تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

والا، متعالی، باشکوه ( صفت ) The music was sublime. بسیار عالی، فوق العاده ( صفت ) The view from the mountain was sublime. ( در شیمی ) تصعید ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

باورنکردنی، غیرقابل باور ( صفت ) It was an incredible story. شگفت انگیز، فوق العاده ( صفت ) The view from the top of the mountain was incredibl ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

به طور خارق العاده، به شکل شگفت انگیزی ( قید ) She performed phenomenally well in the competition به طرز استثنایی و چشمگیر ( قید ) He is a pheno ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دزدید ( فعل ماضی ساده steal ) Someone stole my wallet.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خارجی، بیگانه ( اسم ) It can be difficult to live as a foreigner in a new country.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مشروع، قانونی ( صفت ) That's a legitimate business. معتبر، موجه ( صفت ) You have a legitimate reason to be angry. قانونی کردن، مشروعیت بخشیدن ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٤

بیشترین، اکثراً ( صفت/ضمیر ) Most people like chocolate Most of the students passed the exam خیلی، بسیار ( قید ) She's most kind and giving, tr ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دست کم گرفته شده، کم ارزش انگاشته شده ( صفت ) That movie is underrated; it's actually really good. چیزی/کسی که به اندازه ی لیاقتش بهش توجه نشده ( ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

بیش ازحد - ارزیابی شده، زیادی بزرگ شده ( صفت ) I think that restaurant is overrated; the food isn't that great چیزی/کسی که بیشتر از لیاقتش بهش توج ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جمله ی خوب ( اسم ) That was a good line; you should use it in your speech حرف قشنگ، جمله ی به جا ( اسم ) He always has a good line for every sit ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

جریان ( اسم ) The flow of the river was strong روان بودن، جاری شدن ( فعل ) The water flowed down the hill ( در روان شناسی ) غرقگی، حالت غرق شد ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آزادانه ( قید ) You can speak freely here به راحتی، بدون محدودیت ( قید ) I can move my arm freely now داوطلبانه ( قید ) I feely do all of wor ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معجزه ( اسم ) It's a miracle that he survived the accident. رویداد شگفت انگیز و غیرمنتظره ( اسم ) It was a miracle that we found a parking spot.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

درجه اول، بسیار مهم، والا ( صفت ) Safety is of paramount importance. عالی، برتر، بالاترین ( صفت ) her paramount goal, is success in business.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فراطبیعی، ماوراءالطبیعه ( صفت ) The show is about paranormal investigations امور فراطبیعی ( اسم ) The scientists does not believe in Paranormal

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قاتل ( اسم ) The police are still searching for the killer. کشنده ( صفت ) That was a killer workout! عالی، فوق العاده ( صفت ) ( عامیانه ) Th ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تاریخ ( اسم ) I'm studying European history تاریخچه ( اسم ) What's the history of this building? سابقه ( اسم ) that guy have violence history

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٤

رزومه، سوابق کاری ( اسم ) Please send your resume to the HR department. ادامه دادن، از سر گرفتن ( فعل ) We will resume the meeting after lunch. ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

میدان جنگ، جبهه ( اسم ) Many soldiers died on the battlefield. عرصه نبرد ( اسم ) The battlefield was littered with weapons.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

پیامد ( نامطلوب ) ، نتیجه ( معمولاً منفی ) ( اسم ) The political fallout from the scandal was severe. بارش هسته ای، غبار اتمی ( اسم ) The fallo ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دقیقاً، کاملاً ( قید ) That's exactly what I mean به طور دقیق ( قید ) Can you tell me exactly what happened? درسته ( حرف ندا ) That is our pla ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

ساخته شده ( صفت ) This is a handmade carpet فعل گذشته و اسم مفعول make ( فعل ) I made a cake yesterday موفق، کامیاب ( صفت ) ( اصطلاح ) After ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هرکسی، هر که ( ضمیر ) Whoever wins the game will get a prize. هر کسی که ( ضمیر موصولی ) Whoever broke the windows will be punished.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مخفف "should have" به معنای "باید می ـ. . . " ( شکل غیررسمی ) I shoulda known better. ( باید بهتر می دونستم. ) ( برای بیان پشیمانی یا افسوس ) ( ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بی عملی، انفعال ( اسم ) The government's inaction on climate change is concerning. عدم اقدام، بی تحرکی ( اسم ) The consequences of their inactio ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

شکست ( اسم ) The mission was a complete failure ناموفقیت، ناکامی ( اسم ) He was afraid of failure. آدم ناموفق ( اسم ) I'm a complete failure ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مضر، زیان بار ( صفت ) Smoking is harmful to your health. آسیب رسان ( صفت ) Exposure to the sun can be harmful.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

صرفاً، تنها، فقط ( قید ) The decision was based solely on merit. به تنهایی، به طور انحصاری ( قید ) He is solely responsible for the project.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خیانت ( اسم ) His betrayal of his friend was unforgivable. پیمان شکنی، نارو زدن ( اسم ) She felt a deep sense of betrayal when she found out th ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

وحشت تکنولوژیک ( اسم ) The movie explored themes of tech horror and artificial intelligence. ژانر وحشت تکنولوژیک ( اسم ) Tech horror is a popul ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فایل های نفرین شده ( اسم ) There are rumors of cursed files circulating online فایل های دیجیتالی که به خاطر محتوا، ظاهر عجیب یا ابرداده های غیرعاد ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جاسوس افزار ( اسم ) Install anti - spyware software to protect your computer

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( به طور استعاری ) حرف یا عملی به ظاهر دوستانه و محبت آمیز اما در باطن مخرب و آسیب زننده ( عبارت اسمی ) That complement was actually sickly sweet s ...

پیشنهاد
٠

تظاهر به اعتماد به نفس خفن/عالی ( عبارت اسمی ) He's faking kick - ass self - confidence, but inside he's terrified جلوه دادن اعتماد به نفس کاذب و ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نان و کره ( اسم ) We had bread and butter with our soup منبع درآمد، معاش ( اسم ) ( اصطلاح ) Teaching is my bread and butter ساده و اساسی، ضروری ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زن سفیدپوست چاق ( اسم ) ( ترکیبی جنسیتی و نژادی!! ) I hate when I see these fat white broads with black people زن گنده سفید ( اسم ) ( توهین آمیز ) ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سیگاری، سیگار ماریجوانا ( اسم ) ( عامیانه ) They shared a doobie at the concert

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سکس دهانی، ( اسم ) ( عام، اروتیک ) they did every sex position except of Mouthlove ابراز محبت یا عشق فقط در کلام و حرف و نه در عمل ( اسم ) ( غیررس ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دوپهلوگویی، زبان بازی ( اسم ) Politicians often use doublespeak to avoid answering difficult questions زبانی که عامدانه مبهم یا گمراه کننده است ( ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

افشا کردن، برملا کردن، لو دادن ( فعل ) The journalist exposed the politician's corruption در معرض گذاشتن، مواجه کردن ( فعل ) Don't expose the fi ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

از خنده روده بر شدن، ترکیدن از خنده ( فعل عبارتی ) The comedian's jokes made everyone crack up خراب کردن ( معمولاً در تصادف ) ، داغون کردن ( فعل ع ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لیبرال کثافت، لیبرال عوضی، اصطلاح تحقیرآمیز برای اشاره به لیبرال هایی که به زعم گوینده، ریاکار، سطحی نگر، یا بی اثر هستند. ( اسم - توهین آمیز ) Tho ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چپاندن کسی در کمد ( معمولا به عنوان تنبیه یا شوخی فیزیکی ) ( اسم مصدر ) The victims of locker stuffing were humiliated

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شورت کشی اتمی، کشیدن شورت کسی از پشت تا حدی که بالای سرش برسه ( اسم ) ( عامیانه ) He received a threat of having an atomic wedgie from the older bo ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قلدرکشی ( اسم ) Bullyciding is a serious problem that needs to be addressed خودکشی به دلیل زورگویی و قلدری ( اسم ) The rise in bullyciding is al ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کثافت, عوضی, آشغال ( اسم ) That shitlord cut me off in traffic. کسی که رفتارهای زننده و نفرت انگیز، آنلاین یا در دنیای واقعی داره ( اسم ) The i ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

احمق، کودن، ساده لوح ( اسم ) ( عامیانه ) Don't be such a goober بادام زمینی ( اسم ) ( عامیانه - بیشتر در آمریکا ) I like to eat goobers at the m ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خال هندی ( اسم ) Bindis come in many colors and shapes.

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لوسیفر، ابلیس، شیطان ( اسم خاص ) Lucifer is often depicted as a fallen angel ( در ستاره شناسی ) ستاره صبح، زهره ( اسم خاص ) Lucifer shines brig ...