ترجمههای محدثه فرومدی (٢١)
والدین خیلی سنتی او نمی توانستند بفهمند چرا او هیچ تمایلی به ازدواج ندارد
نسل مادربزرگم تلویزیون نداشتند.
ما مرکز این دایره را نقطه آ خواهیم نامید
از آن جا که در خانواده ای نابسامان بزرگ شده ام، عصبانیت مشکل بزرگی برای من است.
من استدلال او را بسیار قانع کننده یافتم
دانشمندان، جنگل را به امید رویت پرندگان کمیاب بخصوصی کاوش کردند
پس از اولین رنگ زنی، قدم به عقب گذاشت تا کارش را نگاه کند
این ها حقایق جالبی اند، اما هیچ کاربردی در این خصوص ندارند
بیخیال آشپزی، بیا بریم غذای بیرون بر بگیریم
این واقعیت که بیکاری هنوز دارد افزایش می یابد را چگونه توضیح می دهید؟؛ توضیح شما برای افزایش کماکان بیکاری چیست؟
او مسافت را به دقت اندازه گرفت؛او فاصله را دقیقا براورد کرد؛او اندازه گیری دقیقی از فاصله به عمل آورد.
کیم روی یخ سر خورد و افتاد؛ کیم روی یخ لیز و زمین خورد
تعداد کل امتیازات گرفته شده برابر شش بود.
من کل مبلغ بدهیم را پرداختم؛ من کل مبلغی را که بدهکار بودم پرداختم ( به جای قرارگیری حرف اضافه را توجه کنید )