تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

جوجه رو آخر پاییز میشمارن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

کسی را دلداری دادن ، روحیه دادن ، خوشحال کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٣

غلبه کردن ، با موفقیت عبور کردن از مشکل و. . . به زور از مانعی عبور کردن

پیشنهاد
٢

به داد کسی رسیدن

پیشنهاد
٢

قیل و قال کردن ، آشوب به پا کردن

پیشنهاد
٦

قیل و قال راه انداختن ، الم شنگه به پا کردن، آشوب به پا کردن

پیشنهاد
٥

علاقه داشتن ، نقطه ضعف داشتن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

کوه پایه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

منطقی ، واقع گرا مبتکر و خوش فکر و زرنگ مصمم ، قاطع، سمج ، سخت گیر، پوست کلفت، سرسخت خودرای ، لجباز ، یکدنده ، کله شق بی عاطفه و بی ملاحظه ، کینه ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٨

۱ - آزمودن ( از طریق به کار بردن ) ۲ - برای شرکت در تئاتر، تیم ورزشی و . . . آزمون دادن شرکت کردن در مسابقه ی گزینشی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

گیر انداختن ، جلوی پیشروی چیزی را گرفتن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣٧

1. به موفقیت دست یافتن 2. به موقع جایی رسیدن ، سر قرار حاضر شدن 3. زنده ماندن، دوام آوردن ، جان سالم به در بردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

ناهموار ، پر از برآمدگی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

همیشه ماندگار و پابرجا

پیشنهاد
٧

کاملا درست گفتن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

ترسیدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

Leap at the chance

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

دوای هر درد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

به عبارتی دیگه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

مرتبط بودن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

طرح و عملی که منجر به شکست میشه زمینه ساز شکست ، عامل شکست

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

جنگیدن علیه تغییرات ، ایستادگی کردن مقاومت کردن

پیشنهاد
٠

دوباره از سر گرفتن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

از کاری دست کشیدن ، دست برداشتن ، متارکه کردن جا انداختن، فراموش کردن

پیشنهاد
١

حمله کردن و کشتن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

دست خود آدم نبودن ، مجبور بودن،

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

۱ - کنترل کردن شرایط و جلوگیری از بدتر شدن آن ۲ - راز داری

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

آدم بد اخلاق ، بد قلق ، بد جنس

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

وجدان ، اراده درونی ، If you have strong moral fiber it means you always try to do what is good what right, if you have weak moral fiber it means it ...

پیشنهاد
١

تا آنجا که به چیزی یا کسی مربوط میشه. . .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

کسی را مضطرب کردن و ترساندن ، اگر کسی یا چیزی شما را می ترساند یا عصبی میکند میتوانید از این اصطلاح استفاده کنید

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

این اصطلاح در مورد آغاز هر تعهد مهمی به کار میره

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

بهترین چیزی بودن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

به تدریج و در طول زمان به وجود آمدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

با قدرت بدنی و بدون اسلحه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

خانواده و دوستان ، نزدیکان

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

با نفس حبس شده ( از شدت هیجان و اضطراب )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

قانونی کردن یک قرارداد، به رسمیت شناختن توافق نامه

پیشنهاد
٢

تحت کنترل خود داشتن ( رو انگشت خود چرخاندن )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

۱ - همه گیر Intrested in the project was contagious and soon all opposition to it collapsed علاقه به این پروژه همه گیر شد و زود همه مخالفت ها از بی ...

پیشنهاد
٢

خیلی بهتر و سریع تر از کسی دیگه عمل کردن ، نسبت به کسی دیگه عملکرد خیلی بهتری داشتن به جای circles میتوان از rings هم استفاده کرد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

دست به کار شدن ، آستین ها رو بالا زدن ، کمر همت بستن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

ایده پردازی کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

به شدت رقابتی ، بسیار رقابتی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

کسی که میتونه کارها رو سازماندهی کنه، میتونه مشکلات و حل کنه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

سر کسی دادن زدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

این اصطلاح در مورد کسانی به کار میره که تو کسب و کارشون خیلی موفقند و پول زیادی بدست میارن، زندگی پرمشغله و پر استرس داشتن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

خارج کردن از اختفا بیرون آوردن تولید و عرضه کردن

پیشنهاد
٣

بین بد و بدتر بودن ، نه راه پس و نه راه پیش داشتن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

عروسک خرس پشمالو ، خرس تدی