تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

پایا برابر constant const کوتاه شدای constant است که در برنامه نویسی یک کلید واژه است برای تعریف داده های که هیچگاه تغییر نمی کند. در زبان جاوا و c ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

همدارگرایی برابر کمُنیسم. Communism از common ( مشترک ) می آید به معنی اشتراک گرایی، کمُنیسم یا همدار گرایی باوریست برای اداره کشور که همه چیز را م ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

هستومند: آنچه که دارای هست باشد. این واژه برابر existent در انگلیسی است نمونه: تمام هستومند ها دنیا را با چشم آدم نمی توان دید، باید از تلسکوپ استف ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

تنهازی: کسی یا چیزی که به تنهایی زندگی میکند.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

آهَنجِش تنها اسم مصدر آهَنجیدن است از بُنِ آهَنج که در انگلیسی abstraction در عربی انتزاع می گویند. به پردازش یا فراروند آهنجیدن، آهنجش گویند یعنی شم ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٣

آهَنجیده برابر abstract است از بُنِ آهنج با اسم مصدر آهَنجِش. پادچِم ( معنی مخالف ) آن concrete است. هر چیزی که تنها بتواند در ذهن وجود داشته باشد ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

در زمینه دانش بالستیک : پَرتابیک توضیح: آنچه که دارای ویژگی یا مربوط به پرتاب یا فن پرتاب شود مانند موشک های بالاستیک. نمونه: موشک های پرتابیک تا ا ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٤

فَرگَرد: بخشی ازکتاب، فصل در کتاب اُرگانون ( منطق ارسطو ) برگردان میر شمس الدین ادیب سلطانی �فرگرد� در برابر �فصل� ( عربی ) و �chapter� به کار رفته ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٤

Like برابر فارسیش: پسند، مانند، سان، شبیه، دوست داشتن، خوش آمدن است. اصطلاح Like که امروزه در شبکه های همگانی/ اجتماعی پرکاربرد شده و در این برنامه ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

روزآمد واژه تصویب شده فرهنگستان برای update است که مردم بیشتر بروزرسانی را به کار میگیرند. نمونه روزآمد یا بروزرسانی در گوشی های هوشمند همون update ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

نِژاده کسی یا چیزی که پاک از هرگونه ناخالصی باشد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

داتار یا دادار، این واژه پهلوی اوستایی است به معنی خالق، آفریدگار، بخشنده، زاینده که می توان به جای نویسنده، مولف یا خالق استفاده کرد. این واژه هنوز ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

نمارِش به معنی ایما، اشاره از نُمارِستن. نمونه بهرام به سیاوش اشاره کرد. بهرام به سیاوش نمارِش کرد. بهرام به سیاوش نمارِید. نمونه ای از شاهنامه: ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

ضمیر برابر فَرانام ( pronoun ) ، نام واره اشاره برابر نُمارِش برای ضمیر شخصی از فَرانام نُمارِشی بهره می برم

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

اگر �گَر�در جایگاه واژه بیاید: کوتاه شده اگر است. نمونه از حافظ: �گر� زلف پریشانت در دست صبا افتد هرجا که دلی باشد در دام بلا افتد اگر �گَر� در جا ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٣

پَسنوندیست که مانَک های ( معنی ) گوناگونی دارد ولی بیشتر برای گروه بندی به کار می رود برای تکرار: دَه گان بیست گان سی گان سدگان هزارگان برای نشانه ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٩

توضیح: undo: باعث خنثی شدنِ آخرین فرمانِ اجراشده می شود redo: باعث تکرار آخرین فرمان اجراشده می شود برابرهای فارسی: undo : ناانجام، واگرد redo : باز ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

توضیح: redo: باعث تکرار آخرین فرمان اجراشده می شود undo: باعث خنثی شدنِ آخرین فرمانِ اجراشده می شود برابرهای فارسی: redo : بازانجام، اَزنو undo : نا ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

هنگامی که در جایگاه پیشوند استفاده شود به معنی دوباره است مانند: بازخوانی، بازگفتن، بازطراحی، بازسازی، بازآیی. . . هنگامی که در جایگاه پسوند استفاد ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

کَسری که در حسابداری استفاده می شود برابر با �کاستی� است کسرا برابر با شاه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

دوست دار، شورمند. من مشتاق دیدار شمام. من دوست دار دیدار شمام.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

گاهی می توان از بی شک، صددرصد به جای حتما استفاده کرد. نمونه: رضا حتما سرکار میای؟ رضا صددرصد سرکار میای؟ رضا بی شک سرکار میای؟ ولی واژگان درست آن ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

�کالانما�، �کارنما� پ ن: catalog دفترچه یا پرونده ای ( file ) است که درآن کالاها یا کارهای یک شرکت نمایش داده می شود یعنی فهرستی از کالا ها. ریخت در ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

�کالانما�، �کارنما� پ ن: catalog دفترچه یا پرونده ( file ) است که درآن کالاها یا کارهای یک شرکت نمایش داده می شود یعنی فهرستی از کالا ها.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

�کالانما�، �کارنما� پ ن: catalog دفترچه یا پرونده ای ( file ) است که درآن کالاها یا کارهای یک شرکت نمایش داده می شود یعنی فهرستی از کالا ها.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

برابر واژه format قالب است که �قالب� عربیده ی کالِب است که واژه ایست فارسی، همچنین از �ریخت� نیز می توان بهره برد. نمونه "دوستت چه خوش ریختِ" یعن ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

�قالب� معرب شده کالِب است که واژه ایست فارسی همچنین از �ریخت� نیز می توان بهره برد. نمونه "دوستت چه خوش ریختِ" یعنی دوست چه خوش هیکل، چه خوش چهره ا ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

�رزم نامه� در زمینه نظامی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

در زمینه نظامی: پایور برابر با نیروی نظامی غیروظیفه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

Handle به معنی رسیدگی یا مدیریت که گاه با process در جمله ها جابجا می شود. از پردازش نیز می توان بهره برد زیرا به معنی رسیدگی و انجام دادن است. بر ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

روزآمد، به روز، بهنگام، امروزی، نوین

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

به روز، بهنگام، امروزی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

بازکردن، گُشودن که وارنه آن بستن، قفل کردن است.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

تَکال به معنی یگانه، یکتا، تک، منفرد، یک دانه، هر چیزی که یکی باشد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

به فارسی: آماد، آمایش، تدارکات ( عربی ) فرهنگستان برای logistics �آماد� را تصویب کرده و تعریف آماد: علم طرح ریزی و جابه جایی و نگهداری نیروها عمدتا ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

با این وجود

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

وَشتْیدَن، وشتن = رقصیدن وَشتْ = رقص وَشتار، وَشتَنده، وَشتگَر = رقاص وَشتْیدَن شکل یا دیسه ای دیگر از گردیدن ( چرخیدن ) در فارسی میانه و در گیلانی ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

گلوگاه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

برای remaster بازتدوین برای remake بازسازی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

فراز به معنی بالا و اوج هست فرازُ فُرود صعودُ نزول

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

اِموجی: شکلک، وینوات اِستیکر: چَسبونَک، چسبنده، چَسبال معنی و کارکردِ اِموجی: ​واژه ی است ژاپنی به معنی تصویر نویسه، اموجی در اصل نویسه ای ( حرف ) ا ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

آهَنجیده برابر abstract از بُنِ آهنج با اسم مصدر آهَنجِش و مصدر آهنجیدن هر چیزی که تنها بتواند در ذهن وجود داشته باشد نه در جهان واقعی را آهنجیده، ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

آهَنجیده برابر abstract از بُنِ آهنج با اسم مصدر آهَنجِش و مصدر آهنجیدن هر چیزی که تنها بتواند در ذهن وجود داشته باشد نه در جهان واقعی را آهنجیده، ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

بسیار، بسی، فراوان، انبوه گاه می توان از �بزرگ� نیز بهره برد نمونه: بخش �زیادی� از مردم ورزش نمیکنند. بخش �بزرگی� از مردم ورزش نمیکنند.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

در جایگاه gerund formatting : به معنی format دادن به چیزی برابر فارسی: دیسارش، دیسارکردن، قالبیدن پ ن: دیس برابر form است که در تندیس و سردیس هم است ...