یعقوب در تورات : 1 - رئوبین، 2 - شمعون، 3 - لاوی ، 4 - یهودا، 5 - یساکار ، 6 - زبولون، 7 - جاد، ...
مراری: سومین پسر لاوی در تورات ( لاوی سومین پسر حضرت یعقوب بود ) لاوی سومین پسر حضرت یعقوب در تورات دارای 3 پسر به ترتیب زیر می باشد : 1 - جرشون ، ...
قهات: دومین پسر لاوی در تورات ( لاوی سومین پسر حضرت یعقوب بود ) لاوی : لاوی سومین پسر حضرت یعقوب در تورات دارای 3 پسر به ترتیب زیر می باشد : 1 - جرش ...
جرشون: اولین پسر لاوی در تورات ( لاوی سومین پسر حضرت یعقوب بود ) لاوی سومین فرزند حضرت یعقوب در تورات دارای 3 پسر به ترتیب زیر می باشد : 1 - جرشون ، ...
شائول: ششمین پسر شمعون در تورات ( شمعون دومین پسر حضرت یعقوب بود ) شمعون : شمعون دومین فرزند حضرت یعقوب در تورات دارای 6 فرزند به ترتیب زیر می باشد ...
صوحر: پنجمین پسر شمعون در تورات ( شمعون دومین پسر حضرت یعقوب بود ) شمعون : شمعون دومین فرزند حضرت یعقوب در تورات دارای 6 فرزند به ترتیب زیر می باشد ...
یاکین: چهارمین پسر شمعون در تورات ( شمعون دومین پسر حضرت یعقوب بود ) شمعون : شمعون دومین فرزند حضرت یعقوب در تورات دارای 6 فرزند به ترتیب زیر می باش ...
اوحد: سومین پسر شمعون در تورات ( شمعون دومین پسر حضرت یعقوب بود ) شمعون : شمعون دومین فرزند حضرت یعقوب در تورات دارای 6 فرزند به ترتیب زیر می باشد : ...
یامین : دومین پسر شمعون در تورات ( شمعون دومین پسر حضرت یعقوب بود ) شمعون : شمعون دومین فرزند حضرت یعقوب در تورات دارای 6 فرزند به ترتیب زیر می باشد ...
یموئیل : اولین پسر شمعون در تورات ( شمعون پسر حضرت یعقوب بود ) شمعون : شمعون دومین فرزند حضرت یعقوب در تورات دارای 6 فرزند به ترتیب زیر می باشد : یم ...
شمعون :نام دومین پسر حضرت یعقوب ( نام پسران حضرت یعقوب در تورات : 1 - رئوبین، 2 - شمعون، 3 - لاوی ، 4 - یهودا، 5 - یساکار ، 6 - زبولون، 7 - جاد، 8 ...
حصرون: نام پسر سوم رئوبین در تورات . رئوبین پسر ارشد حضرت یعقوب بود و دارای چهار فرزند به ترتیب زیر بود حنوک ، فلو ، حصرون و کرمی . ( رجوع شود به ...
فلو: نام پسر دوم رئوبین در تورات . رئوبین پسر ارشد حضرت یعقوب بود و دارای چهار فرزند به ترتیب زیر بود حنوک ، فلو ، حصرون و کرمی . ( رجوع شود به ت ...
حنوک: نام پسر بزرگ رئوبین در تورات . رئوبین پسر ارشد حضرت یعقوب بود و دارای چهار فرزند به ترتیب زیر بود حنوک ، فلو ، حصرون و کرمی .
رئوبین : نام پسر بزرگ حضرت یعقوب در تورات . رئوبین پسر ارشد حضرت یعقوب بود و دارای چهار فرزند به ترتیب زیر بود حنوک ، فلو ، حصرون و کرمی . ( رجوع ...
افرایم : نام دومین پسر حضرت یوسف . او [یوسف] دومین پسر خود را افرایم ( یعنی پرثمر نامید ) و گفت خدا مرا در سرزمین سختی هایم پرثمر گردانیده است. � ( ...
منسی : نام اولین فرزند و پسر بزرگ حضرت یوسف . یوسف پسر بزرگ خود را منسی ( یعنی فراموشی نامید ) و گفت: با تولد این پسر خدا به من کمک کرد تا تمام خاطر ...
بسیارهوش ؛ پرهوش. هوشمند : بگفت این سخن مرد بسیارهوش سپهدار خیره بدو داد گوش. فردوسی. تو ای مهربان باب بسیارهوش دو کتفم به درع سیاوش بپوش. فردوسی. ...
بسیاروام ؛ مقروض. و دارای وام بسیار. ( ناظم الاطباء ) .
بسیارهنر ؛ پرهنر. آنکه هنر فراوان دارد کسی که محاسن و نیکوییهای بسیار دارد : چون توان گفت که امروز چه کرد و چه نمود آن خداوند سخاپرور بسیارهنر. فرخی.
بسیارنعمت ؛ پرحاصل. جایی که نعمت بسیار دارد : بدخشان شهریست بسیارنعمت. ( حدود العالم ) . چاچ ، ناحیتی است بزرگ و آبادان و مردمانی غازی پیشه و جنگ گر ...
- بسیارنقش ؛ پرنقش. پرنگار : چیست این سقف بلند ساده بسیارنقش زین معما هیچ دانا در جهان آگاه نیست. حافظ.
بسیارموی ؛ انسان یا جانوری که موی فراوان دارد. اَزَب. ( منتهی الارب ) : علفوف ؛ مرد درشت. . .
بسیارموی. ( منتهی الارب ) : یزید مردی بود درازبالا و ضخیم و بسیارموی. ( مجمل التواریخ والقصص ) . معاویةبن یزید مردی بود به لون اسمر و بسیارموی. ( مجم ...
بسیارمر ؛ کثیر. بسیارعدد. پرشمار : ز دیبا و خز و ز یاقوت و زر ز گستردنیهای بسیارمر. فردوسی. بیامد چو شاهان که دارند فر سپاهی بیاورد بسیارمر. فردوس ...
بسیارمردم ؛ پرجمعیت ، پرسکنه ، انبوه : بارغر، شهریست آبادان و بسیارکشت و برز و بسیارمردم. ( حدود العالم ) . [ وچگل ] ناحیتی است بسیارمردم. ( حدود الع ...
بسیارمغز ؛ دانا. پرشعور. در تداول عوام آدم باکله : زبان آوری بود بسیارمغز که او برگشادی سخنهای نغز. فردوسی.
بسیارمایه ؛ پرمایه ، آنکه مایه وتجربه و دانش فراوان دارد : بخنده گفت جادوکیش دایه تو هستی در سخن بسیارمایه. ( ویس و رامین ) . دگر باره زبان بگشاد ...
بسیارمحاسن ؛ آنکه ریش انبوه دارد : و متوکل مردی بود اسمر و نیکوچشم ، نحیف تن ، بسیارمحاسن ، خفیف عارض. ( مجمل التواریخ والقصص ) . و رجوع به محاسن شود.
بسیارلاف ؛ آنکه لاف بسیار زند، لاف زن و گزافه گوی : سراسیمه گوید سخن بر گزاف چو طنبور بیمغز و بسیارلاف. سعدی ( بوستان ) .
بسیارلای ؛ تالاب یا نهر یا حوضی که گل و لای بسیار داشته باشد. پُرلوش : عین محرمد؛ چشمه بسیارلای. ( منتهی الارب ) .
بسیارمال ؛ غنی. متمول. توانگر. باثروت : بازرگانی بود بسیارمال. ( کلیله و دمنه ) . بازرگانی بسیارمال آمده است. ( سندبادنامه ص 158 ) .
بسیارمال شدن ؛ دارای ثروت فراوان گشتن. ایراق. ( تاج المصادر بیهقی ) . استمالة. ( منتهی الارب ) . اکنار. ( منتهی الارب ) .
بسیارگوشت ؛ فربه. فربی. چاق. سمین : شد بگرمابه درون استاد غوشت بود فربه و کلان بسیارگوشت. رودکی.
بسیارگوی ؛ پرحرف و بسگوی. ( ناظم الاطباء ) . پرگوی. پرسخن. ثرثره. در تداول عوام ، پرحرف. پرروده. جروم. ( منتهی الارب ) . قوام. ( فرهنگ خطی بی نام ) . ...