پیشنهاد‌های علی باقری (٢٩,٨٨٣)

بازدید
١٣,٣٠٩
تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اصل کلمه ایتا عبری و عربی است . و معنی آن در زبان فارسی همان " خداداد " و در زبان ترکی " آلاه وردی" می باشد و زبان عربی به معنی عطا شده از روی کرم و ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آیه 1 سوره یس. یس معنی آیه : یس ( ای سیّد رسولان و ای کاملترین انسان ) یا، سین ( از حروف مقطعه و رموز قرآن، یا یکی از نام هاى پیامبر صلّی اللّه علیه ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آیه 2 سوره یس. وَالْقُرْآنِ الْحَکِیمِ معنی آیه : و [قسم می خورم به همین ] قران [ با عظمت و گرانقدر که همیشه] حکیم است . [دانش او محکم ، استوار، همیش ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ثابت الأصل ؛ نباتاتی که چند سال دوام کنند یا آنکه چند بار در دوره حیات خود بار دهند .

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مردی ثابت ؛ مردی قائم و برجای.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

- ودیعه ثابت ؛ اصطلاح بانکی است .

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

- ثابت ارکان ؛ که پایه های محکم دارد : عدلش از عزم و حزم برجایست ( ؟ ) ملکش از چرخ ثابت ارکان باد.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مزاج مستقیم ؛ مزاج ثابت و برقرار. ( ناظم الاطباء ) . || آنکه مقصود و مراد خوش دارد. || امین و درست. ( ناظم الاطباء ) .

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معاء یا روده مستقیم ؛ نام یکی از امعاء غلاظ، و آن معاء ششم از امعاء سته است و نام دیگر آن سرم. روده ای که مخرج ثفل است. مقعده. ( یادداشت مرحوم دهخدا ...

پیشنهاد
٠

مستقیم القامه ؛ برافراشته بالا. ( ناظم الاطباء ) .

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مستقیم بنیت ؛ تن درست. صحیح. سالم : آنگاه دایه مستقیم بنیت معتدل هیئت لطیف طبیعت کریم جبلت بیاوردند. ( سندبادنامه ص 43 ) .

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

- سطح مستقیم ؛ سطح راست : سطح مستقیم کوتاه ترین سطحی میان دو خط که نهایت او اند. ( التفهیم ) .

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

صراط مستقیم ؛ راه راست. راه درست. راه صحیح.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خط مستقیم ؛ خط راست بدون اعوجاج. ( ناظم الاطباء ) : خط مستقیم کوتاهترین خطی میان دو نقطه که انتهاء او اند. ( التفهیم ) .

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سارافن /sārāfon/، ها؛/اسم. لباس روی زنانه و دخترانه بی آستین و معمولاً بی یقه. ( صدری افشار، غلامحسین، فرهنگ معاصر فارسی )

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

راستکی/rāstaki/: صفت. [ گفتاری] حقیقی. واقعی؛ راستین ( هواپیمای راستکی بود )

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

راست شکافت /rāstšekāft/: صفت. [ زمین شناسی] دارای سطح شکافت عمود بر یکدیگر. ( صدری افشار، غلامحسین، فرهنگ معاصر فارسی )

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

راسب: /rāseb/: صفت. دارای ویژگی یا توانایی رسوب کردن؛ ته نشین

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تخمگانی /toxmgāni/: اسم. [ زیست شناسی] تولید مثل جنسی که در طی آن تخمک ماده به وسیله تخمک نر بارور می شود. ( صدری افشار، غلامحسین، فرهنگ معاصر فارس ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تخم کشی:عمل یا فرایند فراهم کردن امکان جفت گیری جانوران ( بویژه دام ها ) برای تکثیر و تولید مثل آنها. ( صدری افشار، غلامحسین، فرهنگ معاصر فارسی )

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تخمک راه\toxmakrāh، - ها\ اسم [زیست شناسی] لوله های ناقل تخمک از تخمدان به خارج. تخمبر، تخمراهه ( صدری افشار، غلامحسین، فرهنگ معاصر فارسی )

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تخمک واژگون: از انواع تخمک که در آن سُفت و جفت در مجاورت هم قرار می گیرند. واژگون جفت ( صدری افشار، غلامحسین، فرهنگ معاصر فارسی )

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تخمک راست: از انواع تخمک که در آن سُفت، بند و جفت در یک امتداد قرار دارند. راست تخمک ( صدری افشار، غلامحسین، فرهنگ معاصر فارسی )

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تخمک خمیده: از انواع تخمک که به علت خمیدگی خورش در آن، سُفت، بند و جفت در یک امتداد قرار ندارند. ( صدری افشار، غلامحسین، فرهنگ معاصر فارسی )

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تخمپوش/ اسمtoxmpuš، - ها/:اسم [ گیاه شناسی] پوشش خارجی دانه گیاهان. ( صدری افشار، غلامحسین، فرهنگ معاصر فارسی )

پیشنهاد
٠

از تخم درآمدن: بیرون آمدن نوزاد جانور تخمگذار از درون تخم، متولد شدن آن. ( جوجه ها تازه از تخم درآمده بودند ) ( صدری افشار، غلامحسین، فرهنگ معاصر ف ...

پیشنهاد
٠

تخم لق در دهن کسی شکستن:[کنایی] وعده بی جا دادن و در شنونده توقع ایجاد کردن. ( این تخم لق را توی دهن بچه شکستی که حالا چپ می رود راست می رود از من دو ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تخم گرفتن: دانه گیاهان را گرد آوردن. ( صدری افشار، غلامحسین، فرهنگ معاصر فارسی )

پیشنهاد
٠

تخم کسی را کشیدن: او را اخته کردن خ*** او را درآوردن. ( صدری افشار، غلامحسین، فرهنگ معاصر فارسی )

پیشنهاد
٠

تخم آفتابگردان: دانه گیاه آفتابگردان که از دانه های روغنی است و مصرف خوراکی دارد. ( صدری افشار، غلامحسین، فرهنگ معاصر فارسی )

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تخلیه تاجی: روشنایی پیرامون یک جسم رسانا بر اثر یونش هوا به اندازه ای که برای جرقه زدن کافی نیست. ( صدری افشار، غلامحسین، فرهنگ معاصر فارسی )

پیشنهاد
٠

تخلیه اطلاعاتی: عمل یا فرایند به دست آوردن همه اطلاعات مورد نیاز از شخص دستگیر شده یا کسی که بازجویی می شود. ( صدری افشار، غلامحسین، فرهنگ معاصر فا ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تخفیف گرفتن: کالایی را ارزان تر از بهای پیشنهادی فروشنده از او خریدن. ( توانست ۱۰۰ تومان تخفیف بگیرد ) ( صدری افشار، غلامحسین، فرهنگ معاصر فارسی )

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تخفیف خوردن: از تخفیف بهره مند شدن ( دو بار به او تخفیف خورد و پس از ۴ سال از زندان آزاد شد ) . ( صدری افشار، غلامحسین، فرهنگ معاصر فارسی )

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تخریبی /taxribi/:صفت. ویرانگر. ( بمب تخریبی، عملیات تخریبی. ( صدری افشار، غلامحسین، فرهنگ معاصر فارسی )

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تخریبچی:/ taxribči - ها؛ - - ان /:اسم [نظامی] کسی که کارش از کار انداختن مین، تله های انفجاری، ادوات و تاسیسات دشمن است. ( صدری افشار، غلامحسین، فر ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تخرمه:/taxerme/صفت دارای کیفیت غذایی بد ( مانند برنجی که خمیر شود و خوب نپخته باشد. ) ( صدری افشار، غلامحسین، فرهنگ معاصر فارسی )

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خالصاً مخلصاً:[ قید]: در کمال اخلاص، با یکدلی کامل. ( ( خالصاً مخلصاً همه چیز را در اختیار ما گذاشت ) ) ( صدری افشار، غلامحسین، فرهنگ معاصر فارسی )

پیشنهاد
٠

خال به چیزی نیفتادن: سطح یا ظاهر آن هیچ نشانه ای از خراش یا آسیب نداشتن ( ( هنوز یک خال هم به این یخچال نیفتاده ) )

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حرکت مولکول ها:حرکت مولکول ها در ماده که چگونگی حرکت به حالت ماده بستگی دارد. ( صدری افشار، غلامحسین، فرهنگ معاصر فارسی )

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حرکت متشابه: نوعی حرکت که در آن همواره متحرک در زمان های مساوی مسافت های مساوی طی می کند راه طی شده در واحد زمان سرعت حرکت است. ( صدری افشار، غلامح ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حرکت دودی:[ زیست شناسی] نوعی حرکت موجی انقباضی در امتداد یک اندام لوله ای شکل، به ویژه روده ها یا معده که به وسیله ماهیچه های صاف پیرامون آن پدید می ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حرکت دو بعدی: نوعی حرکت که مسیرش منحنی یا حرکت در صفحه است. ( صدری افشار، غلامحسین، فرهنگ معاصر فارسی )

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حرکت تناوبی: هر نوع حرکت ساده یا مرکب اگر در زمان های مساوی و متوالی ( به نام زمان تناوب ) عیناً تکرار شود. ( صدری افشار، غلامحسین، فرهنگ معاصر فار ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حرکت پیچی: نوعی حرکت وضعی جسم صلب در حول یک محور که در عین حال در امتداد آن محور می لغزد ( صدری افشار، غلامحسین، فرهنگ معاصر فارسی )

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حرکت انتقالی: ۱ - حرکتی که در آن همه نقطه های جسم متحرک به طور یکنواخت در یک خط یا راستای معینی حرکت می کند. 2 - نجوم گردش هر یک از سیاره ها به گرد خ ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حرف بری:/harfbari/ اسم [ گفتاری] سخن چینی، عمل یا فرایند حرف بردن و آوردن. ( صدری افشار، غلامحسین، فرهنگ معاصر فارسی )

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به حرف آمدن: سخن گفتن را آغاز کردن، به ویژه پس از مدتی سکوت یا خودداری از سخن گفتن. ( ( آخرش به حرف آمد و گفت دیشب پیش علی بود. ) ) ( صدری افشار، غ ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حرف نداشتن:[مجازی] مخالفت نکردن. ( ( اگر کتاب را لازم داری ببر من حرفی ندارم ) ) ۲ _موردی برای بحث، ایراد یا اعتراض وجود نداشتن، ( ( این ماشین حرف ند ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد

حرف مفت زدن: بیهوده سخن گفتن، حرف صد تا یک غاز زدن. ( صدری افشار، غلامحسین، فرهنگ معاصر فارسی )