پیشنهادهای نسترن (٢٨٤)
از همان . . . مثلا: as early as seventh century از همان قرن هفتم.
معیشتی
بازیچه و آلت دست کسی بودن
نیرو، انگیزه، تمایل، طغیان، خیز، جهش، پرش
تصفیه نشده
جوابگو بودن، حریف شدن
تعهد دادن
بی امان
سوداگرانه
توی چشم بودن
احترام قائل شدن
ناکارآمد
بنیادگرایی اسلامی
به طور آزار دهنده ای
- وار - گونه
ناعادلانه، غیرمنصفانه، به گونه ای نابرابر
سفت و سخت
کنار کشیدن
مُلک
زُبده
نویافته
سر کردن
در قبالِ
جنجالی
لطمه، لطمه زدن
با بی کفایتی
چیزی نگذشت که، طولی نکشید که
به عمد
تشریح کردن
( سازمان ) شفافیت بین الملل.
رک و راست، رک و پوست کنده.
به گونه ای جبران ناپذیر
استعمارگر
تثبیت شده
فرضی
ددمنشی
صدمه دیدن
اقتدارگرایی
زودهنگام ( در عبارت snap elections: انتخابات زودهنگام )
برافراشتن، به اهتزاز درآوردن
خیزش
پس انداز ملی
به معنی �بابت� هم می تونه باشه: . . . concern about نگرانی بابتِ. . .
مخدوش کردن
جهان شمول
هرم سنگ
فرو دست
فرا دست
منقول مثال: Portable wealth دارایی منقول
فرسایشی