پیشنهادهای عطار، محمد علی (١,٠٢٧)
اینقدر انگلیس ( UK ) کشورهارا استعمار کرد که زبانشان قاطی شد ومعلوم نیست از چی زبانی ریشه گرفت ومعانی کلمات کهن زبان های دیگر هم درهم برهم کرد! gius ...
انتصاب مقام ( فارسی ) =تعیین المنصب ( عربی ) انتصاب ( فارسی ) = نعوظ ( عربی ) نعوظ با نعوذ نعوز نعوض . . . اشتباه نگیر. باید زبان عربی را از فا ...
کتاب در عربی کهن مانند وزارت خانه که حاوی دستورات وتعهدات وپیمان نامه ها لازم الاجراء مانند کعبه مکرمه. . . . وزارت تعبیر معاصر ودر زمان قدیم نبوده ...
در اوستا: sata: سِت - دسته از . . . ؛ گروه از . . . ( مانند کلمه set انگلیسی ) sata vaesa : ستارهء ساتاویسا sato. darva: دارند لبه ها یا پره ها ( صد ...
وقتیکه پول درمیان؛ حتی دانشمند تسلیم مدارک علمی نمیشه؛ مگه بندرت . . . !
انگار بشریّت یادنگرفته؛ مرگ بدون برنامه قبلی وبی خبری سراغشان میاد! ذلِکَ أَنْ لَمْ یَکُنْ رَبُّکَ مُهْلِکَ الْقُری بِظُلْمٍ وَ أَهْلُها غافِلُونَ1 ...
گناه هانتون راهاشون رو برای برگشتن بهتون پیدا می کنند هرجا باشید وهرجور باشید! پس؛ هیچ گاه مُرتَکِبشون نشو که نشو! . . . مُرتَکِبَ جُرماً وجُرمٌ مُر ...
در اوستا: urvasna= choose ( سنسکریت urvaza:لذت ونشاط ) . . . در پهلوی - فارسی نو N: wurrōyistan = belive, choose . . . wēxtan = seperate, choose, ...
در اوستا: vaya vayav: فضای اطراف پرواز پرنده ها vavan: پیروزی با کلمات عربی: جو فضا هوا . . . ارتباطی ندارد!
در A Concise Pahlavi Dictionary Abbreviations کوتاه نوشتها N = ( early ) New Persian فارسی نو ( معاصر ) یعنی قبل از 200 سال نبود یا اصلاً یا لفظاً ی ...
هِلهِله هَلَه هَلَه هله = أهلاً أهلاً= أهلاً وسهلاً در أصل إختصار مصطلح وجمله: أتیتم أهلاً ونزلتم سهلاً . . . هله: هیچ ارتباطی با اهلو ( پارثی ) ندا ...
دو بر علاوه دو مساوی چهار. اینو فقط در ریاضیات محض صدق میشه ودر علوم دیگه قابل تردید وشک هست. وحینئذ؛ فقط نزدیک به 99% در صد درست باشد.
چندین مؤمن ضعیف به من قول دادن مطالب را ( که نوشتم ومنتشر شد ) بازنویس وویراش می انجامند! أمّا متأسفانه من را تنهام گذاشتند در این وادی تحریف باجمعی ...
آخه؛ چی ندارم که الآن ندارم؟؟؟
در"قرآن عربی مبین" هیچ عبارتی برای فحش یا ناسزا وجود ندارد: این آیه"مَثَلُ الَّذینَ حُمِّلُوا التَّوْراةَ ثُمَّ لَمْ یَحْمِلُوها کَمَثَلِ الْحِمارِ ی ...
بااین همه تحریف معانی واژه ها وشیوع "ازخوددراوردنی" وخودنظری وخودتفسیری وخودمعنائی وخلق معانی مغایر ونو وواهی وابهامی وایهامی . . . وهرروز بُرُوز ...
شخصیت هر انسان با کارهای که انجام داد در طول زندگیش مُشخّص وتعیین میشود؛ نه با عقائد که بیان کرد ونه با حرف های که سخن گفت وسرود کرد. . . . شَخَصَ ...
زبان معیار به هیچ قومی یا ملتی یا نژادی یا شخصی . . . تعلّق ندارد وفقط زبان مرجع رسمی إداری سیاسی میانجی نه بیشتر نه کمتر. هر کشوری زبان معیار خودش ...
دیدگاه قبلی حذف شد!! مُتأسّفاً براتان؛ دفاع از حضرت سلمان فارسی وذکر حقائق را . . . گزارش میدی وحذف میشه؛ أما توهین وتهمت به اینحضرت سالهاست در این س ...
قبل اظهار نظر درباره این کلمه عربی با کلمات مشابه لفظی یا نوشتاری زبان دیگری بدون تحقیق ورجوع به لغتنامه اصل نه ترجمه شده؛ عربی وپهلوی واوستا وانگلی ...
اوستا وپهلوی: vaδy vaδay /vathy/ /vathay/ وَذَی وَذِی : آبراهه جوی ویژه آبیاری ( جوب یا کانال آب ) . . . vaday vadaya vad بیرون کشیدن - رها شدن . . ...
حَرَام باإحرام؛ حَلال نمی شود!
حِمار: دانشمند که ازعلمش وهرچی خواند ویادگرفت . . . بهره نمی برد وبه أدلّه ویقین رجوع ومستند نمی کند وبه شک وحدس وگمان وظن وفرضیه واحتمال وآمار ناقص ...
مُترَف: غرق در نعمت است اضافه دارد؛چیزی کم ندارد دست به سیاه وسفیدرا نمیزنه فقط به خودش میرسه آب از آب تکان نمیخوره تحمل شنیدن "بالای چشمت آبرو دارد" ...
نیبگ فارسی نو وقبلاً در پهلوی نبود. شگفتواره که دیکشنری بلد نیستند بخوانند! مقابل کلمه Nibeg حرف N یعنی فارسی نو - فارسی جدید؛ قبلاً نبود . . . ل ...
Din Arya اگه مانند بعضیها مدعی دانش زبانشناسی وبه تحریف بپردازم: دینار=دین آریائی=دیناری دِئن ( دیئن ) پولپرستی!
دیندار با دیدن دینار به دیدار . . . ؟ آیا دِئن با دینار ارتباطی دارد؟
#2 قبلی حذف شد! وَ ما نَراکَ اتَّبَعَکَ إِلاَّ الَّذینَ هُمْ أَراذِلُنا بادِیَ الرَّأْیِ بادی الرای:یبدون بمظهر ومرئی کأهل البادیة. ظاهر بَدَویّ دا ...
deign لطف کردن محبت کردن کسرشأن خود ندانستن فروتنی کردن . . . با دَین - دِین. . . عربی هیچ ارتباطی ندارد she didn't deign speak to me. =deam به ا ...
در اوستا کلمه دین به معنای امروزی ( مذهب ) اصلاً وجود ندارد به daen رجوع کنید ( حس درونی ) deign در اوستا وجود ندارد در سنسکریت degdhi جمع کردن، أ ...
العَلطَبیس: الأملس البَرّاق نرم ودارای رنگ میتالیک مانند پشم شیشهء
مُعَلطَس: کلام لانظام له قول غیر ذی نظم . . . مُغَلطَس
عُفَیرة: إمراءة من حُکماء العرب قبل الاسلام
عِنفِص: المَرأة قلیلة الجسم کثیرة الحرکة قلیلة الحیاء البذیئة الداهرة الخبیثة code:EMNH. MLK
اوستا: ثوا /thwa/ مال تو = اذعان تو "ازآن او" کاملاً اشتباه ومعنی ندارد ومشکل زبانی ودستوری وتاریخی دارد.
اوستا: Deva ( دیوا - دِوا ) خدا؛ دیو daeva:=aevi:خدا/دیو/اهریمن/خدایان دروغین daeva - yasna= daeva - yaz: دیو - پرستی، پیروِکیش دیو پرستی . . . با ...
اوستا: daen ( دائن - دئن ) نفس - دریافت درونی - احساس باطنی ( معادل فارسی امروزی ندارد ) با کلمه "دین" عربی هیچ ارتباطی هم ندارد.
اوستا: دایس /daez/ ( دییس - دیس - دائس ) جمع کردن، انباشتن در سنسکریت degdhi با کلمه "دین"عربی هیچ ارتباطی ندارد
در اوستا دا. . . =دایس /daes/ ( دی - دای - دئی ) معادل پهلوی را. . . رای ( رایی؛فارسی امروزی =برایfor بسبب ) با رأی عربی هیچ ارتباطی ندارد به "رأی ...
وَ قُلِ الْحَقُّ مِنْ رَبِّکُمْ فَمَنْ شاءَ فَلْیُؤْمِنْ وَ مَنْ شاءَ فَلْیَکْفُرْ إِنَّا أَعْتَدْنا لِلظَّالِمینَ ناراً أَحاطَ بِهِمْ سُرادِقُها وَ ...
وَلکِنْ لا رَأْیَ لِمَنْ لاَیُطَاعُ! حاکم که ازش اطاعت نمی کنند، وجه واعتبار ووجاهت ندارد. . . . رای ( حرف سببی پهلوی=را = برای=for ) با رأی ( عربی ...
با خودکار هزارتومانی، یه انسان حتی یه ملّت را میتوان نجات داد. وبا شبیه همین خودکار یه جهان به فنا داد. پس؛ مقصر خودکار ارزان! خودکار ارزان را تولی ...
انگلیس زبان مانند اکثریت کلمات حرف "ر" تلفظ نمی کنند ( حروف وکلمات می بلعند ) لذا کربلا را "کَبَلا - کابلا" تلفظ میشه! . . . اگه الله از اهلو ( Ah ...
you cann't charge any one or every one حق نداری هر کسی یا همه یا کسی را قضاوت کنید! ( =تهمت زدن )
هَرَط: سفسف وخلط.
الهَرِع:الاحمق؛ لأنّه یستعجل الأمور قبل أوانها.
هاکاه: إستصغر عقله! با حاکاه اشتباه نگیر!
لهِلَّوف = الکذوب. با لهوف، لحوف . . . اشتباه نگیر!
هرَّف القومُ الی الصلاة:عَجَّلوا هرَّفت النخلة:عجَّلت أتاها . . . با حرّف وحرف وهرف . . . اشتباه نگیر