پیشنهاد‌های نازنین عظیمی (١٨٥)

بازدید
٣٠١
تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

تراس سبز

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

کسی از شما نظر نخواست stick/put in your oar

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

رنجیده خاطر

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

اتصال ترجیحی اتصال ترجیحی در علم شبکه، به گونه ای از فرایندها گفته می شود که در آن یک کمیت مانند ثروت یا اعتبار، بین افراد و اشیا به بر اساس اینکه ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

پریشان احوالی، پریشان احوال

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

احتمالگرا احتمال گرا

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

aggrieved hard - done - by person شخص آسیب دیده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

Nervous and agitated, as if pursued عصبی و آشفته. انگار دنبالش کرده باشند. . ex: He seemed rushed and hunted

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٥

شیوۀ صحیح نگارش فارسی این واژه ( پیشخان ) است. پیشخان هتل، پیشخان آشپزخانه، پیشخان مغازه پیشخوان با این سبک نوشتار به کسی اطلاق می شود که در مراسم رو ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

تاسف برانگیز

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

پاپیچ پاپیچ پشمی سیاهی تا زانو به دور پاهاش بسته شده بود. ( سمفونی مردگان - عباس معروفی )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

پَسا ساختارگرایی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

dote upon/on دلبسته شدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

به عمد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

ضد آب شلوار ضد آب

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

خوددار

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

فرز - چابک - زرنگ - قبراق - زبر و زرنگ - دست و پادار

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩

پراکنده گویی آشفته و به هم ریخته شتابزده و نامنظم در هم بر هم

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

دور کاو دور کاوها دور کاوی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٢

تیغه کوه southeast spur تیغه ی جنوب غربی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

Hit the road بزن به چاک!

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠

بقاجو

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢١

to start to want to travel or do something different هوس کاری را کردن. اشتیاق به انجام کار متفاوتی داشتن. رغبت به انجام کاری. میل شدید به انجام کاری ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

دست نخورده و بکر مثلا راه دست نخورده ای مملو از درختان جنگلی و گیاهان وحشی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

a person who illegally follows and watches someone, especially a woman, over a period of time منبع: کمبریج دیکشنری بِپا از مصدر پاییدن کسی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢١

be hung up on sth منبع: کمبریج دیکشنری خود را درگیر کسی یا چیزی کردن، به چیزی پایبند بودن، ذهن را به شدت درگیر چیزی کردن ​ to be extremely interested ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨

to try to persuade or influence someone منبع: کمبریج دیکشنری I'm working on my father to get him to take me to the airport. مجاب کردن، تاثیر گذاشت ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤٧

در پزشکی منظور از attending همان attending physician است. یعنی زشک متخصصی که همیشه در بخش حضور دارد و بر کار مراقبت از بیماران نظارت می کند.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
-١٢

comfort food غذای خانگی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

grind out - ground out to say something in a rough, angry, or emotional way ‘You don’t love him, ’ he ground out. با حالتی خشن و خارج از نزاکت چیز ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٧

مشایعت کردن، بدرقه کردن، همراهی کردن برای خروج یا خداحافظی to go to the door of the building with someone who does not live or work there, when they ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣

به کسی پریدن، تشر زدن، پرخاشگرانه چیزی گفتن، to act out violently in a fit of anger or frustration مثال: When she learned what he had done, she snap ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٥

utter به زبان آوردن she bit out a curse

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد

هیجان

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣٤

چه بسا