تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

در واقع, وقعا, در اصل ابتدا و ریشه فرمول های فیزیک و ریاضی مثال: ( فکر کنید که شما می خواهید یک سهمی رو رسم کنید. از فرمول b/2a - استفاده می کنید و ا ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

پسر یا دختر ( عمو, دایی, خاله یا عمه ) شبیه به اصل چیزی یا شبیه به کسی پسر خاله ( مثلا وقتی که می گن زود پسر خاله نشو )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٨

enough or more than enough به اندازه کافی یا بیش از انداره کافی کم نزاشتن adverb: به عنوان تاکید قبل از کلمه استفاده می شه مثلا:it is ( plenty ) big ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

حالت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

همکاری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

روسری ها, شال گردن ها, شال های زنانه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

seasoned:صفت ( adjective ) : مهارت کافی برای انجام کاری بجای داشتن دانش آن کار ( تجربه ای ) مثلا مکانیکی که درس کتابی رو نخونده ولی مهارت انجام کارش ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٩

امکان پیش آمد چیزی خوب در آینده, ایده ( معمولا خوب ) چیزی که در آینده ای نزدیک اتفاق خواهد افتاد یا شاید اتفاق بی افتد, منظره خوب از یک جای وسیع مثل ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

( درخت ) ( میوه ) به

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

اسم:ارتباط, مخاطب فعل: برقرار کردن ( مخصوصا در ریاضیات ) , ارتباط را برقرار کردن ( مخصوصا در کارهای مخابراتی ) , ربط دادن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

سعی کردن, تلاش کردن, امتحان کردن, آزمایش کردن، کوشش، آزمودن, تجربه کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

شرح دادن, توصیف کردن ( معمولا با جزئیات ریز و زیاد )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

بین یا وسط ( بیشتر دو چیز ) توجه به نو آموزان:among با between مترادف نیست بلکه خیلی فرق دارن مثلا فکر کنید شما سه کتاب روی هم دارید پس میگویید کتاب ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

خود , به تنهایی, یکی, متکی بر یکی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

دل پسند, مورد قبول, خوب و . . . که خودتون می دونید

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

( فرم ) تکمیل کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦٤

در پایین توجه این کلمه با under فرق دارد نو آ موزان لطفا مترادف نگیرند فرق: below یه فاصله ای بین دو جسم هستش مثلا پایین درخت یا پایین متن ولی under ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

معذرت خواستن, بهانه آوردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

یکی یکی, جدا از هم; جمله کاربردی هنگام صف

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

احوالپرسی کردن, معرفی کردن ( خیلی کم )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

پیدا کردن, پی بردن, متوجه شدن ( مخصوصا به تازگی )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

پرطرفدار توجه با famous به معنای مشهور یا معروف اشتباهش نگیرید اگه دانش آموز هستید تورو خدا این دوتا synonyme ( مترادف ) نیستن ( اشتباه رایج )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

معلول مغزی ( منغول )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

در آغوش گرفتن, نگران نباش, وایسا, سفت بچسب

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٢

وقتی که

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧٧

اهمیت دادن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

روانی کلمه ریشه اسپانیایی دارد پس در هنگام نوشتار کمتر استفاده می شود و آمریکایی ها بیشتر برای مسخره کردن از این کلمه استفاده می کنند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٤

حساب شده

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

حسابی they thanked him appropriately حسابی ازش تشکر کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

hi سلام دوستانه است informal

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٩

نفس ego همان نفس اماره انسان است که انسان را به سوی کارهایی که عقل و وجدان می گوید باز می دارد. نفس لوامه یعنی : غرور /خودخواهی/هوس و . . . .