تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

women used to take the back seat in the family زنان در گذشته قدرت کمتری در خانواده داشتند .

پیشنهاد
٢

سبک سنگین کردن موضوع قبل از تصمیم گیری ، در نظر گرفتن همه جوانب مثبت و منفی قبل از تصمیم گیری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

وراجی کردن ، پر حرفی کردن ، پرچانگی کردن yap , cackle

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

an example of army brat would be: when I was younger I knew a girl named Katie , she was a army brat . her family moved five times in six year

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

throw me a bone : to ask someone to share information with you

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

?How do you say “Don't push your luck!” ?John: Mary, can you take the rubbish out Mary: Yeah, sure. John: And then come and give me a massage befor ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

راز خود را با کسی در میان گذاشتن ، محرمانه گفتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

means to do a lot in a short time

پیشنهاد
١

خیلی خوب به کسی سرویس دادن ، همه نیاز های شخصی کسی را برطرف کردن She can't take care of herself . She always needs someone to wait on her hand and f ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

sorry to bail on you Mike , right when you get here رفتن ناگهانی ، ترک کردن کسی

پیشنهاد
١

خیلی خوشحال بودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

حل و فصل کردن ، فیصله دادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

خود را به انجام کار سخت مجبور کردن ، قورباغه قورت دادن ، انجام کاری ناخوشایند ولی ضروری ، کاری که به هر حال باید انجام شود

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٤

چک کردن و بررسی کردن Let me pull up your account

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

to be in charge, to give order, to make the decisions مسئول بودن ، دستور دادن ، تصمیم گیرنده بودن you may know everything, but here in the gym I call ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

آب در هاون کوبیدن ، کار بیهوده انجام دادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

انتقاد آزار دهنده کردن ، مدام به کسی غر زدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

شورشو درآوردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سوال پرسیدن از فردی متخصص ، نظر کسی را پرسیدن برای کسب اطلاعات ، مشورت کردن با فردی متخصص

پیشنهاد
٠

سوء تفاهم نشه ، اشتباه برداشت نکن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

to stop , to no longer do it , especially when we're talking about something you shouldn't be doing anyway , something that's bad

پیشنهاد
٧

به عمل کار برآید به سخن دانی نیست قضاوت چیزی بعد از استفاده از آن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

۱ - لقمه بزرگ گرفتن To “get one's teeth into” something Can mean to take a very large bite of food! ۲ - علاقه مند شدن و درگیر شدن در کاری یا چیزی Bu ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

It appears to me, it seems

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

وقتی که مطمئن نیستیم که جواب سوالم چیه این عبارت و میگیم برای مثال I asked the question :what is it about getting behind the wheel that brings out p ...

پیشنهاد
٢

مثل پیدا کردن سوزن تو انبار کاه ، سخت بودن پیدا کردن چیزی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٤

بلک جک نوعی بازی با ورق ( بیست و یک )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

لباس فیک و غیر اصل

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

عروسک خرس پشمالو ، خرس تدی

پیشنهاد
٣

بین بد و بدتر بودن ، نه راه پس و نه راه پیش داشتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

خارج کردن از اختفا بیرون آوردن تولید و عرضه کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

این اصطلاح در مورد کسانی به کار میره که تو کسب و کارشون خیلی موفقند و پول زیادی بدست میارن، زندگی پرمشغله و پر استرس داشتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

سر کسی دادن زدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

کسی که میتونه کارها رو سازماندهی کنه، میتونه مشکلات و حل کنه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

به شدت رقابتی ، بسیار رقابتی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

ایده پردازی کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

دست به کار شدن ، آستین ها رو بالا زدن ، کمر همت بستن

پیشنهاد
٢

خیلی بهتر و سریع تر از کسی دیگه عمل کردن ، نسبت به کسی دیگه عملکرد خیلی بهتری داشتن به جای circles میتوان از rings هم استفاده کرد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

۱ - همه گیر Intrested in the project was contagious and soon all opposition to it collapsed علاقه به این پروژه همه گیر شد و زود همه مخالفت ها از بی ...

پیشنهاد
٢

تحت کنترل خود داشتن ( رو انگشت خود چرخاندن )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

قانونی کردن یک قرارداد، به رسمیت شناختن توافق نامه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

با نفس حبس شده ( از شدت هیجان و اضطراب )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

خانواده و دوستان ، نزدیکان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

با قدرت بدنی و بدون اسلحه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

به تدریج و در طول زمان به وجود آمدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بهترین چیزی بودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٠

این اصطلاح در مورد آغاز هر تعهد مهمی به کار میره

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

کسی را مضطرب کردن و ترساندن ، اگر کسی یا چیزی شما را می ترساند یا عصبی میکند میتوانید از این اصطلاح استفاده کنید

پیشنهاد
١

تا آنجا که به چیزی یا کسی مربوط میشه. . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

وجدان ، اراده درونی ، If you have strong moral fiber it means you always try to do what is good what right, if you have weak moral fiber it means it ...