مؤلف

/mo~allef/

مترادف مؤلف: گردآوردنده، تألیف کننده

متضاد مؤلف: مصنف، نویسنده

برابر پارسی: نگارنده، نگارشگر، نویسنده، گردآورنده

فرهنگ معین

(مُ ءَ لِّ ) [ ع . ] (ص فا. ) ۱ - گردآورنده ، فراهم آورنده . ۲ - نویسندة کتاب .

فرهنگ عمید

نوشته ای که مطالبی در آن گردآوری شده، تٲلیف شده.
کسی که مطالب کتابی را گردآورده باشد، تٲلیف کننده.

فرهنگستان زبان و ادب

{author} [سینما و تلویزیون، علوم کتابداری و اطلاع رسانی] [سینما و تلویزیون] کارگردانی که در مجموعۀ آثارش تفکر و جهان بینی خاصی، ازطریق تعامل میان مضمون و سبک، انعکاس می یابد [علوم کتابداری و اطلاع رسانی] پدیدآوری که اثری را با گردآوری شواهد به قصد ارائۀ ترکیب...

جدول کلمات

مؤلف( معجم البلدان)
قانون

پیشنهاد کاربران

داتار یا دادار، این واژه پهلوی اوستایی است به معنی خالق، آفریدگار، بخشنده، زاینده که می توان به جای نویسنده، مولف یا خالق استفاده کرد.
این واژه هنوز در بخش های لُر زبان، سیستانی بلوچستان ایران استفاده می شود.
نساخ

بپرس