پیشنهاد‌های وانیلایانولا (٤٨٨)

بازدید
٩٩٨
تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

روانشناسی رفتارگرا

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دستگاه تزریق ماشین تزریق سیستم تلقین به نظر من بهتر است از خود واژه تزریق استفاده کنیم چون لزوما در این مفهوم همه چیز دروغ و فریب نیست یا حداقل تعم ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ریشه شناسی کلمه: hype از کلمه hypodermic می آید و به معنای زیرپوستی است مثلا تزریق زیرپوستی. از طرفی hype در محاوره به معنای معتاد تزریقی است. برای ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

جدیداً این کلمه در رسانه های آمریکایی استفاده میشود ترامپ ایمن کردن ضد ترامپ کردن در برابر ترامپ مقاوم کردن مثلا در bbc آمده: ?US allies try to 'Trum ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٣

معنی لانگمن: to completely accept an idea or belief and allow it to influence you معنی کمبریج: f you buy into an idea or plan, you give it your suppo ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

انسان مانند، انسان وار، انسان نما تفاوت با Hominids humanoid: در کل به هر موجودی اعم از خیالیف واقعی یا ربات که مانند انسان روی دو پا راه برود و ظاهر ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دامپزشکی: حیوان مادر ( در پستانداران اهلی ) سد، بند

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

توجه کنید که praxeology یه بررسی اعمال هدفمند انسان می پردازد. رفتار ذاتا هدفمند نیست این کردار است که هدفمند است. در ضمن رفتارشناسی بیشتر درباره حی ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

track یا tracking در زمینه آموزش: رشته بندی گزینش رشته ای در مدارس آمریکا دانش آموزان را بر اساس تواناییهایشان به دسته های مختلف تقسیم می کنند مثل گر ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

در مورد کودکان یا افراد کمسن و سالی که نابغه هستند به کار میرود. و معمولا می گویند child prodigy مثلا درباره انیشتین و . . . به کار نمی رود. برای ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اندام ورزیده اندام درشت بدن درشت و عضلانی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تغییرات - اصلاحات - جرح و تعدیل ها

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The full idiom is usually stated as "when the shit hits the fan", and it implies a scenario where something unexpected or unpleasant suddenly occurs, ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

من چنین کلمه ای را در هیچ فرهنگ لغت انگلیسی پیدا نکردم. این یک غلط املایی است. منظور corporeal بوده که می شود تنی، بدنی و . . . .

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٥

ممکن است واژه array و آرایه و آراستن ارتباطی با هم نداشته باشند ممکن هم هست که هم ریشه باشند. اما این که برخی کاربران گفتند ممکن است array از فران ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

در حوزه پژوهش یک چیزی داریم به نام همبستگی های معنادار significant correlations

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

این کلمه دو معنا دارد: یکی رفو کردن و وصله پینه یکی هم در کاربرد عامیانه صورت ملایم تر Damn است مثلاً می شود گفت زکی د بیا بخشکی ( شانس )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بعضی متون علمی و پژوهشی از این اصطلاح زیاد استفاده می کنند عوامل تهدیدآمیز عوامل مخاطره آمیز عوامل مخرب عوامل منفی الخ

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

دو معنای متضاد دارد: 1. آزار دادن، روی مخ رفتن she is really a nuisance. every time I dee her, her arrogant words gets under my skin 2. کم کم کسی را ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

سیب زمینی بنفش از انواع سیب زمینی های شیرین است که در فرهنگ غذایی فیلیپین رایج است و به تازگی به آشپزی آمریکایی ها نیز راه پیدا کرده است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

زنی که در زمان جنگ از قبیله دیگر به غنیمت می گرفتند امروزه به زن جوانی که با مردی پیر و پولدار ازدواج کند نیز می گویند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اردوگاه اقامت اجباری بازداشتگاه ( اسرای جنگی/اقلیت ها/ زندانیان سیاسی ) ممکن است در آن کار اجباری صورت بگیرد اما هدف آن کار کشیدن از زندانیان نیست. ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

معمولا در حوزه درمان می گویند عوارض یا عوارض بعدی/ آتی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اما می تونه معنای تضاد و اختلاف هم دربر داشته باشه در فرهنگ آکسفورد: place or deal with close together for contrasting effect. متباین

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مسعود درست میگه. این کلمه صفته. یعنی همجوار، کنارِ هم، همسایه ( مفاهیم ) و . . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

یکی از معانیش تقسیم بندی و دسته بندی کردن است to assign to an often restrictive category : CLASSIFY

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در دیکشنر وبستر اینطور امده: 1 a : a secondary school emphasizing Latin and Greek in preparation for college b : a British college preparatory school ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

littluns که تغییر شکل یافته little ones است یعنی کوچولوها فسقلی ها

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بهتر است این مجموعه واژگان را که مربوط میشوند به تکامل با هم در نظر بگیریم: fit unfit the survival of fittest fittest fitter

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نوع انسان انسان ریخت ها انسان واران

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

جناب روحان موضوع هیچ ارتباطی به زبان فارسی و ایراد داشتن فارسی ندارد. زبان فارسی هیچ ایرادی ندارد. هیچ زبانی هیچ ایرادی ندارد. دوره این حرفهای غیرعلم ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در واقع معمولا با within میاد به شکل within striking distance

پیشنهاد
١

در آستانه ی . . . خیلی نزدیک به. . . چیزی نمانده به. . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دوستان اون بالا تلفظ امریکایی و بریتانیایی هست و دوستان میتونن ببینن و بشنون. خودتون رو با نوشتن چیزهای عجیب غریب اذیت نکنید : ) ) ) )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ترمز روانی با مفهوم بازدارندگی یا همان inhibition مرتبط است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

جمعیت کلی محققان وقتی از این اصطلاح استفاده میکنند که بخواهند به جمعیت کلی یک منطقه، شهر، کشور و . . . اشاره کنند و آن را از جمعیت های خاص و زیرگروه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بدون هیچ پشتوانه ای بی هیچ پایه و اساسی از هیچ چیز، ( چیزی ساختن )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

حدس و گمان بی سند و مدرک حرف از روی هوا حدس از روی هوا/ الکی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

درخت افتاده/ قطع شده/ خشک لاشه درخت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

این فعل مخصوصا برای به دست گرفتن ابزار یا سلاح به کار می رود پس شایسته است بگوییم: به دست گرفتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

صورتی چرک

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

کاربرد طنزآمیز/ کنایه آمیز: گاهی به کنایه درباره وسایل خیلی قدیمی به کار میرورد مثل همین که در فارسی میگیم مثلا یه "پراید خسته" خسته عهد دقیانوسی زه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

همون خودکار است. اسم جدید براش نسازید : ) )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

جناب فرکیانی شما با این نظرات سطحی آبروی فرکیانی و زبان فارسی را نبرید لطفا. تا جایی که من مطالعه کردم، از عربی هم واژه های بسیاری وارد زبانهای دیگر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

در آستانه ظهور/وقوع/ نزدیک شونده/ قریب الوقع/ تهدیدکننده/ هول برانگیز/ محتوم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بی باک بی پروا جسور بی ترس و وحشت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

in his/her wake به دنبالش از عقبش بر جای او در پی او

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به معنای کم اشتها و کم غذا هم هست: Shaun is tall, underfed and pale, like me

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

این که کاری ندارد هر کلمه ای را زارت گرته برداری کنیم!!!! اگر می تونیم باید معادلسازی کنیم نه گرته برداری: بلندی پیاده ها سکوی عابر عابرجا عابرسکو پ ...