پیشنهاد‌های نازنین عظیمی (١٩١)

بازدید
٣٣٩
تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

“line” means “rope” on a ship. When a sailor “throws someone a line” it typically means that they are throwing a rope to someone in the water so he c ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

لحن سرد و بریده بریده

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٢

تیم فرود در علوم نظامی به گروهی که در ساحل پیاده می شوند می گویند.

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

پوشیده از چیزی jungle - ridden پوشیده از درخت مثلا

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

unbuttoned

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فیض بردن و مستفیض شدن به معنای شنیدن معنا می دهد.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

intellectual or artistic people considered as a social group given to the expression of liberal opinions.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خرج بیشتر

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

matted fur به موی نمدی شدۀ گربه یا سگ می گویند.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خُرخُر کردن گربه که نشانۀ رضایت گربه باشد.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تحسین برانگیز

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

دستمال گردن هم معنی میده

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

صدای دو رگه و خش دار

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

To enter ( some place, establishment, or event ) in a particularly casual, carefree manner. سر را پایین انداختن و به جایی رفتن سرش رو انداخت پایین و ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رنگ و رو

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چهرۀ کشیده

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

It means that he has a lot of strong hair. That he is not even nearly going bald.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

راستش

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

?Can you rattle right over here یعنی ?Can you come over here می شه یه تک پا بیای این جا؟ می شه یه سر بیای این جا؟ می شه جلدی بیای این جا؟

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از چنگ چیزی در رفتن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

مخصوصا این که

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ناجور tactless question سوال ناجور

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پولک دار

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

دور و دراز

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

انترن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

محوطۀ اتوبوس ها

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

غصبی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

دچار چیزی شدن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چیزی دست نخورده بود

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

screwing up face قیافه اش در هم رفت.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

طفره رفتن از انجام کاری

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٤

ended up on the floor نقش زمین شده بود

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

جوجه گذاری انگلی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

زناکار

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در این فکر بودم

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

نوبت دکتر

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مرگ شیرین

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حساسیت به لاکتوز

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گله کردن، گلگی کردن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Mexican - style scrambled eggs املت مکزیکی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در پوست خود نمی گنجید

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٤

منتها

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در بوق و کرنا کردن، جار زدن

پیشنهاد
٠

در بوق و کرنا کردن چیزی

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

همه جوره

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بد دهنی

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

به خاطر

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

از جا پریدن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

جیم شدن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

علی رغم، با وجود Impervious to the woman’s insistence, they really didn’t find this appointment helpful علی رغم اصرار این زن، به هیچ وجه قرار ملاقات ...