پیشنهادهای Aydin Jz (٤٤)
سکس سه نفره
مجموعه حکومت هایی که به وسیله یک نفر اداره میشود مونوکراسی یا حکومت تک سالاری میگویند. حکومت های استبدادی و دیکتاتوری
بهانه و فریب برای انجام ندادن کاری
ملکه
نُقل, اسمارتیز, تکه های رنگی کوچک شکر برای تزئینات
آویزان شدن از لبه ی تیز پرتگاه! قرار گرفتن در موقعیتی مظطرب و ناامید کننده, به لبه ی پرتگاه رسیدن!
طفره رفتن از حقیقت.
بی حساب و کتاب, بیش از حد معمول, افراطی
اعضای فامیل
نور چشم کسی بودن, عزیز بودن mike's old friend is the apple of his eye: دوست قدیمی مایک نور چشم اوست ( برایش خیلی عزیز است )
بیرون کردن کسی که به یه سیستم ارتشی یا نظامی خدمت میکنه, از خدمت برکنار کردن, عزل درجه های نظامی ( این لغت صرفا برای مشاغل و امور نظامی استفاده میشه ...
اصطلاحات و جوک های زیر نافی
جرم
محدود کردن اعمال آزادانه فرد, مجبور کردن کسی به رفتار عادی مثل عام مردم, درون جعبه محدود قرار دادن!
با خشونت رفتار کردن
تصویرات کوچک بیانگر ویدیو یا تصویری بزرگتر. مثل عکسی که قبل از شروع ویدیویی در یوتیوب مشاهده میکنید
رفیقی دوست داشتنی, صمیمی, شوخ طبع و خوشرو که هر کسی میخواد یکی از این جور اشخاصو بین رفیقاش داشته باشه. ( به معنی آدم احمق و پر حرف نیست:/ )
دست خدا با جماعت است, امنیت در گروه است
راه های رو گذر یا زیر گذر در مکان های پر ترافیک و بین شهرهای شلوغ که به منظور کنترل بیشتر ترافیک ساخته میشوند
کپی برابر اصل
مرتب کردن, ترتیب دادن, نظم دادن
صاحب مقام, پشت میز نشین, صاحب صندلی ریاست
The piece used to play chess and the board witch the game is played اینجا هدف آموزشه, بخاطر درست بودن یا نبودن ترجمه ها بحث کنید نه یکه تازی سر همدی ...
اطلاع رسانی کردن, خبر دادن
اجسامی با سرعت صوت ( 1220kmps )
عقیم کردن, عقیم سازی
محل زندگی, محل اقامت, سکونتگاه, منزل, خانه کوچک
قسمت برجسته کف دست شبیه به پاشنه ( نقاط برجسته بالای مچ دست )
درخواست و خواهش مودبانه، کلاه به دست گرفتن ( بخصوص برای پول )
اقدام کردن برای بهبود وضعیت کسی یا چیزی, بهتر کردن اوضاع. به دو شکل دیگر نیز می آید: Whip into shape Lick into shape
اقناع کردن, بسندگی, احساس رضایت از شرایط موجود
بسته, قطعه, تکه, دسته ای از اشیا که کنار هم بسته شده اند یا در کنار هم مجموعه ای را تشکیل میدهند we can see a block of seats in the stadium ما میتون ...
املای دیگر کلمه Favor
باز کردن موهای گره خورده از هم I teased my sister hair out after she washed her hair من موهای خواهرم رو از هم باز کردم بعد اینکه موهاشو شست
( accomplished fact ) عبارتی فرانسوی برای وقتی که کاری انجام شده و دیگه نمیشه بعد از اون به شرایط قبلی برگشت. یعنی کاری که شده و جبران پذیر نیست i ...
سایبان جلوی در ورودی
فکر نکردن به آینده و انجام کارهای آزادانه "طوری که انگار هیچ فردایی وجود نداره"
ابراز علاقه, روابط عاطفی
محسوب کردن, محسوب شدن, قلمداد کردن, رقم زدن, شامل شدن
از دل کسی در آوردن , you behaved so angrily with her go and make amends تو خیلی با عصبانیت باهاش رفتار کردی, برو از دلش در بیار!
رو برگرداندن, پشت کردن به کسی never turn your back on me هرگز روتو ازم برنگردون! ( بهم پشت نکن )
سطح پایین, بی کلاس
عمل دخول ( سکس )
دقت کنید که این لغت دو تا تلفظ داره, یکی برای اسم و یکی برای فعل: ( kantest ) مشاجره, بحث و جدل, رقابت, ستیز ( kəntest ) بحث و جدل کردن, رقابت کردن ...